لازم است قبل از پاسخ به دو نکته توجه شود:
1. موضوع علم کلام،[1] ذات و صفات و افعال خداوند است؛[2] ولی موضوع علم فقه، افعال مکلفین میباشد.[3]
2. متکلمان شیعه امامیه، امامت را منصبی الهی دانسته و در این زمینه قائل به انتصاب؛ یعنی لزوم انتخاب و نصب امام از سوی خداوند میباشند؛[4] ولی متکلمان اهل تسنن(اعم از اشعریه[5] و معتزله[6] و ماتریدیه[7]) قائل به انتخاب بوده و نصب امام را از وظایف مکلّفان و مردم میدانند.[8]
با عنایت به این دو مقدمه، پاسخ به پرسش بالا روشن است؛ از آنجا که متکلمان شیعه، نصب امام را از افعال الهی(انتخاب و گزینش خداوند) میدانند، امامت بحثی کلامی است؛ ولی بنابر مبنای متکلمان اهل سنت که نصب و گزینش امام را از وظایف مکلّفان میدانند، امامت بحثی فقهی خواهد بود.
البته کلامی بودن امامت؛ از دیدگاه امامیه، به این معنا نیست که هیچ بحثی فقهی در این زمینه صورت نمیگیرد. به همین جهت است که بنابر مبنای پیش گفته شیعه درباره امامت،[9] هر یک از امام[10] و مأمومین[11] وظایفی فقهی نسبت به همدیگر دارند.
درباره مسئله ولایت فقیه نیز؛ به علت اینکه در عصر غیبت کبرا، فقیه جامع شرایط از سوی ائمه به سِمَت ولایت نصب شده است،[12] اصل بحث ولایت فقیه، بحثی کلامی است.[13] در عین حال، وظایفی را که مردم و ولیّ فقیه در قبال هم دارند، بحثی فقهی است و فقه، متکفل تعیین این وظایف است.
1. موضوع علم کلام،[1] ذات و صفات و افعال خداوند است؛[2] ولی موضوع علم فقه، افعال مکلفین میباشد.[3]
2. متکلمان شیعه امامیه، امامت را منصبی الهی دانسته و در این زمینه قائل به انتصاب؛ یعنی لزوم انتخاب و نصب امام از سوی خداوند میباشند؛[4] ولی متکلمان اهل تسنن(اعم از اشعریه[5] و معتزله[6] و ماتریدیه[7]) قائل به انتخاب بوده و نصب امام را از وظایف مکلّفان و مردم میدانند.[8]
با عنایت به این دو مقدمه، پاسخ به پرسش بالا روشن است؛ از آنجا که متکلمان شیعه، نصب امام را از افعال الهی(انتخاب و گزینش خداوند) میدانند، امامت بحثی کلامی است؛ ولی بنابر مبنای متکلمان اهل سنت که نصب و گزینش امام را از وظایف مکلّفان میدانند، امامت بحثی فقهی خواهد بود.
البته کلامی بودن امامت؛ از دیدگاه امامیه، به این معنا نیست که هیچ بحثی فقهی در این زمینه صورت نمیگیرد. به همین جهت است که بنابر مبنای پیش گفته شیعه درباره امامت،[9] هر یک از امام[10] و مأمومین[11] وظایفی فقهی نسبت به همدیگر دارند.
درباره مسئله ولایت فقیه نیز؛ به علت اینکه در عصر غیبت کبرا، فقیه جامع شرایط از سوی ائمه به سِمَت ولایت نصب شده است،[12] اصل بحث ولایت فقیه، بحثی کلامی است.[13] در عین حال، وظایفی را که مردم و ولیّ فقیه در قبال هم دارند، بحثی فقهی است و فقه، متکفل تعیین این وظایف است.
[1]. موضوع هر علمی عبارت است از: هر چیزی که در آن علم، حولِ محور آن سخن گفته میشود. ر.ک: جرجانی، میر سید شریف، التعریفات، ص 104، تهران، ناصر خسرو، چاپ چهارم، 1412ق.
[2]. سیوری، مقداد بن عبدالله (فاضل)، ارشاد الطالبین الى نهج المسترشدین، محقق، رجائی، سید مهدی، ص 15، قم، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشی، 1405ق.
[3]. علامه حلّى، حسن بن یوسف، تحریر الأحکام الشرعیة على مذهب الإمامیة، ج 1 ص 32، مؤسسه امام صادق(ع)، قم، چاپ اول، 1420ق.
[4]. شیخ مفید، محمد بن محمد، الفصول المختارة، ص 296، قم، الموتمر العالمی للشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.
[5]. باقلانی، أبو بکر محمد بن طیب، تمهید الأوائل و تلخیص الدلائل، محقق، أحمد حیدر، عماد الدین، ص 422، بیروت، مؤسسة الکتب الثقافیة، چاپ اول، 1987م.
[6]. معتزلی، قاضی عبد الجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، محقق، قنواتی، جورج، ج 20، جزء اول، ص 41، قاهره، الدار المصریة، 1965- 1962م.
[7]. ر.ک: تفتازانی، سعد الدین، شرح العقائد النسفیة، محقق، سقا، حجازی، ص 96، قاهره، مکتبة الکلیات الازهریة، چاپ اول، 1407ق.
[8]. ر.ک: «اثبات امامت امام علی(ع) از قرآن»، سؤال 324؛ «مختار بودن امامان در قبول منصب امامت»، سؤال 52332.
[9]. یعنی لزوم انتخاب و نصب امام از سوی خداوند.
[10]. ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج1 ص 405 – 407، باب ما یجب من حق الإمام على الرعیة و حق الرعیة على الإمام، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[11]. ر.ک: الکافی، ج 1، ص 185 – 190، باب فرض طاعة الأئمة(ع).
[12]. یعنی انتخاب و انتصاب مردم و خبرگان آنان، مُثبِت سِمَتِ ولایت برای کسی نبوده و تعیین ولی فقیه، از طریق نصب و نصّ الهی است که توسط اهل بیت، به ما معرفی میشود. البته این تنصیص به گونه عام و ذکر اوصاف و ویژگیهای شخص ولیّ میباشد. به همین جهت راه تشخیص ولی فقیه و انتخاب او، توسط متخصصان و خبرگانِ منتخب مردم خواهد بود.
[13]. ر.ک: جوادی آملی، عبد الله، ولایت فقیه، محقق، مصحح، محرابی، محمد، ص 230 – 231، قم، اسراء، چاپ چهارم، 1383ش؛ «ادله ولایت فقیه»، سؤال 25؛ «بهترین راه انتخاب ولی فقیه»، سؤال 4453.