خانه » همه » مذهبی » ذكر خداوند چه اثراتي در روح و روان و زندگي انسان دارد؟

ذكر خداوند چه اثراتي در روح و روان و زندگي انسان دارد؟

قرآن كريم در آيات بسياري به اثرات مثبتي كه ياد خدا در دل انسان و زندگي او دارد، مي پردازد. هم چنين در مقابل، به اثراتي كه رويگرداني از ياد خدا در زندگي دارد، در آيات مختلف اشاره كرده است.
در اين مطلب به اثرات ياد خدا با توجه به آيات قرآن مي پردازيم:
1.آرامش:
از بزرگترين مشكلات بشر، پريشاني و نگراني و از گمشده هاي او، آرامش است. قرآن كريم ياد خدا را تنها آرامش بخش دلهاي مومنان مي داند: « أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُ‏ الْقُلُوب»[1]. مي توان ريشه بسياري از نگراني هاي بشر را ابهام نسبت به آينده و احتمال از دست رفتن نعمت ها يا گرفتاري در بيماري و مشكلات و مانند اين ها دانست . در اين موارد ايمان به خدا و يادآوري توانايي، مهرباني و بخشندگي بي پايان او زداينده همه اين نگراني هاست.
گرچه ياد خدا آرامش بخش دلهاي مومن است؛ اما مشركاني كه به آخرت ايمان ندارند بخاطر عناد شديدشان هرگاه خدا به تنهايي ياد شود، جان هايشان از توحيد متنفر و منزجر مي شود و هرگاه بت هايشان ياد شود، شاد مي شوند: « وَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ‏ قُلُوبُ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُكِرَ الَّذينَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُون‏»[2] 2.ترس از خدا:
دلهاي مومنان و متواضعان هنگام ياد خدا ترسان مي شود: « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ‏ قُلُوبُهُمْ»[3] 3. بصيرت: 
ياد خدا مايه بصيرت تقوا پيشگان است: « إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ‏ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ»[4] تذكر در اين آيه به يادآوري مالكيت خدا، ربوبيت او، يادكردن اوامر و نواهي الهي و ثواب و عقاب او و نام بردن از خدا  تفسير شده است. يعني زماني كه شيطان به آنها رو مي كند با كمك گرفتن از اين موارد بصيرت مي يابند. براي بصيرت نيز معاني مختلفي از جمله زدوده شدن حجاب غفلت و تميز حق از باطل گفته شده است.
4. رستگاري:
ذكر نام خدا در كنار تزكيه نفس و بجا آوردن نماز، عامل رستگاري انسان است: « قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزكي وَ ذَكَرَ اسْم رَبِّهِ‏ فصلي»[5] درباره چگونگي رستگاري انسان بر اثر تداوم ذكر گفته شده: ادامه دادن ذكر سبب مي شود كه ياد خدا در اعماق جان رسوخ كند و ريشه هاي غفلت را كه عامل اصلي هر گونه گناه است، بسوزاند و انسان را در مسير رستگاري نهد.
5. ياد كردن خدا از بنده: 
ذكر خدا انسان را مورد توجه و عنايت الهي قرار مي دهد و موجب مي شود تا خدا نيز از او ياد كند:« فَاذْكُرُوني‏ أَذْكُرْكُمْ‏ »[6] مفسران در تفسير اين آيه وجوه گوناگوني بيان كرده اند:مرا به اطاعت ياد كنيد تا شما را به رحمت ياد كنم؛ مرا به دعا ياد كنيد تا شمارا به اجابت ياد كنم؛ مرا به ثنا و طاعت ياد كنيد تا شما را به ثنا و نعمت ياد كنم؛ ما هنگام وفور نعمت ياد كنيد تا شما را هنگام سختي ها ياد كنم و موارد ديگر.
6.اسوه قرار دادن پيامبر:
گرچه اسوه بودن پيامبر تنها براي گروهي خاص نيست؛ اما تنها كساني از اين الگو بهره مي برند كه به خدا و روز جزا ايمان داشته و فراوان به ياد خدا باشند: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً »[7] 7.اجتناب از گزافه گويي و گفتار بي عمل: 
قرآن كريم پس از سرزنش برخي شاعران كه در هر وادي سرگردانند و سخني مي گويند كه به آن عمل نمي كنند، شاعران اهل ايمان و عمل صالح را كه بسيار ياد خدا مي كنند، استثنا مي كند:«وَ الشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُنَ. أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فىِ كُلّ‏ِ وَادٍ يَهِيمُونَ. وَ أَنهَُّمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ. إِلَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ ذَكَرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا»[8] 8.خشوع و زنده شدن دل: 
ياد خدا دلهاي مومنان را خاشع مي سازد و قرآن كساني را كه در مقابل ياد خدا خاشع نمي شوند ، سرزنش مي كند.« أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا يَكُونُوا كَالَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ‏ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ»[9] 9.آمرزش الهي و بهشت جاودان: 
ياد خدا سبب مي شود متقيان براي آمرزش گناهانشان استغفار كنند و در نتيجه از غفران و نعمتهاي خداوند بهره مند شوند: « وَ الَّذينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ … أُوْلَئكَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تجَْرِى مِن تحَْتِهَا الْأَنهَْارُ خَلِدِينَ فِيهَا»[10]

پي نوشت:
[1] . آگاه باشيد! دل‏ها فقط به ياد خدا آرام مى‏ گيرد.  رعد، 28
[2] . و هنگامى كه خدا به يگانگى ياد مى‏ شود [و نامى از معبودانشان به ميان نمى‏ آيد] دل‏هاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، نفرت پيدا مى‏ كند و چون يادى از معبودان ديگر به ميان مى‏ آيد، ناگاه مسرور و شاد مى‏ شوند!! زمر، 45
[3] . مؤمنان، تنها كسانى هستند كه چون ياد خدا شود، دل‏هايشان ترسان مى‏ شود. انفال، 2
[4] . پرهيزگاران هنگامى كه گرفتار وسوسه‏ هاى شيطان شوند، به ياد (خدا و پاداش و كيفر او) مى‏ افتند؛ و (در پرتو ياد او، راه حق را مى‏ بينند و) ناگهان بينا مى‏ گردند.اعراف،201
[5] . به يقين كسى كه پاكى جست (و خود را تزكيه كرد)، رستگار شد. و (آن كه) نام پروردگارش را ياد كرد سپس نماز خواند. اعلي،14-15
[6] پس به ياد من باشيد، تا به ياد شما باشم!  بقره،152
[7].مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مى‏ كنند. احزاب،21
[8] . شاعران كسانى هستند كه گمراهان از آنان پيروى مى ‏كنند. آيا نمى‏ بينى آنها در هر وادى سرگردانند؟ و سخنانى مى‏ گويند كه (به آنها) عمل نمى‏ كنند؟! مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام مى‏ دهنند و خدا را بسيار ياد مى كنند، شعرا، 224-227
[9] . آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و آنچه از حقّ نازل كرده است خاشع گردد؟! و مانند كسانى نباشند كه در گذشته به آنها كتاب آسمانى داده شد، سپس زمانى طولانى بر آنها گذشت و قلبهايشان قساوت پيدا كرد. حديد،16
[10] . آنها كه وقتى مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند، به ياد خدا مي افتند؛ و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى ‏كنند… آنها پاداششان آمرزش پروردگار، و بهشتهايى است كه از زير درختانش، نهرها جارى است؛ جاودانه در آن مي مانند.آل عمران، 135-136
[11].دائره المعارف قرآن كريم، مركز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان كتاب، قم، 1382، ج13، ص334

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد