امام علی(ع) در خطبه متقین(همام) که در مصادر مختلفی از جمله نهج البلاغه آمده است، به توصیف پرهیزکاران و ذکر خصوصیات آنها میپردازد. ایشان در این خطبه بعد از حمد و ثنای الهی و صلوات بر پیامبر اکرم(ص) و بیان مقدمهای کوتاه، میفرماید: پرهیزکاران همان صاحبان فضایل و خصوصیات برترند، سخن آنها حق و پوشش آنها میانهروی است.[1]
ذکر این دو خصوصیت از فضایل متقیان و مقدم داشتن آنها بر سایر ویژگیها گویای اهمیت و جایگاه این دو خصلت پسندیده اخلاقی است.
آنچه که حضرت در این خطبه به عنوان اولین صفت از صفات پرهیزکاران ذکر میکند؛ این است که سخن گفتن آنها صحیح بوده و دور از خطا اشتباه و افراط و تفریط است. افراط ندارند چون آنجا که سزاوار سخن نیست، سکوت میکنند و تفریط ندارند؛ زیرا آنجا که باید سخن بگویند سخن میگویند و سکوت نمیکنند. این خصوصیتی بالاتر از راستگویی است؛ چرا که ممکن است کسی در جایی که شایسته سخن گفتن نیست، راست بگوید.[2] پس وقتی گفته میشود سخن گفتنشان دور از اشتباه و خطا است؛ چون از روی برهان و در جای خود سخن گفته، از سخنان بیهوده و لغو اجتناب میکنند.[3]
اما خصوصیت دومی که حضرت به آن اشاره میکنند، این است که پوشش آنها میانهروی است. تعبیر پوشش برای میانهروی، استعارهای است که حضرت از آن برای تنبه دادن به دوام این خصوصیت در پرهیزکاران، استفاده میکنند؛[4] یعنی همانطور که لباس، ملازم و چسبیده به انسان است، میانه روی و دوری از افراط و تفریط نیز پیوسته همراه متقیان است. البته احتمال دیگری هم در معنای این فراز میرود که منظور حضرت از پوشش، خود لباسی باشد که بر تن میکنند؛ به این معنا که در پوشیدن لباس راه اعتدال را در پیش میگیرند، نه لباسهای اشرافی به تن میکنند و نه لباس افراد دنی و پست را میپوشند.[5] که در این صورت کلمه ملبس در معنای حقیقی خود به کار رفته است، نه مجازی. ولی با در نظر گرفتن قرینه سیاق که از توجه به عبارت قبل و عبارت بعد در کلام حضرت، که دو خصوصیت اخلاقی و رفتاری در آنها بیان شده است و با در نظر گرفتن نکته بلاغی احتمال اول که زیبایی خاصی به کلام میبخشد، به نظر میرسد که این احتمال صحیحتر باشد.
اما برای شناخت بیشتر این دو خصوصیت میتوان به سایر کلمات امام علی(ع) دراین باره توجه کرد و درک بیشتری از این عبارات که در توصیف پرهیزکاران آمده رسید.
زبان و سخن گفتن در کلام علی(ع)
حضرت در فرازی از نهج البلاغه اهمیت سخن گفتن را بیان کرده و آنرا معیاری برای شناخت افراد معرفی میکند و میفرماید: سخن بگویید تا شناخته شوید؛ چرا که مرد در زیر زبانش نهفته است.[6] حضرت در فرازی دیگر میفرماید زبان مانند حیوانی درنده است که اگر رها گردد زخم میزند.[7] و در جای دیگر اینگونه از آن سخن میگوید: مرد باید زبانش را حفظ کند. زبانی که نسبت به صاحبش بسیار سرکش است. به خدا سوگند ندیدم بندهای را که تقوایش برای او سودمند باشد، مگر زمانی که زبانش را حفظ کند.[8]
اهمیت اقتصاد و میانهروی در کلام علی(ع)
امام علی(ع) راه نجات و دوری از فقر را در میانهروی معرفی کرده و میفرماید: «کسی که میانهرو باشد فقیر نمیگردد».[9] آنحضرت در بیانی دیگر به اهمیت میانهروی و تأثیر آن در نگاه فرد به زندگی دنیا و آخرت اشاره کرده و میفرماید: «با میانهروی، اسراف را رها کن! امروز، فردایت (آخرت) را به یاد آور، و به مقداری که برطرف کننده ضروریات زندگی است از مالت نگهدار و مصرف کن و مابقی را برای روزی که نیاز داری (در قیامت) پیش فرست!».[10] و در جای دیگر آنرا ملاکی برای انفاق معرفی میکند: «بخشنده باش ولی ریخت و پاش نکن! حسابگر باشد ولی تنگنظر و سختگیر در بخشش نباش!».[11]
ذکر این دو خصوصیت از فضایل متقیان و مقدم داشتن آنها بر سایر ویژگیها گویای اهمیت و جایگاه این دو خصلت پسندیده اخلاقی است.
آنچه که حضرت در این خطبه به عنوان اولین صفت از صفات پرهیزکاران ذکر میکند؛ این است که سخن گفتن آنها صحیح بوده و دور از خطا اشتباه و افراط و تفریط است. افراط ندارند چون آنجا که سزاوار سخن نیست، سکوت میکنند و تفریط ندارند؛ زیرا آنجا که باید سخن بگویند سخن میگویند و سکوت نمیکنند. این خصوصیتی بالاتر از راستگویی است؛ چرا که ممکن است کسی در جایی که شایسته سخن گفتن نیست، راست بگوید.[2] پس وقتی گفته میشود سخن گفتنشان دور از اشتباه و خطا است؛ چون از روی برهان و در جای خود سخن گفته، از سخنان بیهوده و لغو اجتناب میکنند.[3]
اما خصوصیت دومی که حضرت به آن اشاره میکنند، این است که پوشش آنها میانهروی است. تعبیر پوشش برای میانهروی، استعارهای است که حضرت از آن برای تنبه دادن به دوام این خصوصیت در پرهیزکاران، استفاده میکنند؛[4] یعنی همانطور که لباس، ملازم و چسبیده به انسان است، میانه روی و دوری از افراط و تفریط نیز پیوسته همراه متقیان است. البته احتمال دیگری هم در معنای این فراز میرود که منظور حضرت از پوشش، خود لباسی باشد که بر تن میکنند؛ به این معنا که در پوشیدن لباس راه اعتدال را در پیش میگیرند، نه لباسهای اشرافی به تن میکنند و نه لباس افراد دنی و پست را میپوشند.[5] که در این صورت کلمه ملبس در معنای حقیقی خود به کار رفته است، نه مجازی. ولی با در نظر گرفتن قرینه سیاق که از توجه به عبارت قبل و عبارت بعد در کلام حضرت، که دو خصوصیت اخلاقی و رفتاری در آنها بیان شده است و با در نظر گرفتن نکته بلاغی احتمال اول که زیبایی خاصی به کلام میبخشد، به نظر میرسد که این احتمال صحیحتر باشد.
اما برای شناخت بیشتر این دو خصوصیت میتوان به سایر کلمات امام علی(ع) دراین باره توجه کرد و درک بیشتری از این عبارات که در توصیف پرهیزکاران آمده رسید.
زبان و سخن گفتن در کلام علی(ع)
حضرت در فرازی از نهج البلاغه اهمیت سخن گفتن را بیان کرده و آنرا معیاری برای شناخت افراد معرفی میکند و میفرماید: سخن بگویید تا شناخته شوید؛ چرا که مرد در زیر زبانش نهفته است.[6] حضرت در فرازی دیگر میفرماید زبان مانند حیوانی درنده است که اگر رها گردد زخم میزند.[7] و در جای دیگر اینگونه از آن سخن میگوید: مرد باید زبانش را حفظ کند. زبانی که نسبت به صاحبش بسیار سرکش است. به خدا سوگند ندیدم بندهای را که تقوایش برای او سودمند باشد، مگر زمانی که زبانش را حفظ کند.[8]
اهمیت اقتصاد و میانهروی در کلام علی(ع)
امام علی(ع) راه نجات و دوری از فقر را در میانهروی معرفی کرده و میفرماید: «کسی که میانهرو باشد فقیر نمیگردد».[9] آنحضرت در بیانی دیگر به اهمیت میانهروی و تأثیر آن در نگاه فرد به زندگی دنیا و آخرت اشاره کرده و میفرماید: «با میانهروی، اسراف را رها کن! امروز، فردایت (آخرت) را به یاد آور، و به مقداری که برطرف کننده ضروریات زندگی است از مالت نگهدار و مصرف کن و مابقی را برای روزی که نیاز داری (در قیامت) پیش فرست!».[10] و در جای دیگر آنرا ملاکی برای انفاق معرفی میکند: «بخشنده باش ولی ریخت و پاش نکن! حسابگر باشد ولی تنگنظر و سختگیر در بخشش نباش!».[11]
[1]. سید رضی، نهج البلاغه، تصحیح، صبح صالح، ص 303، خطبه 193، قم، مؤسسه دارالحجر،
[2]. ر. ک: میثم بن علی بن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه (ابن مثیم)، ج3 ، ص 416 ، دفتر نشر الکتاب، دوم 1362
[3]. شوشتری، محمد تقی، بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه، ج 12 ص 419، انتشارات امیرکبیر، تهران، اول، 1376 ه ش
[4]. ابن میثم، اختیار مصباح السالکین،ص382، بیناد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، اول، 1366ه ش
[5]. شرح نهج البلاغه، ابن میثم، ج 3، ص 416؛ عزالدین ابوحامد ین ابی الحدید، شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید)، ج 10 ص 141، کتابخانه عمومی آیت الله مرعشی نجفی،قم، اول ، 1337
[6]. همان، قصار 392 ص 545
[7]. همان، قصار 60، ص 478
[8]. همان، خطبه 146 ص، 253
[9]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(صلی الله علیه و آله)، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 214، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[10]. نهج البلاغة، نامه 21، ص 377.
[11]. همان، حکمت 33، ص 474.