“تصوف” که از ریشۀ “صوف” به معنای “پشم” است، مکتبی است که از سوی “صوفیه” و یا پشمینه پوشانی که ادعای خودسازی معنوی و دوری از ظواهر دنیوی را داشته اند، بنیان گذاشته شده و در طول تاریخ و از سوی فرقههای مختلف این طرز تفکر، شاخ و برگهای فراوان دیگری نیز بدان افزوده شد. تعالیم “تصوف” را نمیتوان به صورت کامل پذیرفته و یا صد در صد رد نمود؛ زیرا آموزه های آنان ترکیبی از “رفتارهای صحیح دینی” و “بدعتهای نادرست ذوقی” است. این ترکیب نادرست، منجر به آن شده که متأسفانه افراد خودساختهای که قصد عمل به بخش اول مطابق با قرآن و سنت را دارند، از جانب برخی قشریون و ظاهربینان، به تصوف و درویشمآبی متهم شوند که امام خمینی (ره) نیز از جملۀ آنان است. اما با بررسی سخنان و موضع گیریهای ایشان، به این نکته پی خواهیم برد که به همان اندازه که امام (ره) بر خودسازی معنوی تأکید مینمودند، ظاهرسازی های صوفیانه و تفکرات بدعت آمیز آنان را مورد انتقاد شدید قرار میدادند. براین اساس، هرچند امام خمینی (ره) عارف وارسته و برجستهای به شمار میآید، اما به هیچ وجه نمیتوان وی را فردی صوفی، به معنای معروف و مشهور آن دانست.