خداوند در یکی از آیات قرآن در داستان جنگ بدر میفرماید: «قَدْ کانَ لَکُمْ آیَةٌ فی فِئَتَیْنِ الْتَقَتا فِئَةٌ تُقاتِلُ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ أُخْرى کافِرَةٌ یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْنِ وَ اللَّهُ یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یَشاءُ إِنَّ فی ذلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصار»؛[1] در دو گروهى که (در میدان جنگ بدر،) با هم رو برو شدند، نشانه (و درس عبرتى) براى شما بود. یک گروه، در راه خدا نبرد میکرد و جمع دیگرى که کافر بود، (در راه شیطان و بت،) در حالیکه آنها (گروه مؤمنان) را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، میدیدند. (و این خود عاملى براى وحشت و شکست آنها شد.) و خداوند، هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، با یارى خود، تأیید میکند. در این، عبرتى است براى بینایان!
روشن است که بیان این آیات و تذکر به مسلمانان، برای درسآموزی به آنها است که میتوان بر حسب سلیقه، آموزههای متفاوتی را از آن استخراج کرد؛ مانند پیروزی نیروی کم بر نیروی زیاد، کمک ملائکه، امدادهای غیبی، اهداف اقتصادی برای بازپسگیری اموال از دشمن و …
برخی از مفسران نیز آموزهها و درسهایی را از این آیه در ارتباط با جنگ بدر استخراج نمودهاند؛ مانند:
1. هدف از جهاد و نبرد باید خدا و یاری دین خدا باشد: «فِی سَبِیلِ اللَّهِ».
2. آنجا که خداوند بخواهد دیدها، برداشتها و افکار عوض میشود. و با همین چشم، همین جمعیّت را دو برابر میبیند: «یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْنِ».
3. یکى از امدادهاى غیبى، ایجاد رُعب در دل دشمنان است: «یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ»، «وَ اللَّهُ یُؤَیِّدُ».
4. جنگ بدر نشان داد که اراده خداوند بر اراده خلق غالب، و تنها امکانات مادّى، عامل پیروزى نیست: «یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یَشاءُ».
5. اگرچه خداوند هر کس را بخواهد یارى میکند: «مَنْ یَشاءُ»، ولى شرط یارى آن است که مردم در مقام نصرت دین او بپاخیزند: «فِی سَبِیلِ اللَّهِ».
6. هدف از بیان تاریخ باید عبرت و پندگیرى باشد: «لَعِبْرَةً».
7. اگرچه حوادث براى همه مایه پند و عبرت است: «کانَ لَکُمْ آیَةٌ»، ولى درس گرفتن از آن، بصیرت و بینش میخواهد: «لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصارِ».[2]
روشن است که بیان این آیات و تذکر به مسلمانان، برای درسآموزی به آنها است که میتوان بر حسب سلیقه، آموزههای متفاوتی را از آن استخراج کرد؛ مانند پیروزی نیروی کم بر نیروی زیاد، کمک ملائکه، امدادهای غیبی، اهداف اقتصادی برای بازپسگیری اموال از دشمن و …
برخی از مفسران نیز آموزهها و درسهایی را از این آیه در ارتباط با جنگ بدر استخراج نمودهاند؛ مانند:
1. هدف از جهاد و نبرد باید خدا و یاری دین خدا باشد: «فِی سَبِیلِ اللَّهِ».
2. آنجا که خداوند بخواهد دیدها، برداشتها و افکار عوض میشود. و با همین چشم، همین جمعیّت را دو برابر میبیند: «یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْنِ».
3. یکى از امدادهاى غیبى، ایجاد رُعب در دل دشمنان است: «یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ»، «وَ اللَّهُ یُؤَیِّدُ».
4. جنگ بدر نشان داد که اراده خداوند بر اراده خلق غالب، و تنها امکانات مادّى، عامل پیروزى نیست: «یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یَشاءُ».
5. اگرچه خداوند هر کس را بخواهد یارى میکند: «مَنْ یَشاءُ»، ولى شرط یارى آن است که مردم در مقام نصرت دین او بپاخیزند: «فِی سَبِیلِ اللَّهِ».
6. هدف از بیان تاریخ باید عبرت و پندگیرى باشد: «لَعِبْرَةً».
7. اگرچه حوادث براى همه مایه پند و عبرت است: «کانَ لَکُمْ آیَةٌ»، ولى درس گرفتن از آن، بصیرت و بینش میخواهد: «لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصارِ».[2]