اسباب نزول؛ از مباحث تاریخی قرآن کریم است؛[1] زیرا به زمینهها و موجبات نزول آیه یا آیات میپردازد، و همزمان با نگارش محورهای مختلف تاریخ و همزمان با نزول قرآن، مطرح گردید و سپس بهصورت نوشته در آمد. البته با این ویژگی که اسباب نزول، ضمن بحثهای تفسیری و بهشکل پراکنده و نقل روایت مطرح میشد، و به دورههای بعد منتقل میگردید. محدّثان در کتابهای حدیثی خود و مفسّران در تفاسیر خود از آن بهرهمند شدند و دانشمندان از قرن نخست، آثاری را به آن اختصاص دادند. در دو قرن اول، تألیفات با عنوان «نزول القرآن» یا «تنزیل القرآن»، نام برده میشد. از قرن سوم، نام «اسباب النزول» نیز اضافه گردیده است.[2]
ابن ندیم –نویسندهی الفهرست- نخستین مجموعه دربارهی اسباب النزول را از ابن عباس با نام «نزول القرآن» به روایت عکرمه (104ق) و ضحاک (105ق) دانسته است.[3]
در سدهی دوم قمری، یک اثر چاپ شده و دو اثر، تنها با ذکر نام به جای مانده است، که تألیف محمد بن مسلم بن شهاب الزهری (124ق) با عنوان «تنزیل القرآن الکریم بمکة و المدینة» اولین اثر موجود است و به همراه کتاب «الناسخ و المنسوخ»، انتشار یافته است.[4] البته ممکن است این کتاب، جمع آوری نظرات و نقلهای ابن شهاب زهری در باب اسباب النزول باشد و خود او چنین کتابی ننوشته باشد. به علاوه، برخی در استناد این کتاب به زهری اشکال گرفتهاند.[5]
در سدهی سوم و چهارم، از پنج عنوان تألیف، تنها ذکر نامی به جای مانده است. اسباب النزول، علی بن عبد اللّه بن جعفر مدینی (161 – 234 ق) نخستین و قدیمیترین نگارش به صورت مستقل با این نام است، ولی به دست ما نرسیده است.[6] در سدهی پنجم، «اسباب النزول» ابوالحسن علی بن احمد واحدی نیشابوری (468ق) از مهم ترین و مشهورترین کتاب در علم اسباب نزول است،[7] که چاپ هم شده است.
واحدی نیشابوری، اسباب النزول را به شیوه روایی از آیهی «بسم الله الرّحمن الرّحیم» سوره حمد تا انتهای قرآن پی گرفته و ذیل هر آیه سبب و شأن نزول آنرا از راویان مختلف نقل نموده است، همچنین آیاتی را که در شأن حضرت امام علی(ع) نازل شده ذکر کرده است.[8] البته اسباب النزول واحدی شامل تمامی آیات قرآن نیست و تنها شأن نزول آیاتی را که توانسته جمع آوری کند و یا برای او روایتی نقل شده بود را آورده است. از مجموع سور قرآن، راجع به 82 سوره، 883 مورد سبب نزول نقل کرده است. و دربردارنده اکثر روایات از پیامبر(ص) و دیدگاه های صحابه و تابعین می باشد.
بنابراین، مشهورترین کتاب در اینباره «اسباب النزول» واحدی نیشابوری است که انتشار یافته است.
[1]. ایازى، سید محمد على، قرآن اثرى جاویدان، ص 85، کتاب مبین، رشت، چاپ اوّل، 1381ش؛ نکونام، جعفر، در آمدى بر تاریخ گذارى قرآن، ص 2، نشر هستى نما، تهران، چاپ اوّل، 1380ش.
[2]. اقبال، ابراهیم، فرهنگ نامه علوم قرآن، ص 36، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، تهران، 1385ش.
[3]. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، به کوشش رمضان، ابراهیم، ص 58، دار المعرفة، بیروت، چاپ دوم، 1417ق.
[4]. نزال، عمران سمیح، الوحدة التاریخیة للسور القرآنیة، ص 60، دارالقراء، دار قتیبة، دمشق، عمان، چاپ اوّل، 1427ق؛ فرهنگ نامه علوم قرآن، ص 36.
[5]. فرهنگ نامه علوم قرآن، ص 283.
[6]. حیدر، حسن محسن، أسباب النزول القرآنی تاریخ و حقائق، ص 69، المرکزالعالمى للدراسات الاسلامیه، قم، چاپ اوّل، 1385ش؛ الصابونى، محمد على، التبیان فی علوم القرآن، ص 19، عالم الکتب، بیروت، چاپ اوّل، 1405ق؛ در آمدى بر تاریخ گذارى قرآن، ص 149.
[7]. سیوطى، جلال الدین، الإتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 120، دار الکتاب العربى، بیروت، چاپ دوم، 1421ق؛ التبیان فی علوم القرآن، ص 19؛ محمود، منیع عبد الحلیم، مناهج المفسرین، ص 103، دار الکتاب المصرى، دار الکتاب اللبنانى، القاهرة، بیروت، 1421ق؛ علوى مهر، حسین، آشنایى با تاریخ تفسیر و مفسران، ص 233، مرکز جهانى علوم اسلامى، قم، چاپ اوّل، 1384ش.
[8]. شهیدى صالحى، عبد الحسین، تفسیر و تفاسیر شیعه، ص 125، حدیث امروز، قزوین، چاپ اوّل، 1381ش.