زندگی در کرات دیگر از دو جهت مورد سؤال است:
- آیا نشانههای حیات و زندگی و یا موجود زندهای در کرات دیگر وجود دارد؟ آیا برای انسان زندگی در کرات دیگر امکان دارد؟ و آیا انسان میتواند به آنجا مسافرت کند؟
جواب این سؤالات بر عهدۀ دانشمندان ستارهشناس و دانشمندان علوم طبیعی است.
- در صورت امکان زندگی در آن کرات، از نظر اسلام زندگی کردن در آنجا برای انسان چه حکمی دارد؟ و چگونه میتواند وظایف شرعی خود را انجام دهد؟
پاسخ به این سولات بر عهدۀ فقها و دانشمندان علوم دینی است. به هر حال زندگی در سایر کرات بنابر قواعد و قوانین کلّی اسلام، اگر مستلزم ضرر گسترده به فرد یا جامعه بشری و یا مشکلات دیگر نشود، اشکالی ندارد و از نظر انجام تکالیف شرعی نیز باید در هر مورد از مراجع تقلید استفتا نمود.
زندگی در سایر کرات از موضوعاتی است که در عصر حاضر پدید آمد و از دو جهت مورد سؤال است:
- آیا زندگی در کرات دیگر امکان دارد؟ جواب این سؤال بر عهدۀ دانشمندان ستارهشناس و دانشمندان علوم طبیعی است.
بعد از اینکه امکان و وجود زندگی در کرات دیگر ثابت شد، مسئله از جهت دوم مورد سؤال قرار میگیرد و آن اینکه کسانی که در کرات دیگر زندگی میکنند چه وظایفی بر عهده دارند و وظایف دینی خود را چگونه باید انجام دهند؟
پاسخ به سؤالات از جهت دوم بر عهدۀ فقها و مجتهدین و دانشمندان علوم اسلامی است که با استفاده از آیات و روایات معتبر و قواعد کلی اصول فقه به این سؤالات پاسخ دهند که خوشبختانه از عهدۀ این وظیفه به خوبی برآمدهاند.
در وهلۀ اوّل بر اساس قواعد و قوانین کلّی میتوانیم چنین حکم کنیم که زندگی در این کرات اشکالی ندارد،[1] مگر اینکه مستلزم ضرر گسترده به فرد یا جامعۀ بشری بوده، یا باعث بروز مشکلات دیگر شود که در این صورت باز هم با استفاده از همان قوانین کلی، حکم آن تغییر میکند.[2]
اما اینکه دستورات اسلامی چگونه باید اجرا شود؟ باید گفت که در مسائلی مانند چگونگی تعیین قبله و اوقات پنجگانۀ نماز و… باید از مراجع تقلید استفتا نمود.
برای نمونه به سؤالی که از یکی از مراجع معظم تقلید در این باره شده است توجه کنید:
سؤال: با وسایل پیشرفتۀ امروزی انسان میتواند در یک شبانهروز چندین بار به دور کرۀ زمین بچرخد، در این صورت وظیفۀ او در مورد نمازهای پنجگانه چیست؟
جواب: هر گاه با سفینههای فضائی دور زمین بگردد، باید پنج نماز را در شبانهروز به جا آورد و میتواند مقیاس را وطنش در روی زمین قرار دهد.[3]
سخن آخر اینکه اسلام با دید باز و مثبت گرایانهای به زندگی بشر و تحولات آن نگاه میکند. آیات قرآن خبر از تسخیر خورشید و ماه و …[4] برای انسان دارد، مسلماً تسخیر، چیزی فراتر از فرستادن سفینههای فضائی است. قرآن از زندگی در شکم ماهی خبر میدهد که اگر یونس پیامبر(ع) را خداوند نمیبخشید تا قیامت در آن زندگی میکرد،[5] چیزی که شاید به فکر بشر امروز هم نمیرسد.
از پیامبر اکرم(ص) نیز دستورات زیادی دربارۀ جایگاه ایرانیان در کسب علم داریم که امیدواریم در آیندۀ نزدیکی محقق شود. در روایتی پیامبر میفرماید: “اگر علم در ثریا (یکی از ستارگان آسمان) باشد مردمی از قوم این مرد(سلمان فارسی) به آن دست خواهند یافت”.[6]
[1] . مانند استفاده از «اصالة البرائة» در حکمی که مجهول است. طباطبایی حکیم، سید محسن، حقائق الأصول، ج 2، ص 223، قم، کتابفروشی بصیرتی، چاپ پنجم، 1408ق.
[2]. «خدمات ایرانیان به رشد و پیشرفت اسلام»، 52807؛ «ایرانیان و دستیابی به علم در ثریا »، 1049؛ «وجود موجودات زنده در کرات دیگر»، 718؛ «معنای امام برای تمام موجودات»، 111394.
[3] . مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، ج 2، ص 74.
[4] . ابراهیم،33؛ نحل،12؛ ابراهیم، 32 ؛ نحل14.
[5] . داستان وی در سورۀ صافات آیات 139- 148 آمده است.
[6] . حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 109، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1413ق.