آنچه از بررسی و جمع بندی روایات مختلف به دست میآید، این است که مقام قضاوت مقامی بس والا و ارزشمند بوده و برای ادارۀ صحیح جامعه نیز ضروری است. به همین دلیل، فردی باید قاضی شود که تمام معیارهای لازم را داشته باشد. او باید نسبت به موازین شرعی و حقوقی تسلط و دانش کافی داشته و در عملکرد واقعی خویش نیز التزام خود به این موازین را نشان دهد و تنها در این صورت است که بهشتی خواهد شد، اما سه گروه از قاضیان دوزخی خواهند بود. گروه اول و دوم اشخاصی هستند که بدون آگاهی از موازین حقوقی و شرعی و تسلط بر آنها، منصب قضاوت را اشغال کردهاند و در این افراد، تفاوتی نمیکند که احکام صادره از سوی آنان صحیح و یا نادرست باشد؛ چون حکم صحیح آنان نیز نه از روی دانش بلکه کاملا اتفاقی بوده است. گروه سوم، افرادی هستند که به موازین حقوقی و شرعی آشنایی کامل داشته، اما در مقام عمل، بر خلاف این موازین رفتار کرده و حکمهای خلاف قانونی صادر میکنند.
بر این اساس، تقسیم بندی قضات به چهار گروه، بر اساس دانش و عملکرد آنان است. البته در زمانها و مکانهای مختلف ممکن است که درصد قاضیانی که در هر کدام از این گروهها مینجند، متفاوت باشد.