قرآن کریم به صورت خلاصه در چند آیه داستان ایوب پیامبر(ع) را بیان کرده است. در یکی از این آیات، داستان سوگند خوردن ایوب و زدن همسرش را با برگ ریحان ذکر میکند. اما در مورد اینکه همسر او چه خطایی انجام داده؛ مفسران نظریات متفاوتی را مطرح کردهاند؛ مانند آنکه زمانی که ایّوب به گرفتاریهای مختلفی دچار شد، شیطان نزد همسر او رفته و گفت: شوهرت سرسختى میکند و اگر یک کلمه که من یادش میدهم بگوید از بیمارى رها شده و مال و فرزندش به او بر میگردد.
زن قبول کرده و پیغام را به شوهر رساند. اما ایوب خشمگین شد و گفت: این دشمن خدا شیطان بود که تو را گمراه کرد، مگر چون خدا نعمتی داد باید مؤمن بود؟! و اگر بر ما سخت گرفت باید کافر شویم؟! سوگند به خدا اگر تندرست شوم تو را تنبیه میکنم.
این احتمال وجود دارد که تنبیه کردن همسر به وسیله حضرت ایوب(ع) نه جهت همسر بودن، بلکه به جهت رسالت و اختیاراتی است که ایشان جهت نبوت دارای آن بودند و نیز همسرش مستوجب این تنبیه بود. اما خداوند جهت موقعیت دشواری که سپری کرده و نیز کردارهای نیکش، بر او بخشش کرده و از اشتباهش درگذشته است.
زن قبول کرده و پیغام را به شوهر رساند. اما ایوب خشمگین شد و گفت: این دشمن خدا شیطان بود که تو را گمراه کرد، مگر چون خدا نعمتی داد باید مؤمن بود؟! و اگر بر ما سخت گرفت باید کافر شویم؟! سوگند به خدا اگر تندرست شوم تو را تنبیه میکنم.
این احتمال وجود دارد که تنبیه کردن همسر به وسیله حضرت ایوب(ع) نه جهت همسر بودن، بلکه به جهت رسالت و اختیاراتی است که ایشان جهت نبوت دارای آن بودند و نیز همسرش مستوجب این تنبیه بود. اما خداوند جهت موقعیت دشواری که سپری کرده و نیز کردارهای نیکش، بر او بخشش کرده و از اشتباهش درگذشته است.