در حدیثی از امام علی(ع) نقل شده که آنحضرت فرمود: «زیادَةُ الشُّکْرِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ تَزیدانِ النِّعَمَ وَ تَفْسَحَانِ فِی الْأَجَل»؛[1] شکرگزاری فراوان و صله رحم، نعمتها را زیاد کرده و بر مُهلت زندگی میافزایند.
هر چند این روایت در میان منابع روایی اولیه شیعه، تنها در کتاب «غرر الحکم» تمیمی آمدی (م 550ق) آن هم بدون ذکر سند آمده است، ولی با توجه به اینکه در قرآن کریم به صراحت اعلام شده که: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُم»[2] و شکر خدا را بدون تقیید موجب زیادی نعمت دانسته و از طرفی خود عمر نیز نعمتی از جانب خداست، میتوان نتیجه گرفت که این روایت پذیرفتنی بوده و میشود بدان اعتماد کرد.
از طرفی لزوم شکر منعم امری فطری و درونی است که هر انسانی با رجوع به عقل و فطرت خویش در مییابد که در برابر هر کسى که به او خدمتی کرده یا نعمتى عطا کرده باید تشکر کند و گرنه از طرف عقل خود، مورد مؤاخذه قرار خواهد گرفت. با توجه به همین روحیه، وقتى انسان متوجه میشود که قدرتی بی همتا نعمتهاى مادی و معنوی بی شماری به وی عطا نموده، لازم میبیند که این قدرت لایزال را بشناسد، و از او تشکر کند، و همین موجب زیاد شدن نعمتها شود. البته شکر دارای اقسامی است؛ شکر عملی و شکر زبانی.[3]
هر چند این روایت در میان منابع روایی اولیه شیعه، تنها در کتاب «غرر الحکم» تمیمی آمدی (م 550ق) آن هم بدون ذکر سند آمده است، ولی با توجه به اینکه در قرآن کریم به صراحت اعلام شده که: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُم»[2] و شکر خدا را بدون تقیید موجب زیادی نعمت دانسته و از طرفی خود عمر نیز نعمتی از جانب خداست، میتوان نتیجه گرفت که این روایت پذیرفتنی بوده و میشود بدان اعتماد کرد.
از طرفی لزوم شکر منعم امری فطری و درونی است که هر انسانی با رجوع به عقل و فطرت خویش در مییابد که در برابر هر کسى که به او خدمتی کرده یا نعمتى عطا کرده باید تشکر کند و گرنه از طرف عقل خود، مورد مؤاخذه قرار خواهد گرفت. با توجه به همین روحیه، وقتى انسان متوجه میشود که قدرتی بی همتا نعمتهاى مادی و معنوی بی شماری به وی عطا نموده، لازم میبیند که این قدرت لایزال را بشناسد، و از او تشکر کند، و همین موجب زیاد شدن نعمتها شود. البته شکر دارای اقسامی است؛ شکر عملی و شکر زبانی.[3]