شخصى از قبیلهای معروف، مرتکب سرقتى شد. چون موضوع به اطلاع پیامبر(ص) رسید، آن سارق، گناه را به گردن شخص دیگرى انداخت که در خانهاش زندگى میکرد.
متّهم دوم، با شمشیر به متهم اول حمله کرد و خواستار اثبات این ادّعا شد. سارقان واقعی او را آرام کرده و یکى از سخنوران قبیله را براى تبرئه خود خدمت پیامبر فرستادند. پیامبر نیز طبق ظاهر و بر اساس گواهى آنان، سارق واقعى را تبرئه کرد و گواه سرقت واقعی را(به نام قتاده) سرزنش نمود، ولى قتاده که میدانست گواهى طرف مقابل دروغ و ساختگی است به شدّت اندوهگین شد.
آیه ۱۰۵ سوره نساء برای اثبات حقّانیت قتاده و صحنه سازى و گواهى دروغ طرف مقابل نازل شد.
پیامبر اسلام(ص) وظیفه داشت طبق مجارى عادى قضاوت کند و به همین دلیل خواست آن شخص را تبرئه کند و کسى که زره در خانه او پیدا شده بود را محکوم نماید، اما خداوند با نزول این آیه، واقعیت را برای همگان آشکار نمود و به پیامبرش فرمود که بعد از کشف واقعیت، دیگر به نفع خیانتکار حکم ندهد.
محتوای این آیه، توبیخ پیامبر نیست بلکه نشانگر آن است که در مواقع حساس، خدا به کمک او آمده و او را به حقیقت راهنمایی میکند تا مبادا رسولش ناخواسته و بر اساس ضوابط قانونی، حکم ناحقی را صادر کند؛ وگرنه روشن است پیامبر(ص) با آن نفس قدسى، هرگز آگاهانه و با تعمّد برای خوشنودی دیگران حکم بناحق نمیکند.
متّهم دوم، با شمشیر به متهم اول حمله کرد و خواستار اثبات این ادّعا شد. سارقان واقعی او را آرام کرده و یکى از سخنوران قبیله را براى تبرئه خود خدمت پیامبر فرستادند. پیامبر نیز طبق ظاهر و بر اساس گواهى آنان، سارق واقعى را تبرئه کرد و گواه سرقت واقعی را(به نام قتاده) سرزنش نمود، ولى قتاده که میدانست گواهى طرف مقابل دروغ و ساختگی است به شدّت اندوهگین شد.
آیه ۱۰۵ سوره نساء برای اثبات حقّانیت قتاده و صحنه سازى و گواهى دروغ طرف مقابل نازل شد.
پیامبر اسلام(ص) وظیفه داشت طبق مجارى عادى قضاوت کند و به همین دلیل خواست آن شخص را تبرئه کند و کسى که زره در خانه او پیدا شده بود را محکوم نماید، اما خداوند با نزول این آیه، واقعیت را برای همگان آشکار نمود و به پیامبرش فرمود که بعد از کشف واقعیت، دیگر به نفع خیانتکار حکم ندهد.
محتوای این آیه، توبیخ پیامبر نیست بلکه نشانگر آن است که در مواقع حساس، خدا به کمک او آمده و او را به حقیقت راهنمایی میکند تا مبادا رسولش ناخواسته و بر اساس ضوابط قانونی، حکم ناحقی را صادر کند؛ وگرنه روشن است پیامبر(ص) با آن نفس قدسى، هرگز آگاهانه و با تعمّد برای خوشنودی دیگران حکم بناحق نمیکند.