در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «عبادت داراى هفتاد جزء است، و کسب حلال، برترین جزء آن بشمار میرود».[1]
در اینگونه احادیث باید به چند نکته توجه کرد:
1. عبادت دارای معنای گستردهای است و آن عبارت است از: نهایت تعظیم و بندگی در برابر خدایی که او فقط شایسته آن است. بنابراین، هر عمل و تفکری که در مسیر بندگی و تعظیم الهی باشد، عبادت محسوب میشود؛ لذا میتوان بیش از هفتاد عمل را برشمرد که به نوعی، عبادت به شمار میآیند و نیازی به ذکر تک تک آنها نیست.
2. این اعداد؛ احتمالاً عدد واقعی نیستند، بلکه منظور، زیادی اعمال (از باب مثال برای کثرت در اجزای عبادت)[2] است که شأنیت این را دارند که داخل در گستره معنایی عبادت شوند.
3. این دسته از روایات؛ بیانگر مراتب عبادت[3] و اهمیّت و تشویق کسب روزی حلال نسبت به دیگر موارد است؛ زیرا آنچه در نظام اقتصادى اسلام، بیش از هر چیز اهمیت دارد حلال بودن کسب و کار است؛ یعنى به دست آوردن مال، از راهى که آزاد است و ممنوعیّت شرعى ندارد. به علاوه؛ تأثیر تربیتی تغذیه حلال در توفیق انجام اعمال و عبادات، بسیار زیاد است؛ لذا بر شخص مسلمان واجب است که در حدّ ضرورت و به قدر توان، کار کند و مخارج خود و خانوادهاش را تأمین سازد. اما شغل او باید مباح باشد و مالى را که صرف هزینههاى زندگى خود میکند، حلال باشد. قرآن کریم از طرفى به کسب حلال امر میکند و از طرفى از ضدّ آن؛ یعنى حرامخوارى و انجام کار نامشروع نهی میکند و آنرا پیروی از شیطان میخواند و میفرماید: «اى مردم! از آنچه در این زمین است (از انواع خوردنیها) حلال و پاکیزه بخورید و برخوردار شوید، و پیروى از گامهاى شیطان نکنید، که او براى شما دشمنى آشکار است».[4]
در اینگونه احادیث باید به چند نکته توجه کرد:
1. عبادت دارای معنای گستردهای است و آن عبارت است از: نهایت تعظیم و بندگی در برابر خدایی که او فقط شایسته آن است. بنابراین، هر عمل و تفکری که در مسیر بندگی و تعظیم الهی باشد، عبادت محسوب میشود؛ لذا میتوان بیش از هفتاد عمل را برشمرد که به نوعی، عبادت به شمار میآیند و نیازی به ذکر تک تک آنها نیست.
2. این اعداد؛ احتمالاً عدد واقعی نیستند، بلکه منظور، زیادی اعمال (از باب مثال برای کثرت در اجزای عبادت)[2] است که شأنیت این را دارند که داخل در گستره معنایی عبادت شوند.
3. این دسته از روایات؛ بیانگر مراتب عبادت[3] و اهمیّت و تشویق کسب روزی حلال نسبت به دیگر موارد است؛ زیرا آنچه در نظام اقتصادى اسلام، بیش از هر چیز اهمیت دارد حلال بودن کسب و کار است؛ یعنى به دست آوردن مال، از راهى که آزاد است و ممنوعیّت شرعى ندارد. به علاوه؛ تأثیر تربیتی تغذیه حلال در توفیق انجام اعمال و عبادات، بسیار زیاد است؛ لذا بر شخص مسلمان واجب است که در حدّ ضرورت و به قدر توان، کار کند و مخارج خود و خانوادهاش را تأمین سازد. اما شغل او باید مباح باشد و مالى را که صرف هزینههاى زندگى خود میکند، حلال باشد. قرآن کریم از طرفى به کسب حلال امر میکند و از طرفى از ضدّ آن؛ یعنى حرامخوارى و انجام کار نامشروع نهی میکند و آنرا پیروی از شیطان میخواند و میفرماید: «اى مردم! از آنچه در این زمین است (از انواع خوردنیها) حلال و پاکیزه بخورید و برخوردار شوید، و پیروى از گامهاى شیطان نکنید، که او براى شما دشمنى آشکار است».[4]
[1]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 180، دار الشریف الرضی للنشر، قم، چاپ دوم، 1406ق.
[2]. حسینی شیرازى، سید محمد، المال، أخذا و عطاء و صرفا، محقق و مصحح: صاحب، مهدى، ص 203، مؤسسة الوعی الاسلامی، دار العلوم، بیروت، چاپ اول، 1425ق.
[3]. همان.
[4]. «یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ»؛ بقره، 168.