این روایت؛ مربوط به مجازاتهاى استدراجى خداوند در دنیا است که یکى از سنتهاى الهى در مقابله با بدکاران است. به این معنا که آنها هرچه بد میکنند نعمت بیشتر مییابند و خود نمیدانند که این نعمتها به منظور غوطهور نمودن ایشان در لذت و کامرانى است تا به تدریج استعداد هدایت را از دست میدهند و زمانى فرا میرسد که تمام فرصتها از آنها گرفته میشود. و این از دو حال خارج نیست، یا این نعمتها باعث تنبّه و بیداریشان میشود که در این حال برنامه «هدایت الهى» عملى شده، و یا اینکه بر غرور و بى خبریشان میافزاید.
یکی از موارد آزمایش الهی در «ما ابتَلَى اللّه ُ أحَدا بمِثلِ الإملاءِ لَهُ» بیان شده است؛ یعنی خدای تعالی به وسیله مهلت و فرصت دادن به انسان در زندگی که یکی از نعمتهای بزرگ الهی است، او را مورد آزمایش و امتحان قرار میدهد. که در نهایت به سود افراد با ایمان تمام خواهد شد؛ چون آنها این فرصت و هشدار را درک کرده و اقدام به اصلاح انحرافات احتمالی خویش مینمایند، اما اگر به شخصی فرصت داده شده و هشداری به او نرسد، او در دریای غفلت غوطهور شده و ناگهان بدون هشدار قبلی با عذاب نهایی مواجه خواهد شد.
یکی از موارد آزمایش الهی در «ما ابتَلَى اللّه ُ أحَدا بمِثلِ الإملاءِ لَهُ» بیان شده است؛ یعنی خدای تعالی به وسیله مهلت و فرصت دادن به انسان در زندگی که یکی از نعمتهای بزرگ الهی است، او را مورد آزمایش و امتحان قرار میدهد. که در نهایت به سود افراد با ایمان تمام خواهد شد؛ چون آنها این فرصت و هشدار را درک کرده و اقدام به اصلاح انحرافات احتمالی خویش مینمایند، اما اگر به شخصی فرصت داده شده و هشداری به او نرسد، او در دریای غفلت غوطهور شده و ناگهان بدون هشدار قبلی با عذاب نهایی مواجه خواهد شد.