پاسخ در دو بخش زیر بیان میشود:
الف. ارزش علم همراه با عمل در سخنان معصومان(ع) و نکوهش دانشمندان بیعمل
یکی از مسائلی که در آموزههای دینی بسیار مورد تأکید قرار گرفته شده توجه به دانش و فراگیری آن است، اما با همه ارزشی که فراگیری علم دارد، معصومان(ع) تنها علمی را مفید و ثمربخش میدانند که همراه با عمل و اخلاص باشد و دانشی که همراه با عمل نباشد نه تنها مفید نخواهد بود، بلکه سبب دوری انسان از کمال الهی و خدا میشود، بنابراین، روایاتی که در نکوهش برخی دانشمندان از پیامبر(ص) و دیگر معصومان(ع) رسیده ناظر به این دسته از دانشمندان است که دانش را وسیله رسیدن به مقامات دنیایی و اهداف غیر الهی کردهاند و قطعاً شامل علمای ربانی نمیشود که از باب نمونه تعدادی از آنها را بیان میکنیم:
1. سُلَيم میگويد: پيامبر خدا(ص) فرمود: «… دانشمندان دو گونهاند: دانشمندى كه به دانش خويش عمل كند نجات يافته است و دانشمندى كه دانش خويش را رها كند تباه شود، همانا كه دوزخيان از بوى بد دانشمندى كه به دانش خويش عمل نكرده، سخت آزرده شوند. همانا آنكه بيش از همه دوزخيان دچار پشيمانى و حسرت شود، فردى است كه بندهاى را به خدا دعوت کند و آن بنده پاسخش دهد و خدا را اطاعت كند و به بهشت برود و آنكه او را دعوت كرده خدا را نافرمانى كند و به خاطر رها كردن دانش خويش و پيروى از هوى و هوس و نافرمانى خدا به دوزخ در آيد».[1]
«هر كس بر علم خود بيفزايد و بر هدايتش نيفزايد، جز دورى از خدا چيزى افزون نكرده است».[2]
2. امام صادق (ع) فرمود: «متوجه باش كه اندكى از دانش باید عمل فراوانی را به دنبال داشته باشد؛ زيرا چون در موضوعى براى انسان علم حاصل گشت، میبايد پيوسته و تا آخر عمر خود مطابق آن عمل كند. حضرت عيسى فرمود: سنگى را ديدم كه روى آن نوشته شده بود مرا بر گردان! پس آنرا برگردانيدم، و در طرف ديگر آن نوشته شده بود: كسى كه به علم خود عمل نكند، تحصيل كردن علوم براى او شوم است، و آنچه تا به حال دانسته است به ضرر او برگشت میكند؛ زيرا علمى كه برابر با عمل نباشد براى صاحبش وبال خواهد بود. خدای تعالی به حضرت داود وحى فرمود: كمترين چيزى كه با يک عالم بیعمل معامله میكنم اين است كه حلاوت و لذت ذكر و مناجات خود را از دل او خارج مینمايم، و اين معنا براى او از هفتاد عقوبت باطنى شديدتر است. بايد متوجه شد كه راهى براى سلوک به سوى خداوند متعال نيست مگر به وسيله علم و تا انسان عالم، به وظائف خود نشده و از نشانیهای راه و از خصوصيات سلوک آگاه نباشد؛ نخواهد توانست اين راه را سير كند. پس علم در زندگى دنيوى و از نظر ظاهر زينت انسان است، و از لحاظ معنا و حقيقت؛ او را به سوى بهشت سوق داده، و به مرحله رضوان و خوشنودى پروردگار متعال هدايت خواهد كرد».[3]
3. امام باقر(ع) فرمود: «هنگامى كه جان به اينجا برسد(و اشاره به حلقوم كرد) ، براى شخص دانا و آگاه توبهاى نيست ولى براى شخص بیاطلاع و نادان (هنوز راه) توبه وجود دارد».[4]
ب. عملکرد دانشمندان در هنگام ظهور امام مهدی(عج)
روایاتی که درباره مقابله دانشمندان با حضرت مهدی(عج) به ما رسیده است کلیت ندارد؛ زیرا اگر این سخن صحیح باشد لازمهاش آن است که معتقد شویم که پیروان حضرتشان افراد کم دانش و یا بیدانشی باشند که هیچ عقل سلیمی این سخن را نمیپذیرد؛ بنابراین، این دسته روایات مربوط به کسانی است که دانش را وسیلهای برای رسیدن به خواستهها و شهوات و امیال دنیایی خود قرار دادهاند و علت این سرکشی آن است که آنان ظهور امام زمان(عج) و دستورات ایشان را مخالف با شهوات و منافع خود میبینند و به این علت، راه انکار و مقابله با آنحضرت را انتخاب میکنند و قطعاً شامل علمای ربانی نمیشود؛ زیرا آنان نه تنها مخالفتی با آنحضرت نمیکنند، بلکه پیروی از آنان در زمان غیبت امام مهدی(عج) توسط امامان معصوم (ع) توصیه شده است.
محی الدین بن عربی درباره ظهور امام مهدی(عج) میگوید: «به وسيله او، مذاهب از روى زمين محو میگردند و جز دين خالص و ناب باقى نمیماند. افرادى كه از دیگران کورکورانه پيروى میكنند با او به دشمنى برمیخيزند؛ زيرا میبينند كه او بر خلاف نظر پیشوایشان حكم میكند و فتوا میدهد».[5]
این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که؛ از آنجا که امام مهدی(عج) تنها به علوم ظاهری اکتفا نکرده و به اذن خداوند از حقیقت اشیاء و واقعیت موجود در جهان اطلاع دارد در نظر ابتدایی ممکن است افرادی آنرا مخالف حکم خدا بدانند، اما وقتی یقین کردند که او همان مهدی موعود است به او معتقد و هیچ اعتراضی به دستورات و کارهای او نخواهند کرد.
الف. ارزش علم همراه با عمل در سخنان معصومان(ع) و نکوهش دانشمندان بیعمل
یکی از مسائلی که در آموزههای دینی بسیار مورد تأکید قرار گرفته شده توجه به دانش و فراگیری آن است، اما با همه ارزشی که فراگیری علم دارد، معصومان(ع) تنها علمی را مفید و ثمربخش میدانند که همراه با عمل و اخلاص باشد و دانشی که همراه با عمل نباشد نه تنها مفید نخواهد بود، بلکه سبب دوری انسان از کمال الهی و خدا میشود، بنابراین، روایاتی که در نکوهش برخی دانشمندان از پیامبر(ص) و دیگر معصومان(ع) رسیده ناظر به این دسته از دانشمندان است که دانش را وسیله رسیدن به مقامات دنیایی و اهداف غیر الهی کردهاند و قطعاً شامل علمای ربانی نمیشود که از باب نمونه تعدادی از آنها را بیان میکنیم:
1. سُلَيم میگويد: پيامبر خدا(ص) فرمود: «… دانشمندان دو گونهاند: دانشمندى كه به دانش خويش عمل كند نجات يافته است و دانشمندى كه دانش خويش را رها كند تباه شود، همانا كه دوزخيان از بوى بد دانشمندى كه به دانش خويش عمل نكرده، سخت آزرده شوند. همانا آنكه بيش از همه دوزخيان دچار پشيمانى و حسرت شود، فردى است كه بندهاى را به خدا دعوت کند و آن بنده پاسخش دهد و خدا را اطاعت كند و به بهشت برود و آنكه او را دعوت كرده خدا را نافرمانى كند و به خاطر رها كردن دانش خويش و پيروى از هوى و هوس و نافرمانى خدا به دوزخ در آيد».[1]
«هر كس بر علم خود بيفزايد و بر هدايتش نيفزايد، جز دورى از خدا چيزى افزون نكرده است».[2]
2. امام صادق (ع) فرمود: «متوجه باش كه اندكى از دانش باید عمل فراوانی را به دنبال داشته باشد؛ زيرا چون در موضوعى براى انسان علم حاصل گشت، میبايد پيوسته و تا آخر عمر خود مطابق آن عمل كند. حضرت عيسى فرمود: سنگى را ديدم كه روى آن نوشته شده بود مرا بر گردان! پس آنرا برگردانيدم، و در طرف ديگر آن نوشته شده بود: كسى كه به علم خود عمل نكند، تحصيل كردن علوم براى او شوم است، و آنچه تا به حال دانسته است به ضرر او برگشت میكند؛ زيرا علمى كه برابر با عمل نباشد براى صاحبش وبال خواهد بود. خدای تعالی به حضرت داود وحى فرمود: كمترين چيزى كه با يک عالم بیعمل معامله میكنم اين است كه حلاوت و لذت ذكر و مناجات خود را از دل او خارج مینمايم، و اين معنا براى او از هفتاد عقوبت باطنى شديدتر است. بايد متوجه شد كه راهى براى سلوک به سوى خداوند متعال نيست مگر به وسيله علم و تا انسان عالم، به وظائف خود نشده و از نشانیهای راه و از خصوصيات سلوک آگاه نباشد؛ نخواهد توانست اين راه را سير كند. پس علم در زندگى دنيوى و از نظر ظاهر زينت انسان است، و از لحاظ معنا و حقيقت؛ او را به سوى بهشت سوق داده، و به مرحله رضوان و خوشنودى پروردگار متعال هدايت خواهد كرد».[3]
3. امام باقر(ع) فرمود: «هنگامى كه جان به اينجا برسد(و اشاره به حلقوم كرد) ، براى شخص دانا و آگاه توبهاى نيست ولى براى شخص بیاطلاع و نادان (هنوز راه) توبه وجود دارد».[4]
ب. عملکرد دانشمندان در هنگام ظهور امام مهدی(عج)
روایاتی که درباره مقابله دانشمندان با حضرت مهدی(عج) به ما رسیده است کلیت ندارد؛ زیرا اگر این سخن صحیح باشد لازمهاش آن است که معتقد شویم که پیروان حضرتشان افراد کم دانش و یا بیدانشی باشند که هیچ عقل سلیمی این سخن را نمیپذیرد؛ بنابراین، این دسته روایات مربوط به کسانی است که دانش را وسیلهای برای رسیدن به خواستهها و شهوات و امیال دنیایی خود قرار دادهاند و علت این سرکشی آن است که آنان ظهور امام زمان(عج) و دستورات ایشان را مخالف با شهوات و منافع خود میبینند و به این علت، راه انکار و مقابله با آنحضرت را انتخاب میکنند و قطعاً شامل علمای ربانی نمیشود؛ زیرا آنان نه تنها مخالفتی با آنحضرت نمیکنند، بلکه پیروی از آنان در زمان غیبت امام مهدی(عج) توسط امامان معصوم (ع) توصیه شده است.
محی الدین بن عربی درباره ظهور امام مهدی(عج) میگوید: «به وسيله او، مذاهب از روى زمين محو میگردند و جز دين خالص و ناب باقى نمیماند. افرادى كه از دیگران کورکورانه پيروى میكنند با او به دشمنى برمیخيزند؛ زيرا میبينند كه او بر خلاف نظر پیشوایشان حكم میكند و فتوا میدهد».[5]
این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که؛ از آنجا که امام مهدی(عج) تنها به علوم ظاهری اکتفا نکرده و به اذن خداوند از حقیقت اشیاء و واقعیت موجود در جهان اطلاع دارد در نظر ابتدایی ممکن است افرادی آنرا مخالف حکم خدا بدانند، اما وقتی یقین کردند که او همان مهدی موعود است به او معتقد و هیچ اعتراضی به دستورات و کارهای او نخواهند کرد.
[1]. «قَالَ سُلَيْمُ بْنُ قَيْسٍ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع يُحَدِّثُنِي وَ يَقُولُ إِنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ … وَ الْعُلَمَاءُ عَالِمَانِ عَالِمٌ عَمِلَ بِعِلْمِهِ فَهُوَ نَاجٍ وَ عَالِمٌ تَارِكٌ لِعِلْمِهِ فَهُوَ هَالِكٌ إِنَّ أَهْلَ النَّارِ لَيَتَأَذَّوْنَ مِنْ نَتْنِ رِيحِ الْعَالِمِ التَّارِكِ لِعِلْمِهِ وَ إِنَّ أَشَدَّ أَهْلِ النَّارِ نَدَامَةً وَ حَسْرَةً رَجُلٌ دَعَا عَبْداً إِلَى اللَّهِ فَاسْتَجَابَ لَهُ فَأَطَاعَ اللَّهَ فَدَخَلَ الْجَنَّةَ وَ عَصَى اللَّهَ الدَّاعِي فَأُدْخِلَ النَّارَ بِتَرْكِهِ عِلْمَهُ وَ اتِّبَاعِهِ هَوَاهُ [وَ عِصْيَانِهِ اللَّهَ]»؛ هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، محقق و مصحح: انصاری زنجانی خوئینی، محمد، ج 2، ص 718، نشر الهادی، قم، چاپ اول، 1405ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 2، ص 35، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[2]. «مَنِ ازْدَادَ عِلْماً وَ لَمْ يَزْدَدْ هُدًى لَمْ يَزْدَدْ مِنَ اللَّهِ إِلَّا بُعْدا»؛ ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج 1، ص 220، مکتبة الفقیه، قم، چاپ اول، 1410ق؛ ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، ص 74، دار الکتاب العربی، چاپ اول، 1407ق.
[3]. «وَ اعْلَمْ أَنَّ قَلِيلَ الْعِلْمِ يَحْتَاجُ إِلَى كَثِيرِ الْعَمَلِ لِأَنَّ عِلْمَ سَاعَةٍ يُلْزِمُ صَاحِبَهُ اسْتِعْمَالَهُ طُولَ دَهْرِهِ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ع رَأَيْتُ حَجَراً عَلَيْهِ مَكْتُوبٌ اقْلِبْنِي فَقَلَبْتُهُ فَإِذَا عَلَى بَاطِنِهِ مَكْتُوبٌ مَنْ لَا يَعْمَلُ بِمَا يَعْلَمُ مَشْئُومٌ عَلَيْهِ طَلَبُ مَا لَا يَعْلَمُ وَ مَرْدُودٌ عَلَيْهِ مَا عَلِمَ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ إِنَّ أَهْوَنَ مَا أَنَا صَانِعٌ بِعَالِمٍ غَيْرِ عَامِلٍ بِعِلْمِهِ أَشَدُّ مِنْ سَبْعِينَ عُقُوبَةً بَاطِنَةً أَنْ أُخْرِجَ مِنْ قَلْبِهِ حَلَاوَةَ ذِكْرِي وَ لَيْسَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ طَرِيقٌ يُسْلَكُ إِلَّا بِعِلْمٍ وَ الْعِلْمُ زَيْنُ الْمَرْءِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ سَائِقُهُ إِلَى الْجَنَّةِ وَ بِهِ يَصِلُ إِلَى رِضْوَانِ اللَّهِ تَعَالَى وَ الْعَالِمُ حَقّاً هُوَ الَّذِي يَنْطِقُ عَنْهُ أَعْمَالُهُ الصَّالِحَةُ وَ أَوْرَادُهُ الزَّاكِيَةُ وَ صِدْقُهُ وَ تَقْوَاهُ لَا لِسَانُهُ وَ مُنَاظَرَتُهُ وَ مُعَادَلَتُهُ وَ تَصَاوُلُهُ وَ دَعْوَاهُ وَ لَقَدْ كَانَ يَطْلُبُ هَذَا الْعِلْمَ فِي غَيْرِ هَذَا الزَّمَانِ مَنْ كَانَ فِيهِ عَقْلٌ وَ نُسُكٌ وَ حِكْمَةٌ وَ حَيَاءٌ وَ خَشْيَةٌ وَ إِنَّا نَرَى طَالِبَهُ الْيَوْمَ مَنْ لَيْسَ فِيهِ مِنْ ذَلِكَ شَيْءٌ وَ الْعَالِمُ يَحْتَاجُ إِلَى عَقْلٍ وَ رِفْقٍ وَ شَفَقَةٍ وَ نُصْحٍ وَ حِلْمٍ وَ صَبْرٍ وَ قَنَاعَةٍ وَ بَذْلٍ وَ الْمُتَعَلِّمُ يَحْتَاجُ إِلَى رَغْبَةٍ وَ إِرَادَةٍ وَ فَرَاغٍ وَ نُسُكٍ وَ خَشْيَةٍ وَ حِفْظٍ وَ حَزْم»؛ منسوب به جعفر بن محمد علیه السلام (امام ششم)، مصباح الشریعة، ص 14 – 15، اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1400ق.
[4]. «مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ: إِذَا بَلَغَتِ النَّفْسُ هَذِهِ لَمْ يَكُنْ لِلْعَالِمِ تَوْبَةٌ وَ كَانَ لِلْجَاهِلِ تَوْبَةٌ»؛ کوفی اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، محقق و مصحح: عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص 71، المطبعة العلمیة، قم، چاپ دوم، 1402ق.
[5]. ابن عربی، محی الدین، فتوحات مکیه، ج 3، ص 327، دار صادر، بیروت، بیتا.