علت اينكه چرا امام با شنيدن خبر شهادت مسلم از رفتن به كوفه امتناع نكرد را بايد در اهداف حضرت جستجو نمود. اگر هدف ايشان دستيابي به حكومت دنيوي بود قاعدتا با شنيدن خبر شهادت مسلم بايد از ادامه مسير منصرف ميشد اما با دقّت در كلمات امام حسين(ع) ملاحظه ميشود كه امام (ع) علّت و انگيزة قيام خويش را، مبارزه با منكرات فراوان در جامعه اسلامي و تبليغ و ترويج معروف در بين مسلمانان، اعلام ميكنند. بنابراين، فلسفة اصلي و نهايي نهضت حضرت را ميتوان در يك هدف جامع و كلّي يعني «احياي فرهنگ اسلام اصيل و ناب محمدي (ص) و زدودن زنگارهاي تحريف و بدعت از دين جدّشان» خلاصه كرد. حال اين هدف چه با دستيابي به حكومت ميسر گردد يا با شهادت، امام مامور به انجام آن ميباشد.
به ديگر سخن، آنچه در سيره امام حسين(ع) به عنوان امام معصوم، مسلم و غيرقابل ترديد به نظر ميرسد، آن است كه شخصيّتي همانند امام حسين(ع) حاضر نبودند با شخصي همچون يزيد بيعت كرده و حكومت وي را به رسميّت بشناسند، چرا كه حضرت با مشاهده و بررسي عمق انحرافات امّت اسلامي در عصر حكومت معاويه و سپس حكومت يزيد، به اين نتيجه رسيده بودند كه ديگر نميتوان با موعظه و خطبههاي آتشين و سخنرانيهاي تهديدآميز و تحريككننده، انحرافي را كه در مباني اعتقادي و سياسي جامعه اسلامي و نيز در دستگاه خلافت رسوخ كرده، از بين ببرند. بلكه تنها راه درمان و نجات امّت اسلامي، برپايي يك نهضت عميق است كه بازتاب و گستره آن، افزون بر آنكه فرا مكاني باشد، فرا زماني نيز بوده و در گستره زمان، الگويي براي آزاد مردان تاريخ باشد. حال اين هدف و مقصود با شهادت حاصل شود يا با تشكيل حكومتي الهي .