اندیشمندان در حوزه مسائل اعتقادی و دینی پس از تبیین براهین اثبات ذات خداوند متعال، به بیان اثبات صفات خداوند میپردازند. در نظر آنان صفات خداوند به چند دسته تقسیم میشود؛ یکی از آن تقسیمات: تقسیم صفات به ثبوتی و سلبی است. صفات ثبوتی را گاهی صفات جمال یا کمال نیز مینامند. مقصود از صفات ثبوتی، صفاتی است که دارای معنای وجودی است و در حقیقت کمالی است که سزاوار ذات متعالی خداوند است؛ مانند: علم، قدرت، وحدت، حیات، اراده، ادراک، سمیع و بصیر بودن. اما صفات سلبی که به آن صفات جلالی یا تنزیهی نیز میگویند صفاتی است که دارای معنا و مفهوم سلبی و نفی است و در حقیقت نفی و سلب نقص و عیب از ساحت قدس خداوند است؛ مانند: مرکب نبودن، جسم نداشتن، حلول نکردن، محسوس نبودن و ظالم نبودن. توضیح و تبیین هر یک از آنها باید در جایگاه خود بیان شود که در این مختصر نمیگنجد.[1]
[1]. ر.ک: فاضل مقداد، الاعتماد فی شرح واجب الاعتقاد، ص 70، مجمع البحوث الإسلامیة، چاپ اول، 1412ق؛ فاضل مقداد، إرشاد الطالبین إلى نهج المسترشدین، ص143، کتابخانه آیت الله مرعشى ره، قم، 1405ق. محقق سبزوارى، أسرار الحکم، ص 115، مطبوعات دینى، قم، چاپ اول، 1383 ش. سبحانى، جعفر، الإلهیات على هدى الکتاب و السنة و العقل، ج 1، ص 83 به بعد، المرکز العالمی للدراسات الإسلامیة، قم، چاپ سوم، 1412ق.