استطاعت به معنای توانایی و قدرت انجام کارهاست و باید دانست که قدرت خداوند متعال مقدّم بر فعل است؛ زیرا قدرت در مورد خدا عین فعلیت و وجوب بوده و در ذات خداوند است. اما در مورد انسان حق این است که باید قائل به تفصیل شد. به این بیان که منظور از قدرت دو چیز است:
الف. فاعل در ذات خود اگر بخواهد انجام میدهد و اگر نخواهد انجام نمیدهد. قدرت به این معنا وجداناً مقدم بر فعل است؛ مثلاً شخص ساکت قادر بر تکلم در زمان سکوت است.
ب. با مهیا شدن تمام مقدمات فعل، آن فعل ضرورتاً موجود میشود. قدرت به این معنا مقارن زمانی با فعل است و مقدم بر آن نیست، اگرچه از لحاظ رتبه مقدم است.
از اینرو، با توجه به مطالب فوق، استطاعت در حال انجام فعل، منافی با عدم استطاعت در قبل از عمل ندارد و بالعکس.
الف. فاعل در ذات خود اگر بخواهد انجام میدهد و اگر نخواهد انجام نمیدهد. قدرت به این معنا وجداناً مقدم بر فعل است؛ مثلاً شخص ساکت قادر بر تکلم در زمان سکوت است.
ب. با مهیا شدن تمام مقدمات فعل، آن فعل ضرورتاً موجود میشود. قدرت به این معنا مقارن زمانی با فعل است و مقدم بر آن نیست، اگرچه از لحاظ رتبه مقدم است.
از اینرو، با توجه به مطالب فوق، استطاعت در حال انجام فعل، منافی با عدم استطاعت در قبل از عمل ندارد و بالعکس.