خداوند داستان حضرت سلیمان(ع) و ملکه سبا را – بدون آنکه نامی از او ببرد – در سوره نمل ذکر کرده است. البته بیشتر روایات و نقلهای تاریخی، نام او را «بلقیس» اعلام کردهاند.
انتهای این داستان، مربوط به جریان بلقیس و حکومت او میشود. پس از اینکه بلقیس معجزات حضرت سلیمان را دید، به خدای یکتا ایمان آورد. داستان حضرت سلیمان در این سوره در همینجا به پایان میرسد و در آیه و آیات بعد، به بررسی داستان پیامبران دیگر پرداخته میشود. بنابر این، آیات قرآنی درباره ازدواج سلیمان و بلقیس، هیچ اظهار نظری نکردهاند.
اما در برخی منابع، نقل شده است؛ حضرت سلیمان با بلقیس که دختر «شرح حمیری» بود، ازدواج کرد.[2]
البته گزارشهایی نیز وجود دارد که نشان میدهد، بلقیس هنگام بازگشت از فلسطین، با یکی از همراهانش که با او به محضر سلیمان آمده بود ازدواج کرد. بر اساس این روایت، نام همسر بلقیس، «بریال» به معنای «ساخته خدا» بود.[4]
انتهای این داستان، مربوط به جریان بلقیس و حکومت او میشود. پس از اینکه بلقیس معجزات حضرت سلیمان را دید، به خدای یکتا ایمان آورد. داستان حضرت سلیمان در این سوره در همینجا به پایان میرسد و در آیه و آیات بعد، به بررسی داستان پیامبران دیگر پرداخته میشود. بنابر این، آیات قرآنی درباره ازدواج سلیمان و بلقیس، هیچ اظهار نظری نکردهاند.
اما در برخی منابع، نقل شده است؛ حضرت سلیمان با بلقیس که دختر «شرح حمیری» بود، ازدواج کرد.[2]
البته گزارشهایی نیز وجود دارد که نشان میدهد، بلقیس هنگام بازگشت از فلسطین، با یکی از همراهانش که با او به محضر سلیمان آمده بود ازدواج کرد. بر اساس این روایت، نام همسر بلقیس، «بریال» به معنای «ساخته خدا» بود.[4]