رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) قرائت قرآن با «صوت نیکو» یا «صوت حزین» را سفارش فرمودند.[1] پیامبر(ص) گاهى به قرائت قرآن برخى از اصحاب؛ مانند عبدالله بن مسعود و سالم غلام ابوحذیفه گوش فراداده و تلاوتشان را میپسندید.
1. در روایات متعددی نقل شده است؛ وقتی رسول خدا(ص) صداى قرائت عبدالله بن مسعود را میشنید، میفرمود: «هر کس که میخواهد قرآن را تر و تازه و همانگونه که نازل شده است بخواند، آنرا به شیوه قرائت ابن امّ عبد(عبدالله بن مسعود[2]) قرائت کند».[3]
2. رسول خدا(ص) از ابن مسعود میخواهد که براى او آیاتى چند از قرآن کریم را قرائت کند. ابن مسعود میگوید: یا رسول الله، قرآن بر شما نازل شده است؛ من آنرا براى شما قرائت کنم؟! رسول خدا(ص) فرمود: «دوست دارم آنرا از کسى دیگر بشنوم». ابن مسعود میگوید: شروع به قرائت سوره نساء نمودم تا به این آیه رسیدم: «فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهِیداً»،[4] رسول خدا(ص) فرمود: «دست نگهدار!»؛ آنگاه دیدم که اشک از چشمان ایشان سرازیر شده است.[5]
3. عائشه نقل میکند: در زمان رسول خدا(ص) شبى بعد از نماز عشاء بیش از حدّ معمول در مسجد درنگ کرده و دیرتر به خانه رفتم. رسول خدا(ص) فرمود: «کجا بودى؟» گفتم: داشتم به قرائت قرآن یکى از اصحاب شما گوش میدادم که هیچگاه چنین صوت و قرائتى را از هیچکس نشنیده بودم! رسول خدا برخاست؛ من نیز راهى شدم تا باز هم به قرائت آن صحابى گوش فرادهم. به سراغ او رفتیم. پس از آن فرمود: «این سالم غلام ابو حذیفه است؛ خداوند را سپاسگزارم که چنین افرادى در میان امّت من وجود دارند».[6]
1. در روایات متعددی نقل شده است؛ وقتی رسول خدا(ص) صداى قرائت عبدالله بن مسعود را میشنید، میفرمود: «هر کس که میخواهد قرآن را تر و تازه و همانگونه که نازل شده است بخواند، آنرا به شیوه قرائت ابن امّ عبد(عبدالله بن مسعود[2]) قرائت کند».[3]
2. رسول خدا(ص) از ابن مسعود میخواهد که براى او آیاتى چند از قرآن کریم را قرائت کند. ابن مسعود میگوید: یا رسول الله، قرآن بر شما نازل شده است؛ من آنرا براى شما قرائت کنم؟! رسول خدا(ص) فرمود: «دوست دارم آنرا از کسى دیگر بشنوم». ابن مسعود میگوید: شروع به قرائت سوره نساء نمودم تا به این آیه رسیدم: «فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهِیداً»،[4] رسول خدا(ص) فرمود: «دست نگهدار!»؛ آنگاه دیدم که اشک از چشمان ایشان سرازیر شده است.[5]
3. عائشه نقل میکند: در زمان رسول خدا(ص) شبى بعد از نماز عشاء بیش از حدّ معمول در مسجد درنگ کرده و دیرتر به خانه رفتم. رسول خدا(ص) فرمود: «کجا بودى؟» گفتم: داشتم به قرائت قرآن یکى از اصحاب شما گوش میدادم که هیچگاه چنین صوت و قرائتى را از هیچکس نشنیده بودم! رسول خدا برخاست؛ من نیز راهى شدم تا باز هم به قرائت آن صحابى گوش فرادهم. به سراغ او رفتیم. پس از آن فرمود: «این سالم غلام ابو حذیفه است؛ خداوند را سپاسگزارم که چنین افرادى در میان امّت من وجود دارند».[6]