خانه » همه » مذهبی » «إذا قلت یا رب‏ أین‏ الطریق‏ إلیک‏؟ جاءک النداء: فارق نفسک و تعال»؛ (اگر بپرسی خدایا! راه رسیدن به تو چیست؟! پاسخ خواهد آمد که خودت را رها کن و بیا). آیا این عبارت، روایت و یا برگرفته از روایت است؟

«إذا قلت یا رب‏ أین‏ الطریق‏ إلیک‏؟ جاءک النداء: فارق نفسک و تعال»؛ (اگر بپرسی خدایا! راه رسیدن به تو چیست؟! پاسخ خواهد آمد که خودت را رها کن و بیا). آیا این عبارت، روایت و یا برگرفته از روایت است؟

پاسخ اجمالی

یکی از راه‌های رسیدن و تقرب به سمت خدا،[1] خالی کردن دل از غیر خدا است. به این معنا که بنده هر آنچه غیر از خدا است را از دل خود بیرون کرده و اگر از غیر از خدا نیز کمک می‌گیرد، قدرت مستقلی را برای آن غیر در نظر نگرفته، بلکه قدرت او را در طول قدرت خدا و با اجازه او بداند.

در همین راستا از امام ‏صادق(ع) نقل است: «…فَإِذَا دَخَلْتَ مَیدَانَ الشَّوْقِ فَکبِّرْ عَلَى‏ نَفْسِک‏ وَ مُرَادِک مِنَ الدُّنْیا وَ دَعْ‏ جَمِیعَ الْمَأْلُوفَاتِ وَ اصْرِفْهُ عَنْ سِوَى مَعْشُوقِک‏…»؛[2] … هر گاه در میدان شوق الهى داخل شدى، پس تکبیر بگو بر نفست و خواسته‌های خود از دنیا و تمام متعلقات خود را رها کن(همان‌گونه که با تکبیر، مُرده را رها می‌کنند) و از غیر خدا رو بگردان.

برخی از عرفا نیز به این توصیه موجود در روایت با عبارت‌های دیگری اشاره کرده‌اند:

ابویزید بسطامی در بعضی از مکاشفات خود به خدا عرض می‌کند: «الهى کیف السبیل إلیک قال له ربه دع نفسک و تعال»؛ (خدایا چگونه می‌توان به تو رسید؟ خدا به او گفت نفس خود را رها کن و بیا).[3] هم‌چنین از او نقل شده است: «إذا قلت یا رب‏ أین‏ الطریق‏ إلیک‏؟ جاءک النداء: فارق نفسک و تعال»؛[4] (اگر بگویی خدایا چگونه می‌توان به تو رسید؟ ندا خواهد آمد که از نفس خود جدا شو تا بیایی). یا وارد شده است: «و من اجاب دعوة الحقّ ترک نفسه و تجرّد»؛ و هرکسى که به فراخوان خدا پاسخ دهد، خود را رها کرده و از هر تعلقی آزاد می‌شود که این همان معنای «دع‏ نفسک‏ و تعال‏» است.[5]

 


[1]. «توسل وسیله تقرب»، 10079؛ «راه‌‌های رسیدن به خداوند»، 72314؛ «رسیدن به خداوند متعال و شب زنده‌داری»، 94350.

[2]. منسوب به جعفر بن محمد ع (امام ششم)، مصباح الشریعة، ص 196 – 197، بیروت، اعلمی، چاپ اول، 1400ق.

[3]. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج 1، ص 19، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.

[4]. ابوالقاسم عبد الکریم القشیرى‏، نحو القلوب( قشیرى)، محقق، مصحح، احمد علم الدین، ص 17، قاهره، الهیئه المصریه العامه للکتاب‏، چاپ اول، 2008 م‏.

[5]. ر.ک: بابا طاهر عریان، سید على همدانى، خواجه عبد الله انصارى‏، مقامات عارفان‏، ج 1، ص 58 – 59، تهران، کتابخانه مستوفى‏، چاپ دوم، 1370ش.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد