عارفان سفر معنوی را دارای چهار مرحله می دانند؛ این مراحل به «اسفار اربعه» معروف است؛ سفر اول: سفر از خلق به سوی حق است؛ به این معنا که سالک در این مرحله باید حجاب های ظلمانی و نورانی بین خود و بین حقیقت ازلی و ابدی را بردارد؛ به بیان دیگر، سالک در اثر ریاضت هایی که به جان می خرد، به تدریج عشق سوزانی در قلب وی به حق تعالی ایجاد می شود و این عشق در شدیدترین مرحله به فنای عارف و وصال او با حق تعالی می انجامد. سفر دوم: سفر از حق به سوی حق و با حق است. در این سفر سالک در صفات خدا سیر می کند؛ تا این که به مقام مشاهده همۀ کمالات خدا (آن مقدار که برای انسان ممکن است) نائل می شود. سفر سوم: سفر از حق به سوی خلق و با حق است. سالک در این مرحله در مراتب افعال حق و در عوالم جبروت، ملکوت و ناسوت سیر می کند؛ یعنی ذات و لوازم این عوالم را مشاهده می کند. سفر چهارم: سفر از خلق به سوی خلق و با حق است. در این سفر سالک اطلاعات کاملی از امور تمام مخلوقات به دست می آورد.
البته، این حکم کلیت ندارد که هر کس خواهان وصال و مشاهده جمال محبوب باشد، باید از راه ریاضت و سلوک در منازل معنوی به این مقصود دست یابد. بلکه برخی از انسان ها به دلیل آمادگی خاص معنوی از همان آغاز قلبشان ظرفیت محبت الاهی را می یابد؛ این گروه که نیاز به پیمودن منازل سیر و سلوک ندارند «مجذوب سالک» خوانده می شوند، و در مقابل آنهایی که باید از راه سیر و سلوک به مقصد برسند« سالک مجذوب» نامیده می شوند.