به نظر میرسد کسانی که تازه از دنیا رفتهاند و وارد برزخ شدند، اوائل و ابتدای امر، کارشان مشکلتر است؛ و احتمالاً به مرور با وضعیت آنجا آشناتر، و به نوعی مقداری با شرایط انس میگیرند. البته شاید این مطلب با تازگی حوادث برزخ منافات نداشته باشد؛ یعنی از یکسو شرایط و حوادث آنجا نو و تازه باشد و از سوی دیگر انسان با این شرایطی که لحظه به لحظه تازه و نو است، روبهرو میشود.
به بیان دیگر؛ اینکه نمیتوان گفت: ویژگی و شرایط عالم پس از مرگ مانند شرایط و ویژگی عالم دنیا است؛ زیرا معمولاً حوادث دنیا، مشمول گذر و مرور زمان میشوند و هر تازهای کهنه میشود.
از سوی دیگر؛ نمیتوان گفت: هیچ تغییری در حالات افراد ایجاد نمیشود و حالات ابتدایی آن با مراحل بعدی فرقی ندارد. چنانکه برخی از عذابهای دنیا مانند شکنجههای سخت که در مدتهای طولانی صورت میگیرد؛ هر چند کاملاً مشمول مرور زمان نمیشوند و شکنجه حالت عادی به خود میگیرد ولی اینگونه نیست که احساسات و حالات ابتدایی و روزهای اول شکنجه با حالات بعدی یکسان باشد و دائماً همان تازگی ابتدایی را داشته باشد.
به بیان دیگر؛ اینکه نمیتوان گفت: ویژگی و شرایط عالم پس از مرگ مانند شرایط و ویژگی عالم دنیا است؛ زیرا معمولاً حوادث دنیا، مشمول گذر و مرور زمان میشوند و هر تازهای کهنه میشود.
از سوی دیگر؛ نمیتوان گفت: هیچ تغییری در حالات افراد ایجاد نمیشود و حالات ابتدایی آن با مراحل بعدی فرقی ندارد. چنانکه برخی از عذابهای دنیا مانند شکنجههای سخت که در مدتهای طولانی صورت میگیرد؛ هر چند کاملاً مشمول مرور زمان نمیشوند و شکنجه حالت عادی به خود میگیرد ولی اینگونه نیست که احساسات و حالات ابتدایی و روزهای اول شکنجه با حالات بعدی یکسان باشد و دائماً همان تازگی ابتدایی را داشته باشد.