در روایات سفارش به قرائت قرآن با صدای حزین و غمگین شده است؛ زیرا قرآن کریم، کتاب جدّیت[1] است و شوخى بر نمیدارد و یادآور مسئولیت خطیر انسانى و هشدار دهنده عاقبت بد زندگى بر اساس افکار غلط و روحیّات فاسد، میباشد و پیوسته حقایق زندگى دنیا و آخرت را به ما گوشزد مینمایند، از اینرو؛ فضاى نزول قرآن با حزن آمیخته است و اساساً هر چه جدّى است و عمیق و گویاى حقیقت، در هالهاى از حُزن و اندوه قرار دارد و بر عکس، هر آنچه سطحى است و سرگرم کننده، با سرور و شادمانى همراه میباشد؛ با این توجه است که قرآن پیوسته ما را هشدار میدهد و به جدیت و حُزن میکشاند.[2] وقتى قرآن، طبیب حاذق روح و قلب آدمی میباشد، طبیعى است که حال و هواى قرائت کننده در برابر قرآن با ناله و زارى و اضطراب و بیقرارى همراه گردد و با دو بال بیم و امید با حال حزین در فضاى قرآن سیر نماید.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «به راستی قرآن همراه با حُزن نازل شده است. بنابر این، هنگامی که قرآن میخوانید گریه کنید. و اگر گریه نکردید، حالت گریه بر خود گیرید».[3] و «نیکوترین مردمان در قرائت قرآن کسی است که به هنگام قرائت آن، صدایش را حزنانگیز کند».[4]
امام صادق(ع) میفرماید: «همانا قرآن همراه با حزن و اندوه فرود آمده است. پس آنرا همراه با حزن و اندوه بخوانید».[5]
روایت شده؛ «هنگامی که امام کاظم(ع) قرآن میخواند، صدایش را حزنانگیز میکرد و میگریست و شنوندگان تلاوت حضرتش نیز میگریستند».[6]
خلاصه؛ حزین خواندن قرآن هنگام تلاوت، معنویت قاری را افزایش داده و آزاری نیز به دیگران نخواهد رساند و این موضوع نباید با ایجاد مزاحمتی که در برخی موارد -خواسته یا ناخواسته – در برخی محافل مذهبی ایجاد میشود، خلط شود؛ زیرا موضوع دوم، مورد تأیید نیست.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «به راستی قرآن همراه با حُزن نازل شده است. بنابر این، هنگامی که قرآن میخوانید گریه کنید. و اگر گریه نکردید، حالت گریه بر خود گیرید».[3] و «نیکوترین مردمان در قرائت قرآن کسی است که به هنگام قرائت آن، صدایش را حزنانگیز کند».[4]
امام صادق(ع) میفرماید: «همانا قرآن همراه با حزن و اندوه فرود آمده است. پس آنرا همراه با حزن و اندوه بخوانید».[5]
روایت شده؛ «هنگامی که امام کاظم(ع) قرآن میخواند، صدایش را حزنانگیز میکرد و میگریست و شنوندگان تلاوت حضرتش نیز میگریستند».[6]
خلاصه؛ حزین خواندن قرآن هنگام تلاوت، معنویت قاری را افزایش داده و آزاری نیز به دیگران نخواهد رساند و این موضوع نباید با ایجاد مزاحمتی که در برخی موارد -خواسته یا ناخواسته – در برخی محافل مذهبی ایجاد میشود، خلط شود؛ زیرا موضوع دوم، مورد تأیید نیست.
[1]. همانطور که در قرآن کریم میخوانیم: «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ»؛ [که] در حقیقت، قرآن گفتارى قاطع و روشنگر است؛ و آن شوخى نیست. طارق، 13 و 14.
[2]. نقى پور فر، ولى الله، پژوهشى پیرامون تدبر در قرآن، ص 407، نشر اسوه، تهران، چاپ چهارم، 1381ش.
[3]. «إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ فَإِذَا قَرَأْتُمُوهُ فَابْکُوا فَإِنْ لَمْ تَبْکُوا فَتَبَاکَوْا»؛ شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 49، مطبعة حیدریة، نجف، چاپ اول، بیتا؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 89، ص 191، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[4]. «إنّ أحْسَنُ النَّاسِ قِرَاءَةً مَنْ قَرَأ القُرْآنَ یَتَحَزَّنُ فیه»؛ قادری هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، محقق: بکری حیانی، صفوة السقا، ج 1، ص 602، مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ پنجم، 1401ق.
[5]. «إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْنِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 614، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. «وَ کَانَ إِذَا قَرَأَ یَحْزَنُ وَ یَبْکِی وَ یُبْکِی السَّامِعِین»؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 230، نشر بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، 1381ق.