جدای از بحث سندی، حدیث توجیه صحیح داشته و قابل پذیرش است، با بیانی که تقدیم میشود.
واژه صلاة در اصل به معنای تمایل، توجه، ثناء و تمجید است که با توجه به فاعل آن، مصداق معین پیدا میکند؛ مثلا نماز بنده نسبت به خدا به معنای عبادت و عرض نیاز به درگاه او است، اما نماز خداوند نسبت به بندهاش؛ یعنی توجه و رحمت او به بنده، رفع حاجات، بخشش گناه و اعطای کمالات به او است.
عرش نیز مخلوق خدا است، پس چیزی نیست که خدا برای موجودیت خود به او نیازمند باشد، بلکه مقصود این است که این عرش تجلی حمد خدا است. چنان که شأن و هویت هر مخلوقی همین است که تجلی و آیت اوست.