خانه » همه » مذهبی » منظور از ذات‌گرایی ارسطویی چیست؟

منظور از ذات‌گرایی ارسطویی چیست؟

پاسخ اجمالی

مقصود از ذات‌گرایی این است که اشیا در خارج و بیرون از ذهن ما، وجود مستقل دارند، و وجود آنها بستگی به اندیشه و ذهن ما ندارد. از دید یک ذات‌گرا، هر شیء مجموعه‌‌ای از صفاتی است که ماهیت فردی آن نامیده می‌شود، و این‌گونه صفات از ویژگی‌های عرضی کاملا متفاوت هستند. اما دیدگاه مقابل این است که اعتقاد به چنین ذاتی مردود است و آنچه ذات اشیا نامیده می‌شود حاصل نوع نگاه خاص انسان‌ها و علائق آنها در نامیدن چیزها است.

از دیدگاه ارسطو و حکمای اسلامی، افراد و اشخاص دارای ذات هستند و تمام حقیقت اشیا را ذاتشان تشکیل می‌دهد.[1]

علامه طباطبائی در تعریف ذاتی و عرضی می‌گوید: ذاتیات مفاهیمی هستند که در ماهیات و تعریف [اشیا] لحاظ می‌شوند به ‌گونه‌‌ای که اگر آن مفاهیم از بین بروند ماهیات و اشیا از بین می‌روند؛ و مفاهیم عرضی، مفاهیمی هستند که این‌گونه نیستند؛ یعنی بر ذات حمل می‌شوند، ولی داخل در ذات آن نیستند؛ مثل نویسندگی برای انسان.[2] و در مورد واقعیت داشتن مفاهیم ذاتی و عرضی می‌گوید: وجود و واقعیت داشتن مفاهیم جوهری(ذاتی) و عرضی فی الجمله، بدیهی است، و هر کس که وجود جوهر(ذاتی) را انکار کند، ناچار و ناخودآگاه، جوهر و ذاتی بودن اعراض را پذیرفته است.[3]

به هر حال بحث بر سر این است که آیا اشیا، بویژه عرضیات، آن‌گونه که ما ادراک می‌کنیم به همان نحو در خارج وجود دارند؟ یا واقعیت خارجی اشیا دقیقا برابر ادراک ما نیست؛ مثلا براساس علوم جدید، واقعیت خارجی و فیزیکی «رنگ» آن‌گونه نیست که ما مشاهده می‌کنیم. فیزیک‌دانان بر این باورند که: خاصیت ذره‌‌ای و موجی نور که یک پدیده‌ی فیزیکی الکترومغناطیسی است و در نتیجه‌ی برخورد نور به سطح اشیاء و بازتاب ویژه‌ی طول موجی این تابش نور و شدت آن، توسط چشم احساس و پردازش شده، و به عنوان مفهوم رنگ آن در ذهن شناخته می‌شود.[4]

اما باید توجه داشت این مطلب تفاوتی در مبحث فلسفی ایجاد نمی‌کند؛ زیرا پرسش فلسفی این است که آیا «طول موج» موجودی مستقل است و روی پای خود ایستاده است و در تحقق خود در خارج نیاز به موضوعی که بدان تکیه کند ندارد؟ اگر چنین است «جوهر» خواهد بود، و گرنه عرض است. بنابراین با کشفیات علوم جدید بنای ذاتی و عرضی بر داشته نمی‌شود، ممکن است مصداق‌‌ها تغییر کند و چیزی که تا به ‌حال یک نوع عرض خاص می‌پنداشتیم حال نوع دیگری از عرض است، یا چیزی را که فکر می‌کردیم عرضی است، حال معلوم شد که ذاتی است.[5]

 

 


[1]. ر. ک: حسینی، سید احمد، سعیدی مهر، محمد، ذات‌گرایی ارسطویی – سینوی و ذات‌گرایی معاصر، حکمت سینوی(مشکوه النور)، دوره 14، شماره 43، بهار و تابستان 1389، ص 125-144.

[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 77- 78، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ پنجم، 1404ق.

[3]. همان، ص 91.

[4]. ر. ک: https://fa.wikipedia.org/wiki/

[5]. «فرق صفات ذات و صفات فعل»، 84409؛ «علم به ذات و بساطت»، 31622؛ «انقلاب در ذات و حرکت جوهری»، 96113.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد