درباره محل مقبره «یوشع بن نون» نقلهای مختلفی در منابع تاریخی و جغرافیایی وجود دارد که به آنها اشاره میشود:
1. در سرزمین نابلُس[1] که در برخی کتب، منطقهای در آن سرزمین به نام بُلَیدة به عنوان مدفن آن پیامبر اعلام شده است.[2]
3. کوه افرائیم[3] (در طرف شمال شرقی اورشلیم واقع شده است).
4. در گورستان تاریخى تخت فولاد اصفهان؛ نوشتهاند که حضرت یوشع بن نون در زمان کورش به همراه سایر زندانیان از اسارت بابل نجات یافت و به ایران مهاجرت کرد و در اصفهان در محلى که به آن «لسان الارض» گفته میشود در گورستان تاریخى تخت فولاد مدفون گردید.[4] و از فحواى اخبار تاریخ، نسبت به حضرت یوشع(ع) و زمان و محل دفن، چنین استنباط میشود که احتمالاً دو یوشع بوده، یکى وصىّ حضرت موسى(ع) و دیگرى قبل از او. اوّلى قبرش در جبل افرائیم بن یوسف و دومى قبرش در اصفهان است.[5]
به نظر میرسد نقل چهارم ضعیف باشد؛ چراکه منابع تاریخی قدیمی نه به وجود دو پیامبر به این نام، و نه به دفن یکی از آنان در اصفهان اشاره کردهاند! به علاوه، بیشتر مورّخان دیدگاه اوّل را میپذیرند و آنرا صحیح میدانند.[6] و تنها اختلاف در منطقهای از نابلس است.
1. در سرزمین نابلُس[1] که در برخی کتب، منطقهای در آن سرزمین به نام بُلَیدة به عنوان مدفن آن پیامبر اعلام شده است.[2]
3. کوه افرائیم[3] (در طرف شمال شرقی اورشلیم واقع شده است).
4. در گورستان تاریخى تخت فولاد اصفهان؛ نوشتهاند که حضرت یوشع بن نون در زمان کورش به همراه سایر زندانیان از اسارت بابل نجات یافت و به ایران مهاجرت کرد و در اصفهان در محلى که به آن «لسان الارض» گفته میشود در گورستان تاریخى تخت فولاد مدفون گردید.[4] و از فحواى اخبار تاریخ، نسبت به حضرت یوشع(ع) و زمان و محل دفن، چنین استنباط میشود که احتمالاً دو یوشع بوده، یکى وصىّ حضرت موسى(ع) و دیگرى قبل از او. اوّلى قبرش در جبل افرائیم بن یوسف و دومى قبرش در اصفهان است.[5]
به نظر میرسد نقل چهارم ضعیف باشد؛ چراکه منابع تاریخی قدیمی نه به وجود دو پیامبر به این نام، و نه به دفن یکی از آنان در اصفهان اشاره کردهاند! به علاوه، بیشتر مورّخان دیدگاه اوّل را میپذیرند و آنرا صحیح میدانند.[6] و تنها اختلاف در منطقهای از نابلس است.
[1]. هروى (متوفّی 611ق)، على بن ابو بکر، الإشارات إلی معرفة الزیارات، ص 31، مکتبة الثقافة الدینیة، قاهره، چاپ اول، 1423ق؛ ابو الیمن علیمى (متوفّی 928ق)، عبد الرحمن بن محمد، الأنس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل، محقق و مصحح: ابو تبانّة، عدنان یونس عبدالمجید، کعابنه، محمود عوده، ج 1، ص 202، مکتبة دنیس، الخلیل، چاپ اول، 1420ق؛ حلبى غزى (متوفّی 1351ق)،کامل بن حسین، نهر الذهب فى تاریخ حلب، محقق و مصحح: شعث، شوقى، فاخورى، محمود، ج 1، ص 323، دار القلم، حلب، چاپ دوم، 1419ق.
[2]. یاقوت حموى (متوفی 626ق)، یاقوت بن عبد الله، معجم البلدان، ج 4، ص 167، دار صادر، بیروت، چاپ دوم، 1995م.
[3]. طبری (متوفی 310ق)، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 1، ص 442، دار التراث، بیروت، چاپ دوم، 1387ق؛ ابن عساکر (متوفی 571ق)، على بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، محقق و مصحح: شیرى، على، ج 74، ص 265، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1415ق؛ مرجانى (متوفی 770ق)، عبد الله بن عبد الملک، بهجة النفوس و الأسرار فى تاریخ دار هجرة النبى المختار، محقق و مصحح: فضل، محمد عبدالوهاب، ج 1، ص 330، دار الغرب الاسلامی، بیروت، چاپ اول، 2002م.
[4]. بى آزار شیرازى، عبد الکریم، باستان شناسى و جغرافیاى تاریخى قصص قرآن، ص 427 – 428، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، چاپ سوم، 1380ش.
[5]. همان.
[6]. معجم البلدان، ج 5، ص 156؛ الإشارات إلی معرفة الزیارات، ص 18؛ جندى، محمد سلیم، تاریخ معرة النعمان، محقق و مصحح: کحاله، عمر رضا، ج 1، ص 356، منشورات وزارة الثقافة، دمشق، چاپ دوم، 1994م؛ نهر الذهب فى تاریخ حلب، ج 1، ص 323.