قرآن کریم به دنبال بحثهایى که در آیات پیشین سوره حج، در ارتباط با انجام مناسک بیان فرمود، در آیه 29 این سوره به بخش دیگرى از این اعمال اشاره کرده، و میفرماید: «ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتیقِ»؛[1] سپس، باید آلودگیهایشان را برطرف سازند، و به نذرهاى خود وفا کنند و بر گرد خانه گرامى کعبه، طواف کنند.
در این آیه سه حکم از احکام حج بیان شده است:
1. خروج از احرام: آنگاه مو و ناخن خود را بگیرند، غسل کنند و بوى خوش استعمال کنند. زجاج میگوید: «قضاء تفث» کنایه از خروج از احرام است.[2]
2. وفای به نذر: منظور از وفاى به نذر، اتمام هر تکلیفى است که با نذر و امثال آن به گردن حاجی آمده است.[3] بسیارى از مردم نذر میکردند که در صورت توفیق براى حج، علاوه بر مناسک حج، قربانیهاى اضافى و صدقات یا کارهاى خیرى انجام دهند، و گاه میشد که بعد از رسیدن به مقصد، نذرهاى خود را به دست فراموشى میسپردند؛ لذا قرآن تأکید میکند که در وفاى به نذر کوتاهى نکنند.[4]
بعضى از مفسران نیز احتمال دادهاند که منظور از “نذور” انجام مناسک حج است؛ یعنی ظاهر این است که مراد بقیه اعمال حجّ است که حاجى به مجرّد احرام، متعهد شده که اعمال حجّ را به اتمام رساند؛ از «رمى جمرات»، «بیتوته در منى» در لیالى و ایّام تشریق، و آمدن به مکّه براى طواف زیارت و نماز طواف، و سعى صفا و مروه.[5]
البته، با مراجعه به موارد استعمال کلمه نذر در قرآن مجید روشن میشود که به هنگام اطلاق کلمه نذر همان معناى معروف و معهود از آن اراده میشود، بنابر این استعمال آن در “مناسک حج” بدون قرینه، خلاف ظاهر است.[6]
3. طواف: با توجه به روایات متعددى که از طریق اهلبیت(ع) به ما رسیده تصریح، شده است که منظور از طواف «طواف نساء» است؛ چون خروج از احرام به طورى که همه محرمات احرام حلال شود، جز با طواف نساء صورت نمیگیرد، و طواف نساء آخرین عمل حج است که بعد از آن تمامى محرمات حلال میشود.[7]
گفتنی است؛ منظور از «بیت عتیق» کعبه است. کعبه از آنرو عتیق نامیده شد که از ملک مردم آزاد است. یا اینکه از دستبرد خرابکارى جباران آزاد است و هر جبارى پیش از ظهور پیامبر اسلام(ص) قصد تخریب آنرا کرد، هلاک شد. اما اینکه حَجاج که آنجا را خراب کرد و از نو ساخت هلاک نشد، به واسطه برکت پیامبر گرامى اسلام بود؛ زیرا خداوند این امت را به برکت پیامبرش از عذاب استیصال ایمن ساخت.[8]
برخى نیز میگویند: علت اینکه «عتیق» نامیده شده، برای آن است که در موقع طوفان نوح همه جا را آب فرا گرفت، جز این نقطه مقدس که آزاد بود. برخى هم میگویند: منظور قدیم بودن خانه است؛ زیرا این خانه، اولین خانهاى است که آدم(ع) بنا کرد و ابراهیم(ع) آنرا تجدید بنا کرد.[9]
در این آیه سه حکم از احکام حج بیان شده است:
1. خروج از احرام: آنگاه مو و ناخن خود را بگیرند، غسل کنند و بوى خوش استعمال کنند. زجاج میگوید: «قضاء تفث» کنایه از خروج از احرام است.[2]
2. وفای به نذر: منظور از وفاى به نذر، اتمام هر تکلیفى است که با نذر و امثال آن به گردن حاجی آمده است.[3] بسیارى از مردم نذر میکردند که در صورت توفیق براى حج، علاوه بر مناسک حج، قربانیهاى اضافى و صدقات یا کارهاى خیرى انجام دهند، و گاه میشد که بعد از رسیدن به مقصد، نذرهاى خود را به دست فراموشى میسپردند؛ لذا قرآن تأکید میکند که در وفاى به نذر کوتاهى نکنند.[4]
بعضى از مفسران نیز احتمال دادهاند که منظور از “نذور” انجام مناسک حج است؛ یعنی ظاهر این است که مراد بقیه اعمال حجّ است که حاجى به مجرّد احرام، متعهد شده که اعمال حجّ را به اتمام رساند؛ از «رمى جمرات»، «بیتوته در منى» در لیالى و ایّام تشریق، و آمدن به مکّه براى طواف زیارت و نماز طواف، و سعى صفا و مروه.[5]
البته، با مراجعه به موارد استعمال کلمه نذر در قرآن مجید روشن میشود که به هنگام اطلاق کلمه نذر همان معناى معروف و معهود از آن اراده میشود، بنابر این استعمال آن در “مناسک حج” بدون قرینه، خلاف ظاهر است.[6]
3. طواف: با توجه به روایات متعددى که از طریق اهلبیت(ع) به ما رسیده تصریح، شده است که منظور از طواف «طواف نساء» است؛ چون خروج از احرام به طورى که همه محرمات احرام حلال شود، جز با طواف نساء صورت نمیگیرد، و طواف نساء آخرین عمل حج است که بعد از آن تمامى محرمات حلال میشود.[7]
گفتنی است؛ منظور از «بیت عتیق» کعبه است. کعبه از آنرو عتیق نامیده شد که از ملک مردم آزاد است. یا اینکه از دستبرد خرابکارى جباران آزاد است و هر جبارى پیش از ظهور پیامبر اسلام(ص) قصد تخریب آنرا کرد، هلاک شد. اما اینکه حَجاج که آنجا را خراب کرد و از نو ساخت هلاک نشد، به واسطه برکت پیامبر گرامى اسلام بود؛ زیرا خداوند این امت را به برکت پیامبرش از عذاب استیصال ایمن ساخت.[8]
برخى نیز میگویند: علت اینکه «عتیق» نامیده شده، برای آن است که در موقع طوفان نوح همه جا را آب فرا گرفت، جز این نقطه مقدس که آزاد بود. برخى هم میگویند: منظور قدیم بودن خانه است؛ زیرا این خانه، اولین خانهاى است که آدم(ع) بنا کرد و ابراهیم(ع) آنرا تجدید بنا کرد.[9]