فال و فالگیری؛ یکی از شیوههایی بوده و هست که برخی از انسانها بهوسیلهی آن میخواهند از رویدادهای فردا و آیندهی خویش آگاهی یابند، و بدانند چه رخدادهای نیک و یا بدی در انتظار آنها است.
بدون شک فال نیک و بد، اثر طبیعى و تکوینی ندارند، ولى داراى آثار روانى هستند؛ چرا که فال نیک امید آفرین است، در حالیکه فال بد موجب نومیدى و ناتوانى میشود. از اینرو، دین اسلام از فال نیک نهى نکرده، ولى فال بد را به شدّت محکوم کرده است.
تطیّر و فال بد؛ بیشتر به حالت نفسانی خود افراد بازگشت میکند که برای نجات از آن، پیشوایان معصوم(ع) راهحلهایی؛ همچون بیاعتنایی، توکل بر خدا و دعا را ارائه دادهاند.
علاوه بر تفأل به قرآن کریم (استخاره)، تفأل به دیوان حافظ نیز میان مردم رواج دارد، که به بیان صاحب جواهر؛ «تفأّل به غیر قرآن [از قبیل دیوان شعرا همچون دیوان حافظ] اگر منجرّ به صدور حکم قطعى و جزمى نگردد، جایز است»؛ هر چند به پای استخارهی شرعی با قرآن کریم نمیرسد، اما باید توجه داشت؛ عادت نمودن به استفاده از فال حافظ چندان صحیح به نظر نمیرسد. جایی که انسان باید از نیروی عقل و خرد استفاده نماید و یا از تجارب و آگاهی دیگران با مشورت از ایشان بهره گیرد، باید بر طبق آن عمل نماید. توقّع ما از حافظ آن است که با شیرینی سخنانش، اندیشهای نو و معرفتی تازه در قالب ادبیات فارسی به ما بیاموزد. رویکرد ما به دیوان حافظ، باید رویکردی از سر اخلاص و محبت به کسی باشد که چون معلمی عزیز میتواند گره از مشکلات فکری بگشاید و در این راه هیچگاه نباید حد اعتدال و میانهروی را در استفاده از آن فراموش کرد.