اثر حقیقی قرائت قرآن وقتی نمایان میشود که «تدبر و تأمل» در مفاهیم قرآنی، با «عمل» به دستورات آن همراه شود. البته این بدان معنی نیست که قرائتِ به تنهاییِ آیات قرآن خالی از لطف باشد. در مورد خواندن سوره یوسف نیز اثراتی در روایات بیان شده است. از امام جعفر صادق(ع) نقل شده است که فرمودند: «هر کس سوره یوسف را [هر روز یا] هر شب یک بار تلاوت کند، خداوند متعال او را در قیامت برانگیزد با زیبایی و جمالی مانند جمال و زیبایی یوسف(ع)؛ و در روز قیامت هیچ وحشتی او را فرا نگیرد، و از جمله بندگان صالح خداوند باشد[1].
داشتن رویی زیبا در قیامت که آرامش و سکون نیز قلب مؤمن را فرا گیرد، حاصل یک ایمان و اعتقاد راسخ به همراه عمل شایسته و دوری از هرگونه فحشا و ناپاکی است؛ و نه تنها صِرف خواندن آیات سوره یوسف.
در آخر باید به این نکته توجه داشت، که احادیثی که در مورد فضائل سورههای قرآن نقل شده است، نیازمند تحقیق و تفحص دقیق است؛ زیرا خطر «جعل حدیث» این دسته از احادیث را به شدت تهدید میکند. شهید مطهری در مورد این خطر جدی چنین گوشزد میکند: «در تاریخ رخ داده است، [فردی] برای اینکه مردم را هدایت و راهنمایی کند، میآید حدیثی از پیغمبر یا امام جعل میکند، در حالی که غرض شخصی ندارد بلکه غرضش هدایت مردم است، ولی فکر میکند که اگر چنین حدیثی را از پیغمبر یا امام برای مردم نقل کند، مردم بهتر میپذیرند. مثلاً [با خود میگوید] مردمی که این قدر غیبت میکنند و حرف لغو میزنند، خوب است برای اینکه غیبت نکنند و حرف لغو نگویند من بیایم حدیثی جعل کنم در فضیلت فلان دعا که مردم این حدیث را بخوانند و به جای حرف لغو و بیهوده و غیبت بروند دعا بخوانند، یا در ثواب قرآن بگویم اگر فلان سوره قرآن را چهل بار پشت سر یکدیگر بخوانید فلان اثر را دارد».
در تاریخ، خیلیها بودهاند که چنین کاری کردهاند. حدیثی است که در اغلب کتب تفسیر نوشتهاند، ظاهراً در مقدمه مجمعالبیان هم هست و من مکرر در کتابها خواندهام. این حدیث را از ابَیّ بن کعب نقل میکنند در فضایل مخصوص قرائت سورههای قرآن، مثلاً برای خواندن سوره «سَبِّح اسْمَ» فضیلت خاصی ذکر میکنند، سوره «هَلْ اتیکَ حَدیثُ الغاشِیَة» فضیلت و ثواب دیگری، سوره «لَمْ یَکُنِ الَّذینَ کَفَروا» ثواب دیگری، سوره بقره ثواب دیگری، سوره آل عمران ثواب دیگری؛ برای هر کدام یک چیزی گفتهاند. همه هم از پیغمبر روایت شده. شخصی رفت از آن کسی که این حدیث را روایت میکرد پرسید: آخر چطور است که فقط تو این حدیث را روایت میکنی و یک نفر دیگر غیر از تو روایت نکرده؟ گفت: راستش را بخواهید من این حدیث را برای رضای خدا جعل کردم؛ دیدم مردم در مجالس که مینشینند شروع میکنند به افسانهها و تاریخ جاهلیت را نقل کردن و اشعار جاهلیت را خواندن. دیدم وقت مردم دارد بیهوده تلف میشود. برای اینکه به جای این کار بیهوده مردم را وادار به تلاوت قرآن کنم، آمدم این حدیث را از زبان پیغمبر گفتم؛ اینکه عیبی ندارد!»[2].
داشتن رویی زیبا در قیامت که آرامش و سکون نیز قلب مؤمن را فرا گیرد، حاصل یک ایمان و اعتقاد راسخ به همراه عمل شایسته و دوری از هرگونه فحشا و ناپاکی است؛ و نه تنها صِرف خواندن آیات سوره یوسف.
در آخر باید به این نکته توجه داشت، که احادیثی که در مورد فضائل سورههای قرآن نقل شده است، نیازمند تحقیق و تفحص دقیق است؛ زیرا خطر «جعل حدیث» این دسته از احادیث را به شدت تهدید میکند. شهید مطهری در مورد این خطر جدی چنین گوشزد میکند: «در تاریخ رخ داده است، [فردی] برای اینکه مردم را هدایت و راهنمایی کند، میآید حدیثی از پیغمبر یا امام جعل میکند، در حالی که غرض شخصی ندارد بلکه غرضش هدایت مردم است، ولی فکر میکند که اگر چنین حدیثی را از پیغمبر یا امام برای مردم نقل کند، مردم بهتر میپذیرند. مثلاً [با خود میگوید] مردمی که این قدر غیبت میکنند و حرف لغو میزنند، خوب است برای اینکه غیبت نکنند و حرف لغو نگویند من بیایم حدیثی جعل کنم در فضیلت فلان دعا که مردم این حدیث را بخوانند و به جای حرف لغو و بیهوده و غیبت بروند دعا بخوانند، یا در ثواب قرآن بگویم اگر فلان سوره قرآن را چهل بار پشت سر یکدیگر بخوانید فلان اثر را دارد».
در تاریخ، خیلیها بودهاند که چنین کاری کردهاند. حدیثی است که در اغلب کتب تفسیر نوشتهاند، ظاهراً در مقدمه مجمعالبیان هم هست و من مکرر در کتابها خواندهام. این حدیث را از ابَیّ بن کعب نقل میکنند در فضایل مخصوص قرائت سورههای قرآن، مثلاً برای خواندن سوره «سَبِّح اسْمَ» فضیلت خاصی ذکر میکنند، سوره «هَلْ اتیکَ حَدیثُ الغاشِیَة» فضیلت و ثواب دیگری، سوره «لَمْ یَکُنِ الَّذینَ کَفَروا» ثواب دیگری، سوره بقره ثواب دیگری، سوره آل عمران ثواب دیگری؛ برای هر کدام یک چیزی گفتهاند. همه هم از پیغمبر روایت شده. شخصی رفت از آن کسی که این حدیث را روایت میکرد پرسید: آخر چطور است که فقط تو این حدیث را روایت میکنی و یک نفر دیگر غیر از تو روایت نکرده؟ گفت: راستش را بخواهید من این حدیث را برای رضای خدا جعل کردم؛ دیدم مردم در مجالس که مینشینند شروع میکنند به افسانهها و تاریخ جاهلیت را نقل کردن و اشعار جاهلیت را خواندن. دیدم وقت مردم دارد بیهوده تلف میشود. برای اینکه به جای این کار بیهوده مردم را وادار به تلاوت قرآن کنم، آمدم این حدیث را از زبان پیغمبر گفتم؛ اینکه عیبی ندارد!»[2].