یکی از جنبههاى روح و نفس انسان، «ساحت عاطفی انسان» است. «عاطفه»؛ به معنای محبت و مهربانى است. و غالباً تحت تأثیر عناصر و عوامل مختلف؛ از قبیل عشق، حس جمال، و مهر و محبت قرار میگیرد. و نوعى میل است که جهت آن بهسوى غیر میباشد.
عاطفه از ویژگیهای فطری و مثبت انسانی است و مؤمنان به داشتن آن ترغیب شدهاند؛ از اینرو، عاطفه از مبانی انسانشناسی است. در قرآن کریم و روایات همانگونه که به عقل اهتمام ویژه شده، به قلب نیز که کانون عواطف و محبت بوده، توجه شده است. اراده انسان تحت تأثیر بُعد عاطفى و شوقى او است؛ انسان تا نسبت به کارى اشتیاق و رغبت نیابد، ارادهاش نسبت به آن برانگیخته نمیشود. اشتیاق و جنبه عاطفى انسان نیز متأثّر از بُعد شناختى و باورهاى او است.
مهمترین عاملى که عاطفه انسانى را تقویت میکند، و بر خود انسان و دیگرانی که مورد محبت و عاطفه قرار میگیرند، تأثیر میگذارد، شناخت محبت و عاطفه و شیوه اجرای آن بر اساس آموزههای دینی است.
البته آنچه گفته شد؛ تأییدی بر مکتب عاطفهگرایی نیست؛ چون از دیدگاه عاطفهگرایان، هر چیزى که عواطف انسان را تأمین کند و هر رفتارى که موجب اشباع عاطفه شود، خواه عواطف خانوادگى و خواه عواطف اجتماعى، داراى مرتبهاى از خیر اخلاقى است. در مقابل، هر رفتارى که عواطف آدمیان را جریحهدار سازد، شرّ اخلاقى است. در حالیکه اشکالاتی بر این دیدگاه وارد است و سازگاری کامل با آموزههای دین اسلام ندارد.
عاطفه از ویژگیهای فطری و مثبت انسانی است و مؤمنان به داشتن آن ترغیب شدهاند؛ از اینرو، عاطفه از مبانی انسانشناسی است. در قرآن کریم و روایات همانگونه که به عقل اهتمام ویژه شده، به قلب نیز که کانون عواطف و محبت بوده، توجه شده است. اراده انسان تحت تأثیر بُعد عاطفى و شوقى او است؛ انسان تا نسبت به کارى اشتیاق و رغبت نیابد، ارادهاش نسبت به آن برانگیخته نمیشود. اشتیاق و جنبه عاطفى انسان نیز متأثّر از بُعد شناختى و باورهاى او است.
مهمترین عاملى که عاطفه انسانى را تقویت میکند، و بر خود انسان و دیگرانی که مورد محبت و عاطفه قرار میگیرند، تأثیر میگذارد، شناخت محبت و عاطفه و شیوه اجرای آن بر اساس آموزههای دینی است.
البته آنچه گفته شد؛ تأییدی بر مکتب عاطفهگرایی نیست؛ چون از دیدگاه عاطفهگرایان، هر چیزى که عواطف انسان را تأمین کند و هر رفتارى که موجب اشباع عاطفه شود، خواه عواطف خانوادگى و خواه عواطف اجتماعى، داراى مرتبهاى از خیر اخلاقى است. در مقابل، هر رفتارى که عواطف آدمیان را جریحهدار سازد، شرّ اخلاقى است. در حالیکه اشکالاتی بر این دیدگاه وارد است و سازگاری کامل با آموزههای دین اسلام ندارد.