با آنکه نقش ائمه(ع) این نبود که همواره با دخالت در جریان طبیعی خلقت، با کرامت و معجزه روندی غیر عادی را ایجاد کنند، با این وجود گاه به دلایلی چنین کراماتی از آن بزرگواران صادر میشد. در همین راستا گزارشی که در پرسش به آن اشاره شد، در برخی منابع وجود دارد:
«هاشم بن زید گفت: خدمت امام هادی(ع) بودم که شخص کوری را نزد ایشان آوردند و امام(ع) او را شفا داد. سپس دیدم که از گِل چیزی مانند پرنده ساخت و در آن دمید و پرونده پرواز کرد. عرض کردم: گویا شما با حضرت عیسی(ع) تفاوتی ندارید! امام(ع) فرمود: من از عیسی(ع) هستم و عیسی(ع) نیز از من است».[1]
در ارتباط با بررسی سندی این روایت باید گفت که در منابع قابل دسترس، این گزارش ابتدا در کتاب «عیون المعجزات» نقل شده است و از آنجا که در اینگونه روایات، معمولا سلسله سندی بیان نمیشود، تنها باید به معتبر بودن کتاب در پذیرش آن بسنده کرد که در این زمینه باید گفت؛ مؤلف این کتاب دقیقا مشخص نیست. برخی آنرا به سید مرتضی نسبت داده و برخی نیز آنرا تألیف مؤلفی کمتر شناخته شده در قرن پنجم به نام حسین بن عبد الوهاب میدانند و … .
برخی روایاتی که در این کتاب وجود دارد نیز در کتابهای روایی دیگر نقل شده است، اما روایاتی هم در آن نقل شده است که در منابع دیگر، جز به نقل از همین کتاب وجود ندارد. ظاهرا روایت طرح شده در پرسش نیز از همین دسته است.
اما از لحاظ محتوا پذیرش آن مشکلی ندارد و انجام اینگونه معجزات از سوی ائمه(ع) موضوعی دور از عقل نبوده و آموزههای دینی مورد پذیرش تمام مسلمانان نیز مشابه آن را برای پیامبران الهی نقل میکنند؛ چراکه به تصریح قرآن کریم، حضرت ابراهیم(ع) نیز توانست چهار نوع از مرغان را به امر خداوند زنده نماید.[2] و یا عیسای مسیح(ع) که با اجازه خدا انسانهای مرده را زنده میکرد[3] و یا وزیر سلیمان(ع)، که تخت ملکه سبا را در یک چشم بهم زدن نزد او حاضر کرد[4] و … .
[1]. ابن عبد الوهاب، حسین بن عبد الوهاب، عیون المعجزات، ص 131، قم، مکتبة الداوری، چاپ اول، بیتا.