با آنکه بعد از ظهور اسلام، ایرانیان گروه گروه و با میل و علاقه به این دین مقدس گرویده، به گونهای که در قرن سوم و چهارم، نویسندگان کتب اربعه شیعه[1] و صحاح سته اهلسنت[2] همگی از ایرانیان بودند. در عین حال پیروان دین زردشت[3] نیز – بدون آنکه دارای اکثریت باشند- در برخی مناطق کشور وجود داشتند.
تاریخ نویسان اسلامى خاندانهاى چندى را از ایرانیان نام مىبرند که تا قرنهاى دوم و سوم، بلکه تا قرن چهارم هجرى همچنان به دین زرتشت باقى بودند و در اجتماع مسلمانان، محترم مىزیستند و سپس آن دین را ترک کردند.
سامان جدّ اعلاى سامانیان که از نوادگان سلاطین ساسانى و از بزرگان بلخ بود، در حدود قرن دوم، و همچنین جدّ اعلاى خاندان قابوس در قرن سوم به دین اسلام گرویدند.[4]
علاوه بر این، مورخان و جغرافىنویسان، از شهرهاى متعددى نام میبرند که در قرنهای سوم و چهارم هجرى نیز دارای آتشکدههایى بودند.[5]
با آنکه بعد از این تاریخ، و با گرویدن بسیاری از زرتشتیان به اسلام و مهاجرت برخی از آنان به سرزمینهایی مانند هندوستان، به تدریج از شمار آنان در ایران کاسته شد، اما این به معنای پایان حضور آنان در ایران نبوده و امروزه نیز حدود بیستهزار نفر از پیروان این آیین در کنار مسلمانان در این کشور زندگی میکنند.
[1]. «دلیل شهرت و اعتبار کتب اربعه»، 42350؛ «زندگینامه محمد بن یعقوب کلینی»، 52079؛ «وثاقت شیخ صدوق»، 96234؛ «شیخ طائفه»، 47174.
[2]. «صحاح سته و میزان اعتبارشان»، 47769؛ «زندگینامه احمد بن شعیب نسائى»، 84677.
[3]. «آیین زرتشت و دین الاهی»، 184؛ «دین یزدگرد سوم پادشاه ایران»، 30267؛ « مجوسیان»، 5222.
[4]. مطهری، مرتضى، سیرى در سیره ائمه اطهار(ع)، ج 14، ص 101، تهران- قم، صدرا، چاپ چهارم، 1383ش.
[5]. همان، ج 14، ص 248.