در برخی از روایات، در شرح ثواب انجام حج، مراتبی برای آن بیان شده؛[1] مانند اینکه امام رضا(ع) میفرماید: «هر کس که پنجاه مرتبه حج انجام دهد، مثل کسی خواهد بود که پنجاه حج را به همراه حضرت محمد(ص) و اوصیاء انجام داده و از کسانی خواهد بود که خدای متعال او را هر روز جمعه زیارت میکند. او وارد بهشت عدنی میشود که خدا آنرا با دستان خود آفریده که هیچ چشمی آنرا ندیده و هیچ مخلوقی بر آن مطلع نشده است. هر کس که زیاد حج انجام دهد، خدا در قبال هر حجی که انجام میدهد، شهری در بهشت برایش بنا میکند که در آن اتاقهایی قرار دارد و در هر اتاقی یک حورالعین و همراه هر حورالعینی سیصد کنیز قرار دارد. آنها به اندازهای زیبا هستند که تاکنون هیچ انسانی، فردی به زیبایی آنان را ندیده است».[2]
آن بخش از روایت که میگوید: «خدا به زیارت او میآید»، هرچند از آن در ظاهر جسمانیت خدا برداشت میشود، اما حقیقت این است که این گونه عبارات، معنای کنایی دارند.[3] از این دست عبارات در آیات قرآن نیز زیاد دیده میشود؛ مثل آیهای که میگوید: «وَ جاءَ رَبُّك»؛[4] و پروردگار تو آمد. و یا آیههایی که بیان میکند خدا بر تخت مینشیند: «ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْش»؛[5] سپس بر عرش تکیه زد. همه این آیات به عنوان آیات متشابه، معنای ظاهر آنها مورد نظر نیست، بلکه معنای کنایی آنها – مانند به دست گرفتن قدرت (در آیه اخیر) – مورد نظر است. در این روایت نیز، منظور اصلی از اینکه خدا او را زیارت میکند این است که پروردگار او را مورد توجه خاص خود قرار میدهد و رحمتها و برکات خاصه خود را شامل او میسازد.
آن بخش از روایت که میگوید: «خدا به زیارت او میآید»، هرچند از آن در ظاهر جسمانیت خدا برداشت میشود، اما حقیقت این است که این گونه عبارات، معنای کنایی دارند.[3] از این دست عبارات در آیات قرآن نیز زیاد دیده میشود؛ مثل آیهای که میگوید: «وَ جاءَ رَبُّك»؛[4] و پروردگار تو آمد. و یا آیههایی که بیان میکند خدا بر تخت مینشیند: «ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْش»؛[5] سپس بر عرش تکیه زد. همه این آیات به عنوان آیات متشابه، معنای ظاهر آنها مورد نظر نیست، بلکه معنای کنایی آنها – مانند به دست گرفتن قدرت (در آیه اخیر) – مورد نظر است. در این روایت نیز، منظور اصلی از اینکه خدا او را زیارت میکند این است که پروردگار او را مورد توجه خاص خود قرار میدهد و رحمتها و برکات خاصه خود را شامل او میسازد.
[1]. ر.ک: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 216 – 220، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق.
[2]. «وَ مَنْ حَجَّ أَكْثَرَ مِنْ خَمْسِينَ حَجَّةً كَانَ كَمَنْ حَجَّ خَمْسِينَ حَجَّةً مَعَ مُحَمَّدٍ وَ الْأَوْصِيَاءِ ص وَ كَانَ مِمَّنْ يَزُورُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ كُلَّ جُمُعَةٍ وَ هُوَ مِمَّنْ يَدْخُلُ جَنَّةَ عَدْنٍ الَّتِي خَلَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِيَدِهِ وَ لَمْ تَرَهَا عَيْنٌ وَ لَمْ يَطَّلِعْ عَلَيْهَا مَخْلُوقٌ وَ مَا مِنْ أَحَدٍ يُكْثِرُ الْحَجَّ إِلَّا بَنَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِكُلِّ حَجَّةٍ مَدِينَةً فِي الْجَنَّةِ فِيهَا غُرَفٌ فِي كُلِّ غُرْفَةٍ مِنْهَا حَوْرَاءُ مِنْ حُورِ الْعِينِ مَعَ كُلِّ حَوْرَاءَ ثَلَاثُمِائَةِ جَارِيَةٍ لَمْ يَنْظُرِ النَّاسُ إِلَى مِثْلِهِنَّ حُسْناً وَ جَمَالاً»؛ من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 217 – 218.
[3]. ر.ک: «جسمانی نبودن خداوند از دیدگاه قرآن»، سؤال 20147؛ «تأویل آیات دال بر مکان داشتن خداوند»، سؤال 34813.
[4]. فجر، 22.
[5]. اعراف، 54؛ یونس، 3؛ رعد، 2؛ فرقان، 59.