«زهد» که عبارت از دل کندن از دنیا و اکتفا به حداقلها است، هیچ منافاتی با کار و تولید در بخشهای مختلف چه در جنبه اقتصاد فردی و چه در جنبههای کلان کشوری و ملی ندارد.
اگر در روایات و آموزههای دینی به زهد و قناعت سفارش و از تکاثر و ثروت اندوزی نهی شده است، از آنطرف به کار و تلاش در بخشهای مختلف کشاورزی، بازرگانی، صنعتی و… نیز توصیه شده است. سیره و روش پیشوایان دین نیز این گونه بوده است که نسبت به مال و سرمایه دنیا زاهد بودند و به حداقل خوراک و پوشاک اکتفا میکردند. اما از کار کشاورزی و تولید دریغ نداشتند؛ چرا که اگر کار میکردند و سرمایهای به دست میآوردند، مازاد بر نیاز خود را انفاق مینمودند؛ برای بهرهمندی دیگران و جامعه محصول کار خویش را وقف نموده؛ و در جهت غنای اقتصادی جامعه و محتاج نبودن به دیگران تلاش و تشویق مینمودند.
در دنیای کنونی بویژه، این معنا بهتر قابل درک است. اگر کشور اسلامی از روی زهد، گوشهنشینی، عزلت و اکتفا به حداقلها قناعت کند، بدیهی است که در برابر دنیای پیشرفته همیشه محتاج است، و در تمامی مایحتاجش باید دست نیاز به سوی دیگران دراز کند که این چنین برداشتی از زهد مورد پذیرش اسلام نخواهد بود.
روشن است که دریافت درست از معنای زهد، هیچگاه در تقابل با تلاش و تولید نخواهد بود. آنچه که تعالیم دینی از تشویق به زهد دنبال میکنند، دل نبستن به زندگی دنیا و غفلت از آخرت و ارزشهای الاهی است. انسان مؤمن در عین کار و تلاش، میتواند نسبت به دنیا زاهد باشد؛ به این معنا که نه تنها کار و سرمایه او را از خدا غافل نسازد که کارهای اقتصادی و تولیدی را در راستای رسالت دینی و انسانی خویش بداند.
برای آگاهی بیشتر نمایههای زیر را مطالعه کنید:
آینده نگری و تفاوت آن با آرزوهای دراز، 23058
کار و تولید، 1815
زهد اسلامى و رهبانیت مسیحى، 1299
اگر در روایات و آموزههای دینی به زهد و قناعت سفارش و از تکاثر و ثروت اندوزی نهی شده است، از آنطرف به کار و تلاش در بخشهای مختلف کشاورزی، بازرگانی، صنعتی و… نیز توصیه شده است. سیره و روش پیشوایان دین نیز این گونه بوده است که نسبت به مال و سرمایه دنیا زاهد بودند و به حداقل خوراک و پوشاک اکتفا میکردند. اما از کار کشاورزی و تولید دریغ نداشتند؛ چرا که اگر کار میکردند و سرمایهای به دست میآوردند، مازاد بر نیاز خود را انفاق مینمودند؛ برای بهرهمندی دیگران و جامعه محصول کار خویش را وقف نموده؛ و در جهت غنای اقتصادی جامعه و محتاج نبودن به دیگران تلاش و تشویق مینمودند.
در دنیای کنونی بویژه، این معنا بهتر قابل درک است. اگر کشور اسلامی از روی زهد، گوشهنشینی، عزلت و اکتفا به حداقلها قناعت کند، بدیهی است که در برابر دنیای پیشرفته همیشه محتاج است، و در تمامی مایحتاجش باید دست نیاز به سوی دیگران دراز کند که این چنین برداشتی از زهد مورد پذیرش اسلام نخواهد بود.
روشن است که دریافت درست از معنای زهد، هیچگاه در تقابل با تلاش و تولید نخواهد بود. آنچه که تعالیم دینی از تشویق به زهد دنبال میکنند، دل نبستن به زندگی دنیا و غفلت از آخرت و ارزشهای الاهی است. انسان مؤمن در عین کار و تلاش، میتواند نسبت به دنیا زاهد باشد؛ به این معنا که نه تنها کار و سرمایه او را از خدا غافل نسازد که کارهای اقتصادی و تولیدی را در راستای رسالت دینی و انسانی خویش بداند.
برای آگاهی بیشتر نمایههای زیر را مطالعه کنید:
آینده نگری و تفاوت آن با آرزوهای دراز، 23058
کار و تولید، 1815
زهد اسلامى و رهبانیت مسیحى، 1299