اساساً، یکی از سنتهای الهی در ترغیب هرچه بیشتر مردم، به سوی هدایت و سعادت، مدارا، نرمش و ملاطفت با آنها است؛ چراکه مدارا و ملاطفت یکی از مؤثرترین ابزار جذب افراد است. خداوند به حضرت موسی و هارون سفارش میکند: «وقتی به سراغ فرعون میروید با او به نرمی و ملایمت سخن بگویید، شاید فرعون بترسد و یا هدایت شود».[1] از این رو، خدای متعال با تمام بندگان خود مدارا میکند. مدارا کردن در حقیقت همان عفو و گذشت نسبت به نافرمانیهای بندگان است، و عفو و گذشت خداوند شامل تمامی بندگان و تمام امتها شده و خواهد شد؛ لذا این اختصاص به امتهای گذشته و یا قوم بنی اسرائیل ندارد. داستان بنی اسرائیل میتواند نمونهای از مدارا و نرمش خداوند نسبت به مردم لجوج و سرسخت -در برابر دعوت الهی به سوی هدایت و رستگاری- باشد. و گرنه، خداوند با قوم نوح نیز به مدت 950 سال مدارا کرد تا شاید به خود آیند و به پیامبرش ایمان آورند.
در عین حال شاید بنی اسرائیل به دلیل آنکه از فرزندان پیامبران بودند و پیامبران بسیاری نیز از میان آنان برخاستهاند، این همه مورد ملاطفت خدا قرار گرفتند. به بیان دیگر، شاید برخورداری از نوعی امتیاز باشد. قرآن کریم در باره آنان میفرماید: «ما به بنى اسرائیل کتاب و علم داورى و نبوت عطا کردیم و از چیزهاى پاکیزه و خوش روزیشان کردیم. و بر جهانیان برتریشان دادیم».[2]
البته شایان توجه است که این برتری به معنای تبعیض و بیعدالتی نیست؛ چراکه برخی از پیامبران نیز بر برخی دیگر برتری دارند: «بعضى از این پیامبران را بر بعضى دیگر برترى دادیم. خدا با بعضى سخن گفت و بعضى را درجاتى برتر داد…».[3] و ساحس قدس الهی منزه از آن است که در حق بندگانش ظلم و بیعدالتی کند: «… وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبیدِ»؛[4] و خداوند، به بندگان (خود)، ستم نمىکند.
[1]. طه، 44، «فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیناً لَعَلَّهُ یتَذَکَّرُ أَوْ یخْشی».
[2]. جاثیه، 16، «وَ لَقَدْ آتَیْنا بَنی إِسْرائیلَ الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّةَ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَى الْعالَمینَ».
[3]. بقره، 253، «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ…».
[4]. آل عمران، ۱۸۲؛ انفال، ۵۱.