لفظ «امرنا» به سه وجه قرائت شده است: «1. به فتح همزه و میم یعنی «أَمَرْنَا» به معنای امر نمودیم و دستور دادیم. 2. به مدّ همزه و فتح میم یعنی «آمَرنا» به معنای زیاد نمودیم. 3. به فتح همزه و تشدید میم یعنی «أَمَّرنا» به معنای امارت و سلطنت دادیم.
گروهی که، این لفظ را به فتح همزه و میم یعنی أَمَرْنَا قرائت نمودهاند- همچنانکه در رسم الخط قرآن مجید نیز چنین آمده است- خودشان به سه دسته تقسیم شدهاند:
1. اکثر آنان میگویند: امر در این آیه حقیقی است و موضوع آن، اطاعت است. بنابراین معنای آیه چنین میشود: «رؤساى قریه را به اطاعت و پیروى از پیامبران امر مىکنیم ولى آنها همچنان در معصیتها غوطهور مىشوند و از فرمانبردارى ما امتناع مىکنند. در این وقت، واجب مىشود که به تهدید خود جامه عمل بپوشانیم و آنها را هلاک سازیم».
2. برخی نیز گفتهاند: امر در این آیه حقیقی است و موضوع آن، فسق و معصیت است؛ لذا معنای آیه چنین میشود: «ما نعمت را بر ایشان افاضه نموده و بر سبیل املاء و استدراج فراوانش کردیم تا بدین وسیله دسترسی آنان به فسق بیشتر گشته و فسق را از حد بگذرانند تا وعده عذاب بر آنان محقق گردد و عذاب نازل شود».
3. برخی نیز معتقدند: امر در اینجا حتما مجازى است؛ زیرا وقتى امر حقیقى مىبود که به ایشان فرموده باشد: «افسقوا»- فسق بورزید- و چون چنین امرى معقول و ممکن نیست، لاجرم امر مجازى خواهد بود، و اما وجه مجازیت آن این است که از آنجایى که خداوند نعمت را بر آنان بسیار کرده و وسیله پیروى شهوات را بر ایشان فراهم نموده، پس گویى که ایشان مأموریت داشتند که نعمتهاى خدا را در اینکار صرف کنند».
اما گروهی که این لفظ را به دو وجه دیگر قرائت نمودند، سخن از موضوع و متعلق امر در دیدگاه آنان مطرح نیست؛ زیرا این لفظ، بنابر قرائت دوم و سوم، معنای امریت و دستور را نمیرساند، طبعاً تعیین متعلق و موضوع نیز منتفی خواهد بود.
گروهی که، این لفظ را به فتح همزه و میم یعنی أَمَرْنَا قرائت نمودهاند- همچنانکه در رسم الخط قرآن مجید نیز چنین آمده است- خودشان به سه دسته تقسیم شدهاند:
1. اکثر آنان میگویند: امر در این آیه حقیقی است و موضوع آن، اطاعت است. بنابراین معنای آیه چنین میشود: «رؤساى قریه را به اطاعت و پیروى از پیامبران امر مىکنیم ولى آنها همچنان در معصیتها غوطهور مىشوند و از فرمانبردارى ما امتناع مىکنند. در این وقت، واجب مىشود که به تهدید خود جامه عمل بپوشانیم و آنها را هلاک سازیم».
2. برخی نیز گفتهاند: امر در این آیه حقیقی است و موضوع آن، فسق و معصیت است؛ لذا معنای آیه چنین میشود: «ما نعمت را بر ایشان افاضه نموده و بر سبیل املاء و استدراج فراوانش کردیم تا بدین وسیله دسترسی آنان به فسق بیشتر گشته و فسق را از حد بگذرانند تا وعده عذاب بر آنان محقق گردد و عذاب نازل شود».
3. برخی نیز معتقدند: امر در اینجا حتما مجازى است؛ زیرا وقتى امر حقیقى مىبود که به ایشان فرموده باشد: «افسقوا»- فسق بورزید- و چون چنین امرى معقول و ممکن نیست، لاجرم امر مجازى خواهد بود، و اما وجه مجازیت آن این است که از آنجایى که خداوند نعمت را بر آنان بسیار کرده و وسیله پیروى شهوات را بر ایشان فراهم نموده، پس گویى که ایشان مأموریت داشتند که نعمتهاى خدا را در اینکار صرف کنند».
اما گروهی که این لفظ را به دو وجه دیگر قرائت نمودند، سخن از موضوع و متعلق امر در دیدگاه آنان مطرح نیست؛ زیرا این لفظ، بنابر قرائت دوم و سوم، معنای امریت و دستور را نمیرساند، طبعاً تعیین متعلق و موضوع نیز منتفی خواهد بود.