تمام ادیان الهی دارای پشتوانه مردمی، مکانی را لازم داشتند که پایگاه و محل اجتماعشان جهت انجام مراسم و برنامههای دینی باشد و این موضوع را از ضروریات تلقی میکردند. ساخت خانه کعبه جهت انجام مناسک عبادی از همین زاویه، فلسفه پیدا میکند.
زمانی که پیامبر اکرم(ص)وارد مدینه شد، بسیاری از مردم آنجا علاقه داشتند که او میهمان آنان باشد. اما پیامبر نیاز به محلی برای اجتماع مسلمانان داشت؛ لذا آن حضرت(ص) شتر خود را رها کرد و قرار را بر این نهاد که هر جا شتر از حرکت باز ایستاد، همانجا محل سکونت ایشان باشد. شتر در محل فعلی مسجد زانو زد و مسجد و خانه پیامبر را همانجا ساختند.
حضور پیامبر در مدینه اقتضا میکرد مرکزی پایهگذاری شود که هم عبادتگاه مسلمانان باشد و هم مرکز اجتماع مردم جهت انجام مراسم عبادی، بررسی امور سیاسی، قضایی، تعلیم مسائل دینی و حتی تصمیمات نظامی آنان؛ از اینرو مسجد در آغاز، محلی برای نماز، تحصیل علم و محکمه قضایی بود. مسجد در واقع همه نهادهای سیاسی و اجتماعی را در بر میگرفت؛ لذا نقش وبژهای در راستای رسالت پیامبر داشت.
درمورد نقش و کارکرد مسجد، شاید بتوان گفت که در آن زمان، عمیقترین پیوندها میان علم و ایمان در مسجد برقرار شده بود. تمام معارف و احکام اسلامی در مسجد بیان میشد و تعالیم دینی در مسجد صورت میگرفت.
قرآن کریم میفرماید: «… لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا»؛[1] آن مسجدى که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده، شایستهتر است که در آن (به عبادت) بایستى، در آن مردانى هستند که دوست میدارند پاکیزه باشند.
مسجد در فرهنگ اسلام نماد پرهیزکاری است. بناى مسجد براى نفع همه مردم است، هم از ناحیه اقتصادى و هم از ناحیه اجتماعى و نیز اشاعه ارزشهاى دینى از جنبه پرورشى و گسترش روح دوستى و همکارى از نظر اخلاقى و سیاسى است.
مسجدی که پیامبر اسلام(ص) بنا نهاد با هدف گردآوری مردم جهت تزکیه نفس و تربیت دینی بود: «…وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ…»؛[2] آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد.
بنابر این، بنا نهادن مسجد، زمینهی پاکى از پلیدیهاى جسمى و روحى؛ نشان از اجتماع و همنشینى مردان صالح و موحد، و محل تعلیم، تهذیب نفس و پاکى است.
زمانی که پیامبر اکرم(ص)وارد مدینه شد، بسیاری از مردم آنجا علاقه داشتند که او میهمان آنان باشد. اما پیامبر نیاز به محلی برای اجتماع مسلمانان داشت؛ لذا آن حضرت(ص) شتر خود را رها کرد و قرار را بر این نهاد که هر جا شتر از حرکت باز ایستاد، همانجا محل سکونت ایشان باشد. شتر در محل فعلی مسجد زانو زد و مسجد و خانه پیامبر را همانجا ساختند.
حضور پیامبر در مدینه اقتضا میکرد مرکزی پایهگذاری شود که هم عبادتگاه مسلمانان باشد و هم مرکز اجتماع مردم جهت انجام مراسم عبادی، بررسی امور سیاسی، قضایی، تعلیم مسائل دینی و حتی تصمیمات نظامی آنان؛ از اینرو مسجد در آغاز، محلی برای نماز، تحصیل علم و محکمه قضایی بود. مسجد در واقع همه نهادهای سیاسی و اجتماعی را در بر میگرفت؛ لذا نقش وبژهای در راستای رسالت پیامبر داشت.
درمورد نقش و کارکرد مسجد، شاید بتوان گفت که در آن زمان، عمیقترین پیوندها میان علم و ایمان در مسجد برقرار شده بود. تمام معارف و احکام اسلامی در مسجد بیان میشد و تعالیم دینی در مسجد صورت میگرفت.
قرآن کریم میفرماید: «… لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا»؛[1] آن مسجدى که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده، شایستهتر است که در آن (به عبادت) بایستى، در آن مردانى هستند که دوست میدارند پاکیزه باشند.
مسجد در فرهنگ اسلام نماد پرهیزکاری است. بناى مسجد براى نفع همه مردم است، هم از ناحیه اقتصادى و هم از ناحیه اجتماعى و نیز اشاعه ارزشهاى دینى از جنبه پرورشى و گسترش روح دوستى و همکارى از نظر اخلاقى و سیاسى است.
مسجدی که پیامبر اسلام(ص) بنا نهاد با هدف گردآوری مردم جهت تزکیه نفس و تربیت دینی بود: «…وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ…»؛[2] آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد.
بنابر این، بنا نهادن مسجد، زمینهی پاکى از پلیدیهاى جسمى و روحى؛ نشان از اجتماع و همنشینى مردان صالح و موحد، و محل تعلیم، تهذیب نفس و پاکى است.