طلسمات

خانه » همه » مذهبی » مگر قرآن مکتوب، کتابی خاموش و ناقص است که اهل‌بیت(ع) را قرآن ناطق و گویا بدانیم؟!

مگر قرآن مکتوب، کتابی خاموش و ناقص است که اهل‌بیت(ع) را قرآن ناطق و گویا بدانیم؟!

پاسخ اجمالی

در احادیث زیادی قرآن کریم، کتاب صامت و اهل‌بیت(ع)، قرآن ناطق معرفی شده‌اند؛ مانند:

1. امام علی(ع): «قرآن، خطى است که میان دو جلد نگاشته شده و با زبان حرف نمی‌زند. او را مترجمى لازم است، و از جانب او مردان سخن می‌‏گویند. … پس اگر صادقانه در باره کتاب خدا حکم شود، ما شایسته‌‏ترین مردم به آنیم، و اگر به سنت پیامبر(ص) داورى شود، ما سزاوارترین همه به قرآن هستیم».[1]

2. امام على(ع): «.. چگونگى پیروى از قرآن را از اهل آن خواستار شوید، که آنان مایه‌ی زنده‌ماندن علم و مایه مرگ جهل هستند؛ آنان کسانی هستند که حکم ایشان از دانش و علمشان، سکوتشان از سخنگویی‌شان، و ظاهرشان از باطنشان خبر می‌‏دهد. با دین مخالفت نمی‌‏کنند و در آن با یکدیگر اختلاف ندارند، و آن(قرآن) در میان ایشان گواهى راست‌گو و خاموشى گویا است».[2]

3. امام علی(ع): «قرآن کتاب ساکت خدا است و من آن‌را تبیین می‌کنم. پس به کتاب ناطق خدا تمسک جویید و حکم کردن بر اساس کتاب خاموش خدا را رها نمایید؛ چرا که جز من، سخن‌گویى براى آن نیست».[3]

4. امام علی(ع): «من کلام ناطق خداوند هستم و این(قرآن) کلام صامت خداوند است».[4]

5. امام صادق(ع) در مورد آیه «هذا کتابُنا ینْطِقُ عَلَیکمْ بِالْحَقِ‏» فرمود: همانا کتاب خدا(قرآن) سخن نمی‌‌گوید و هرگز سخن نمی‌‌گوید، اما رسول خدا(ص) کتاب ناطق است».[5]

6. امام صادق(ع): خدا ولایت(حق حاکمیت الهى) ما اهل‌بیت را قطب قرآن و قطب همه‌ی کتاب‌هاى آسمانى قرار داد؛ محکمات قرآن برگرد این موضوع می‌‏گردد، و کتاب‌ها به آن اشاره کرده‏اند، و ایمان از آن آشکار می‌‏شود. ..».[6]

با این وجود، مراد از قرآن ناطق بودن اهل‌بیت، آن نیست که قرآن مکتوب، قرآنی ناقص است، اما از آن‌رو که این قرآن نیاز به تفسیر و تبیین دارند، ائمه(ع) با دارا بودن این مسئولیت، عملاً زبان گویای همین قرآن مکتوب هستند،[7] همان‌گونه که وجود مقدس پیامبر اسلام(ص) نیز زبان گویای قرآن و تبیین‌کننده آن بود؛[8] از این‌رو در خود قرآن کریم نیز تصریح شده است که جز دانشمندان راسخ‌عزم، کسی نمی‌تواند به تأویل آیات متشابه پی‌ببرد.[9]

 

[1]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 182، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.

[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 391، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[3]. ابن بطریق، یحیى بن حسن‏، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 330، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اول، 1407ق.

[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 30، ص 546، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[5]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 2، ص 295، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.

[6]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 5، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.

[7]. «ناطق بودن قرآن»، 91526؛ «تشبیه امام ساکت به چاه معطّل»، 58208.

[8]. نحل، 44.              

[9]. آل عمران، 7.        

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد