«وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدَا بَيْنىِ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَاب» آنها كه كافر شدند مى گويند: «تو پيامبر نيستى!» بگو: «كافى است كه خداوند، و كسى كه علم كتاب (و آگاهى بر قرآن) نزد اوست، ميان من و شما گواه باشند!»
در اين آيه سخن از بهانه جويي هاي مختلف مشركان است. هر لحظه تقاضاي معجزه اي از پيامبر اكرم(ص) داشتند و آخر كار گفتند تو فرستاده خدا نيستي! خداوند در پاسخ به اينها مي گويد بگو تنها دو كس براي اينكه بين من و شما گواه باشد كافيست، يكي خدا و ديگري كسي كه علم و آگاهي به قرآن دارد.
منظور از كتاب در اين عبارت، قرآن كريم است و معناى آن اين است كه هر كس اين كتاب را فرا گرفته و بدان عالم گشته و در آن تخصص يافته باشد، او گواه است بر اينكه قرآن از ناحيه خداست، و من هم كه آورنده آنم فرستاده خدايم. حال بايد ديد چه كسي است كه علم به قرآن را داراست؟ در پاسخ بايد گفت كه چنين كسي تنها مي تواند امير المومنين علي عليه السلام ، قرآن ناطق باشد. كسي كه از تمامي امت مسلمان به قرآن و ظاهر و باطن و تفسير و تأويل آن آگاه تر است. در اثبات اين مدعا مي توان به روايات بسياري استناد نمود، اما تنها حديث ثقلين در اثبات اين سخن كفايت مي كند.« انى تارك فيكم الثقلين، كتاب اللَّه و عترتى، اهل بيتى لن يفترقا حتى يردا على الحوض ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا بعدى ابدا» من در ميان شما دو چيز بس بزرگ مى گذارم: يكى كتاب خدا، و يكى عترتم، اهل بيتم، اين دو هرگز از هم جدا نمى شوند تا كنار حوض بر من درآيند، و شما مادام كه به اين دو تمسك جوييد بعد از من هرگز گمراه نخواهيد شد. اين حديث نشان مي دهد كه اهل بيت پيامبر مفسر و مترجم قرآن هستند و عالم واقعي به كلام خداوند تنها ايشان هستند.[1]
هم چنين در روايات بسياري مصداق اين عبارت علي عليه السلام دانسته شده كه افضل و اعلم انسان ها بعد از رسول خدا صلي الله عليه و آله معرفي شده است.[2] مانند روايتي كه در آن ابو سعيد خدرى مى گويد از پيامبر(ص)درباره «قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ» (كه در داستان سليمان وارد شده است) سؤال كردم فرمود: «ذاك وصى اخى سليمان بن داود» او وصى و جانشين برادرم سليمان بود. عرض كردم «قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» از چه كسى سخن مى گويد و اشاره به كيست فرمود: «ذاك اخى على بن ابى طالب» او برادرم على بن ابى طالب است.[3]
پي نوشت:
[1] . الميزان في تفسير القرآن،دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم،1417، ج11، ص: 387
[2] . تفسير نور الثقلين، انتشارات اسماعيليان ،قم،1415،ج2، ص: 521-524
[3] . تفسير نمونه،دار الكتب الإسلامية،تهران،1374، ج10، ص: 254