كلمه «لمم» در مورد سوره نجم، آيه 32، آمده است و خداوند در اين آيه ميفرمايد: «الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ»؛ همانا از گناهان كبيره و اعمال زشت، جز صغيره دوري ميكنند آمرزش پروردگار تو گسترده است.»
«لمم» (بر وزن قلم) به گفته راغب در مفردات، به معني «نزديك شدن به گناه است» و از گناهان صغيره نيز تعبير به «لمم» ميشود.[1] اين واژه در اصل از ماده «المام» گرفته شده كه به معني نزديك شدن به چيزي بدون انجام آن است و گاه به اشياء قليل و كم نيز اطلاق شده است. در «قاموس القرآن» آمده است كه لمم «گناهي گفته ميشود كه شخص به آن عادت نكرده و اصرار هم ندارد و گاهگاهي از روي غفلت مرتكب ميشود».[2] مفسرين نيز تفسيرهائي در همين حدود براي «لمم» ذكر كردهاند بعضي آن را به «گناه صغيره» و بعضي به «نيت معصيت بدون انجام آن» و بعضي به «معاصي كماهميت» تفسير كردهاند گاهي به هرگونه گناه، اعم از صغيره و كبيره شامل ميشود مشروط به اينكه عادت نشده باشد. اگر هم اتفاق افتاد توبه نمايد. در روايات اسلامي نيز تفسيرهاي گوناگوني بر اين واژه آمده است. در حديثي از امام صادق ـ عليه السلام ـ ميخوانيم كه در تفسير اين آيه فرمود: «هو الذنب يلم به الرجل فيمكث ماشاءالله، ثمَّ يلم من بعد؛ لمم، گناهي است كه انسان به سراغ آن ميرود و سپس مدتي از گناه خودداري كرده و بار ديگر به آن آلوده ميشود (و هرگز كار هميشگي او نيست)».[3]در حديث ديگري از امام صادق ـ عليه السلام ـ ميخوانيم: «اللمم الرجل يلم به الذنب فيستغفرالله منه؛ لمم، آن است كه انسان به سراغ گناهي رود، سپس از آن استغفار كند.»[4]در تفسير نمونه آمده است كه: قرائن موجود در آيه نيز گواهي ميدهد كه «لمم» به معني گناهاني است كه احياناً از انسان سر ميزند سپس متوجه ميشود و آن را ترك ميگويد[5]استثناء «لم» از «كبائر» (با توجّه به اينكه ظاهر استثناء استثناء متصل است) دلالت بر معناي فوق ميكند. به علاوه در جمله بعد، قرآن ميفرمايد: «آمرزش پروردگار تو گسترده است» اين نيز دليل است بر اينكه گناهي از او سرزده كه نياز به غفران پروردگار دارد. به هر حال نيكوكاران ممكن است لغزشي داشته باشند ولي گناه برخلاف طبع وسيعه آنهاست، روح و قلب آنها همواره پاك است لذا به محض ارتكاب گناه پشيمان ميشوند و از خداوند تقاضاي بخشش كنند.[6]«پرهيزگاران، هنگامي كه گرفتار وسوسههاي شيطاني كه پيرامون وجود آنها در گردش است ميشوند به ياد خدا ميافتند و بينا ميگردند (و توبه ميكنند)»[7]علامه طباطبائي (ره) ميفرمايد: روايات اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ براي «لمم» سه معنا ذكر كردهاند.
1. گناهان صغيره. 2. نزديك شدن به گناه و انجام ندادن آن. 3. گناهي كه گاهگاهي انجام ميدهد ولي عادت نكرده است و شامل گناهان كبيره و صغيره ميشود. در نتيجه، معناي «لمم» در بين لغوييون، اختلاف است و از آنچه از لغت و روايت استفاده ميشود اين است كه «لمم» براي هر سه معناي فوق آمده است و شامل آنها ميشود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير نمونه، حضرت آيتالله مكارم شيرازي، ناصر، تهران، دارالکتب اسلاميه، ج 22، ص 537.
2. تفسير الميزان، علامه طباطبائي، سيد محمد حسين، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ج 19، ص 81.
3. اصول كافي، كليني، محمد بن يعقوب، ج 2، كتاب ايمان و كفر، باب لمم.
پي نوشت ها:
[1] . راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن، بيروت، دارالکتب، مدخل لام؛ و ابن منظور، لسان العرب، قم، نشر ادب حوزه، چاپ اول، 1363، ج 12، ص 549.
[2] . قرشي، سيد علياكبر، قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 11، 1372 ه ، ج 7 ـ 6 ـ 5 ـ ، ص 208.
[3] . كليني، محمّد بن يعقوب، اصول كافي، قم، دارالاسوه، چاپ اول، 1376 ه ش، ج 2، باب ايمان و كفر، باب لمم.
[4] . همان.
[5] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چ 11، 1368، ج 22، ص 537.
[6] . همان.
[7] . اعراف/ 201.