در کتابهای حدیثی و فقهی شیعه روایاتی پیرامون «بُرْطُلّه» وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
راوی میگوید: امام جعفر صادق(ع) مرا دیدند که به دور کعبه طواف میکردم و بُرطله بر سر داشتم، آنحضرت بعد از اتمام طواف فرمود: «بر دور کعبه طواف میکنى در حالی که برطله بر سر میگذارى؟! دیگر آنرا در حال طواف بر سر مگذار که لباس و سنت یهودیان است».[1]
همچنین امام صادق(ع) فرمود:
«بر هیچ مردی شایسته نیست که در کنار کعبه باشد و بر سر خود برطله قرار دهد که همانا این کلاه لباس مشرکان است».[2]
«خانه خدا را طواف نکنید در حالی که برطله بر سر دارید».[3]
مردی در حال نماز بود و بر سرش برطله قرار داشت و امام صادق(ع) فرمود: نمازش درست بوده و مشکلی ندارد».[4]
بنابر این، از روایات این نکات به دست میآید:
1. بُرطله؛ نوعی پوشش است که بر روی سر قرار میگرفت؛ اهل لغت برطله را به معنای «قَلَنسُوَة» دانستهاند[5] و گفتهاند این دو یک مصداق دارند. برخی از فقها نیز در تبیین برطله، همان معنای قلنسوه را ذکر کردهاند که البته آنرا کمی بلندتر از قلنسوه میدانند.[6] اما در تبیین قلنسوه نیز آوردهاند که نوعی کلاه است.[7]
2. برطله؛ کلاهی بوده که در آن زمان و در حین طواف نوعاً استفاده میشده، اما اینکه در حالت عادی و در غیر زمان طواف نیز مورد استفاده قرار میگرفته، مطلب دقیقی در دسترس نیست.
3. در روایت آمده: «فَإِنَّهَا مِنْ زِیِّ الْیَهُودِ؛ همانا برطله از سنت و شئون یهودیان است». در میان یهودیان کلاهی وجود دارد که جزو سنتهای یهودی بوده و از گذشته یهودیان آنرا استفاده میکردند و آنرا بر سر خود میگذاردند. این کلاه کیپا[8] نامیده میشود و امروزه نیز توسط یهودیان استفاده میشود. بنابر این، آن روایتی که برطله را کلاه اهل شرک دانسته را میتوان به قرائن روایات دیگر حمل به این معنا کرد که منظور از اهل شرک معنای اصطلاحی نبوده و یهودیان مورد نظر روایت هستند.
4. آخرین گفتار پیرامون حکم فقهی استفاده از برطله است. بنابر یک روایت، نماز خواندن با این کلاه اشکال ندارد. اما در مورد انجام طواف با این کلاه، اختلاف نظر وجود دارد[9] که در این مختصر نیازی به بیان آنها نیست.
راوی میگوید: امام جعفر صادق(ع) مرا دیدند که به دور کعبه طواف میکردم و بُرطله بر سر داشتم، آنحضرت بعد از اتمام طواف فرمود: «بر دور کعبه طواف میکنى در حالی که برطله بر سر میگذارى؟! دیگر آنرا در حال طواف بر سر مگذار که لباس و سنت یهودیان است».[1]
همچنین امام صادق(ع) فرمود:
«بر هیچ مردی شایسته نیست که در کنار کعبه باشد و بر سر خود برطله قرار دهد که همانا این کلاه لباس مشرکان است».[2]
«خانه خدا را طواف نکنید در حالی که برطله بر سر دارید».[3]
مردی در حال نماز بود و بر سرش برطله قرار داشت و امام صادق(ع) فرمود: نمازش درست بوده و مشکلی ندارد».[4]
بنابر این، از روایات این نکات به دست میآید:
1. بُرطله؛ نوعی پوشش است که بر روی سر قرار میگرفت؛ اهل لغت برطله را به معنای «قَلَنسُوَة» دانستهاند[5] و گفتهاند این دو یک مصداق دارند. برخی از فقها نیز در تبیین برطله، همان معنای قلنسوه را ذکر کردهاند که البته آنرا کمی بلندتر از قلنسوه میدانند.[6] اما در تبیین قلنسوه نیز آوردهاند که نوعی کلاه است.[7]
2. برطله؛ کلاهی بوده که در آن زمان و در حین طواف نوعاً استفاده میشده، اما اینکه در حالت عادی و در غیر زمان طواف نیز مورد استفاده قرار میگرفته، مطلب دقیقی در دسترس نیست.
3. در روایت آمده: «فَإِنَّهَا مِنْ زِیِّ الْیَهُودِ؛ همانا برطله از سنت و شئون یهودیان است». در میان یهودیان کلاهی وجود دارد که جزو سنتهای یهودی بوده و از گذشته یهودیان آنرا استفاده میکردند و آنرا بر سر خود میگذاردند. این کلاه کیپا[8] نامیده میشود و امروزه نیز توسط یهودیان استفاده میشود. بنابر این، آن روایتی که برطله را کلاه اهل شرک دانسته را میتوان به قرائن روایات دیگر حمل به این معنا کرد که منظور از اهل شرک معنای اصطلاحی نبوده و یهودیان مورد نظر روایت هستند.
4. آخرین گفتار پیرامون حکم فقهی استفاده از برطله است. بنابر یک روایت، نماز خواندن با این کلاه اشکال ندارد. اما در مورد انجام طواف با این کلاه، اختلاف نظر وجود دارد[9] که در این مختصر نیازی به بیان آنها نیست.
[1]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 410 – 411، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق؛ مجلسی، محمد باقر، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، محقق و مصحح: رجائی، سید مهدی، ج 7، ص 441، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، چاپ اول، 1406ق.
[2]. تعدادی از علماء، الأصول الستة عشر، ص 104، دار الشبستری للمطبوعات، قم، چاپ اول، 1363ش؛ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 9، ص 412، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1408ق.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 4، ص 427، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق؛ شیخ حر عاملی، هدایة الأمة إلی أحکام الأئمة(ع)، ج 5، ص 341، آستانة الرضویة المقدسة، مجمع البحوث الإسلامیة، مشهد، چاپ اول، 1414ق.
[4]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 4، ص 434، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.
[5]. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی، سید احمد، ج 5، ص 320، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375ش.
[6]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 16، ص 255، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[7]. واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق و مصحح: شیری، علی، ج 8، ص 424، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، 1414ق. ر. ک: عرقچین در روایات، ۹۰۴۹.
[8]. Kippah
[9]. برای اطلاع از اختلافات ر.ک: شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، شارح: کلانتر، سید محمد، ج 2، ص 258 – 259، کتابفروشی داوری، قم، چاپ اول، 1410ق.