هنر بهترین قالب برای القای مطالبی است که شخص برای انتقال آنها به دیگران استفاده می کند؛ زمانی که مطلبی از لحاظ معنا و عمق محتوا بسیار سنگین و مشکل باشد، زبان شعر، تمثیل، استعاره و کنایه، و به طور کلی زبان ادب و هنر، برای درک بهتر مضامین و مفاهیم بسیار مؤثرتر از بیان سادۀ عاری از هنر است؛ لذا اهل معرفت برای انتقال معارفی که آن را مشاهده کردند، رو به هنر آورده، شعر، تمثیل و استعاره را قالبی برای بیان آن معانی قرار داده اند. نکتۀ دیگر این که معارف و معانی که عرفای واصل به آن رسیده اند، به گونه ای نیست که در قالب الفاظ صریح بگنجد و اساساً الفاظ بشری توانایی حمل چنین معانی را ندارد؛ لذا کسی که توانایی درک این مفاهیم را نداشته باشد نمی توان با لفظ او را به آن معنا رهنمون ساخت؛ از این روی اهل معرفت با زبان رمز و به صورت سمبلیک با ادبیاتی غیر صریح سخن گفته تا آن مضامین را دیگران نیز بتوانند در یابند.