یکی از عادات زشت جاهلیت در مراسم حج، طواف در حال برهنگى بود. آنان معتقد بودند که تأمین لباس احرام در اختیار قریش قرار دارد و اگر کسى جامه احرام تهیه نمیکرد، میبایست برهنه طواف کند و طواف را به سبب لباس و پارچهاى که از خارج حرم باشد، باطل میدانستند.
امام صادق(ع) در این زمینه میفرماید:
«از سنتهای جاهلیت در مراسم حج این بود که اگر کسی با لباس خودش طواف خانه خدا میکرد، بعد از طواف، نگهداشتن آن لباس برای او حلال نبود و باید آنرا صدقه میداد.
به همین دلیل کسانی که به مکه میرسیدند از لباس خویش استفاده نکرده، بلکه لباسی را عاریه میگرفتند و با آن طواف میکردند و سپس آنرا بر میگرداندند و کسی که لباس عاریه نمییافت لباسی را کرایه میکرد و اگر لباس عاریه و کرایه نمییافت و یک لباس بیشتر نداشت در حال برهنگی طواف مینمود.
بر اساس همین باور، زن عرب جوان و زیبایی به مکه آمد و به دنبال لباسی برای عاریه یا کرایه گشت و نیافت و یک لباس هم بیشتر نداشت.
به او گفتند: اگر در لباست طواف نمایی لازم است آنرا صدقه بدهی.
آن زن گفت: چگونه آنرا صدقه دهم در حالیکه غیر از این، لباس دیگری ندارم؟!
به همین دلیل در حضور مردم، برهنه طواف نمود».[1]
سیوطی نیز نقل میکند: «رسم مردم جاهلی چنین بوده که برهنه طواف خانه کعبه میکردند، و میگفتند: در لباسى که در آن معصیت خداوند کردهایم طواف نمیکنیم. حتى نقل کردهاند؛ زنی بیاباننشین به مکه آمد و همه لباسهایش را از تن در آورد و در حالیکه دستش را جلوی خویش به عنوان پوشش گرفته بود طواف نمود و این شعر را میسرود:
امروز بعضى از آن(عورتم) و یا تمامش، ظاهر میشود و نگاه به آنچه ظاهر شود را بر دیگران روا نمیدارم! تا اینکه آیه شریفه «یا بَنی آدَم خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ…»[2] در اینباره نازل شد(و به این رسم جاهلی پایان داد).[3]
امام صادق(ع) در این زمینه میفرماید:
«از سنتهای جاهلیت در مراسم حج این بود که اگر کسی با لباس خودش طواف خانه خدا میکرد، بعد از طواف، نگهداشتن آن لباس برای او حلال نبود و باید آنرا صدقه میداد.
به همین دلیل کسانی که به مکه میرسیدند از لباس خویش استفاده نکرده، بلکه لباسی را عاریه میگرفتند و با آن طواف میکردند و سپس آنرا بر میگرداندند و کسی که لباس عاریه نمییافت لباسی را کرایه میکرد و اگر لباس عاریه و کرایه نمییافت و یک لباس بیشتر نداشت در حال برهنگی طواف مینمود.
بر اساس همین باور، زن عرب جوان و زیبایی به مکه آمد و به دنبال لباسی برای عاریه یا کرایه گشت و نیافت و یک لباس هم بیشتر نداشت.
به او گفتند: اگر در لباست طواف نمایی لازم است آنرا صدقه بدهی.
آن زن گفت: چگونه آنرا صدقه دهم در حالیکه غیر از این، لباس دیگری ندارم؟!
به همین دلیل در حضور مردم، برهنه طواف نمود».[1]
سیوطی نیز نقل میکند: «رسم مردم جاهلی چنین بوده که برهنه طواف خانه کعبه میکردند، و میگفتند: در لباسى که در آن معصیت خداوند کردهایم طواف نمیکنیم. حتى نقل کردهاند؛ زنی بیاباننشین به مکه آمد و همه لباسهایش را از تن در آورد و در حالیکه دستش را جلوی خویش به عنوان پوشش گرفته بود طواف نمود و این شعر را میسرود:
امروز بعضى از آن(عورتم) و یا تمامش، ظاهر میشود و نگاه به آنچه ظاهر شود را بر دیگران روا نمیدارم! تا اینکه آیه شریفه «یا بَنی آدَم خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ…»[2] در اینباره نازل شد(و به این رسم جاهلی پایان داد).[3]
[1]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 1، ص 281، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق.
[2]. «اى فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید!». أعراف، 31.
[3]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 3، ص 78، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق.