قرآن کریم درباره قیامت و توصیف نعمتهاى بهشتی که مؤمنان از آن بهرهمند خواهند شد میفرماید: «وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا … قالُوا هذَا الَّذِی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ»؛[1] به کسانى که ایمان آورده، و کارهاى شایسته انجام دادهاند، بشارت ده که باغهایى از بهشت براى آنها است که نهرها از زیر درختانش جاری است. هر زمان که میوهاى از آن، به آنان داده شود، میگویند: «این همان است که قبلا به ما روزى شده بود. (ولى اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است)». و میوههایى که براى آنها آورده میشود، همه (از نظر خوبى و زیبایى) یکسانند. و براى آنان همسرانى پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.
در اینجا مانند آیات فراوان دیگر، ایمان و عمل صالح به عنوان دو ارزش مطرح مىشوند که همواره باید در کنار هم و توأمان باشند و هر یک به تنهایى کارساز نیست. به عبارت دیگر؛ میتوان گفت که ایمان به منزله روح و عمل صالح به منزله جسم است و خداوند مشترىِ آن عمل شایستهاى است که ناشى از ایمان به او باشد و گرنه ارزش معنوى ندارد. همچنین ایمانى که منشأ اعمال صالحه نباشد ارزشى ندارد و ایمان بدون عمل نمیتواند نجات بخش انسان باشد.
در اینکه حقیقت ایمان چیست؟ و آیا عمل، جزء مفهوم ایمان است و یا حقیقت دیگرى است، رجوع کنید به مفهوم ایمان، ۱۲۰، درجات ایمان، ۲۶۷۱۶.
به هر حال خداوند در این آیه کسانى را که ایمان و عمل صالح داشته باشند به چهار نعمت بهشتى مژده میدهد. البته حقیقت نعمتهاى بهشتى براى ما روشن نیست، ولى براى تفهیم نسبى و ترسیم دورنمایى از آن، در قرآن و احادیث، نعمتهاى بهشتى را با نعمتهاى این دنیا مقایسه میکند و با زبانى که براى ما قابل فهم باشد آنها را میآورد.
آن چهار نعمتى که خداوند در این آیه به عنوان پاداش ایمان و عمل صالح به ذکر آنها پرداخته است عبارتاند از:
1. باغهایى که از زیر درختان آن نهرها جارى است: جریان آب علاوه بر اینکه درختان و گلها و گیاهان را سیراب میکند، خود یک حالت چشم نواز و با صفایى دارد که به تنهایى براى یک تماشاگر لذت بخش است، در بهشت نیز این لذت وجود دارد.
2. میوههاى بهشتى: بهشتیان از میوههاى گوناگونى استفاده خواهند کرد. یکى از خصوصیات میوه هاى بهشتى این است که آنها نوع نامرغوب ندارند و همه آنها در طعم و رنگ و حجم مثل هم هستند و نمیتوان یکى را بر دیگرى ترجیح داد؛ لذا هر بار که بهشتیان از میوهاى استفاده میکنند میگویند که این همان است که پیش از این خوردیم و میوههاى شبیه به هم به آنها داده میشود.
3. همسران پاکیزه: در بهشت همسرانى داده خواهد شد که از هر گونه پلیدى و زشتى پاک و پاکیزهاند و انسان از دیدن آنها و زندگى با آنها لذت زاید الوصفى میبرد. اینها همان حوریان هستند که ذکر آنها در آیات دیگر آمده است. ر . ک: حور العین بهشتی و ازدواج، ۷۸۹؛ حور العین برای مقربان و اصحاب یمین، ۳۶۸۳۵.
4. جاودانگى: در بهشت هر نعمتى هر چند هم مهم باشد اگر دوام و بقاء نداشته باشد، بىارزش است و انسان در عین برخوردارى از آن غصه از دست دادن آنرا خواهد خورد و لذت یک نعمت ناپایدار به رنج دورى آن نمیارزد. ولى در بهشت نعمتها همیشگى و جاودانه است و این خود لذتى مضاعف است.[2]
اما برای جمله «قالُوا هذَا الَّذِی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ» مفسران احتمالاتی را مطرح کردهاند:
1. چون میوههاى بهشت هر چند از درخت چیده شوند خداوند آنرا دوباره سر جایش بر میگرداند، روى این اصل اهل بهشت وقتى که میوهاى را میخورند و همان را در جایش میبینند به اشتباه میافتند و با تعجب میگویند این همان است که قبلاً نصیب و روزى ما شده بود.[3]
2. مراد آیه این است که اینها قبلاً (در دنیا) روزى آنان بوده است.[4]
3. معناى آن این است که: این میوهها شبیه میوههایى است که قبلاً در بهشت از آن بهرهمند بودیم، به عبارتی میدانند که این میوههای جدید غیر میوههای گذشته است، ولی چون مانند آنها از رنگ، بو، طعم و نیکویى وصف ناشدنی برخوردارند ، میوههای جدید را به میوه قدیم تشبیه میکنند.[5]
البته هیچ مانعى ندارد که همه این مفاهیم و تفاسیر منظور باشد؛ چرا که الفاظ قرآن داراى بطون و معانی مختلف است. و در بحث استعمال لفظ در اکثر از معنا ثابت شد که این امر به هیچ وجه اشکال ندارد.[6]
جمله «وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً» نیز به چند وجه تفسیر شده است.
1. میوههاى بهشت از نظر رنگ شبیه و مثل هم بوده ولى طعم و مزه آنها فرق دارد.[7]
2. همه میوههاى بهشت از حیث خوبى مثل و شبیه هم هستند و پست و نامرغوب در آن وجود ندارد.[8]
3. برخى از میوههاى بهشت مانند میوههاى دنیا هستند. اما میوههاى بهشتى بهتر و خوشبوتر است.[9]
4. به علت شباهت قسمتى از میوههاى بهشت از نظر خصوصیات و لذّت به قسمت دیگر؛ لذا کلمه «مُتَشابِهاً» گفته شد.[10]
5. به جهت سنخیّت و شباهت همه میوههاى بهشتى با هم، تعبیر به «متشابه» شده است.[11]
در اینجا مانند آیات فراوان دیگر، ایمان و عمل صالح به عنوان دو ارزش مطرح مىشوند که همواره باید در کنار هم و توأمان باشند و هر یک به تنهایى کارساز نیست. به عبارت دیگر؛ میتوان گفت که ایمان به منزله روح و عمل صالح به منزله جسم است و خداوند مشترىِ آن عمل شایستهاى است که ناشى از ایمان به او باشد و گرنه ارزش معنوى ندارد. همچنین ایمانى که منشأ اعمال صالحه نباشد ارزشى ندارد و ایمان بدون عمل نمیتواند نجات بخش انسان باشد.
در اینکه حقیقت ایمان چیست؟ و آیا عمل، جزء مفهوم ایمان است و یا حقیقت دیگرى است، رجوع کنید به مفهوم ایمان، ۱۲۰، درجات ایمان، ۲۶۷۱۶.
به هر حال خداوند در این آیه کسانى را که ایمان و عمل صالح داشته باشند به چهار نعمت بهشتى مژده میدهد. البته حقیقت نعمتهاى بهشتى براى ما روشن نیست، ولى براى تفهیم نسبى و ترسیم دورنمایى از آن، در قرآن و احادیث، نعمتهاى بهشتى را با نعمتهاى این دنیا مقایسه میکند و با زبانى که براى ما قابل فهم باشد آنها را میآورد.
آن چهار نعمتى که خداوند در این آیه به عنوان پاداش ایمان و عمل صالح به ذکر آنها پرداخته است عبارتاند از:
1. باغهایى که از زیر درختان آن نهرها جارى است: جریان آب علاوه بر اینکه درختان و گلها و گیاهان را سیراب میکند، خود یک حالت چشم نواز و با صفایى دارد که به تنهایى براى یک تماشاگر لذت بخش است، در بهشت نیز این لذت وجود دارد.
2. میوههاى بهشتى: بهشتیان از میوههاى گوناگونى استفاده خواهند کرد. یکى از خصوصیات میوه هاى بهشتى این است که آنها نوع نامرغوب ندارند و همه آنها در طعم و رنگ و حجم مثل هم هستند و نمیتوان یکى را بر دیگرى ترجیح داد؛ لذا هر بار که بهشتیان از میوهاى استفاده میکنند میگویند که این همان است که پیش از این خوردیم و میوههاى شبیه به هم به آنها داده میشود.
3. همسران پاکیزه: در بهشت همسرانى داده خواهد شد که از هر گونه پلیدى و زشتى پاک و پاکیزهاند و انسان از دیدن آنها و زندگى با آنها لذت زاید الوصفى میبرد. اینها همان حوریان هستند که ذکر آنها در آیات دیگر آمده است. ر . ک: حور العین بهشتی و ازدواج، ۷۸۹؛ حور العین برای مقربان و اصحاب یمین، ۳۶۸۳۵.
4. جاودانگى: در بهشت هر نعمتى هر چند هم مهم باشد اگر دوام و بقاء نداشته باشد، بىارزش است و انسان در عین برخوردارى از آن غصه از دست دادن آنرا خواهد خورد و لذت یک نعمت ناپایدار به رنج دورى آن نمیارزد. ولى در بهشت نعمتها همیشگى و جاودانه است و این خود لذتى مضاعف است.[2]
اما برای جمله «قالُوا هذَا الَّذِی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ» مفسران احتمالاتی را مطرح کردهاند:
1. چون میوههاى بهشت هر چند از درخت چیده شوند خداوند آنرا دوباره سر جایش بر میگرداند، روى این اصل اهل بهشت وقتى که میوهاى را میخورند و همان را در جایش میبینند به اشتباه میافتند و با تعجب میگویند این همان است که قبلاً نصیب و روزى ما شده بود.[3]
2. مراد آیه این است که اینها قبلاً (در دنیا) روزى آنان بوده است.[4]
3. معناى آن این است که: این میوهها شبیه میوههایى است که قبلاً در بهشت از آن بهرهمند بودیم، به عبارتی میدانند که این میوههای جدید غیر میوههای گذشته است، ولی چون مانند آنها از رنگ، بو، طعم و نیکویى وصف ناشدنی برخوردارند ، میوههای جدید را به میوه قدیم تشبیه میکنند.[5]
البته هیچ مانعى ندارد که همه این مفاهیم و تفاسیر منظور باشد؛ چرا که الفاظ قرآن داراى بطون و معانی مختلف است. و در بحث استعمال لفظ در اکثر از معنا ثابت شد که این امر به هیچ وجه اشکال ندارد.[6]
جمله «وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً» نیز به چند وجه تفسیر شده است.
1. میوههاى بهشت از نظر رنگ شبیه و مثل هم بوده ولى طعم و مزه آنها فرق دارد.[7]
2. همه میوههاى بهشت از حیث خوبى مثل و شبیه هم هستند و پست و نامرغوب در آن وجود ندارد.[8]
3. برخى از میوههاى بهشت مانند میوههاى دنیا هستند. اما میوههاى بهشتى بهتر و خوشبوتر است.[9]
4. به علت شباهت قسمتى از میوههاى بهشت از نظر خصوصیات و لذّت به قسمت دیگر؛ لذا کلمه «مُتَشابِهاً» گفته شد.[10]
5. به جهت سنخیّت و شباهت همه میوههاى بهشتى با هم، تعبیر به «متشابه» شده است.[11]
[1]. بقره، 25.
[2]. ر. ک: جعفری، یعقوب، کوثر، ج 1، ص 101- 103، بی جا، بی تا.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 1، ص 162، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.(این تفسیر از ابى عبیده و یحیى بن کثیر نقل شده است).
[4]. همان.(ابن عباس و ابن مسعود چنین میگویند).
[5]. همان.(این نظر حسن بصرى و واصل بن عطا است).
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 140، تهران، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش
[7]. همان.(ابن عباس و مجاهد).
[8]. همان.(قتاده و حسن بصرى).
[9]. همان.(عکرمه).
[10]. همان.(ابى مسلم).
[11]. همان.