طلسمات

خانه » همه » مذهبی » منظور از «افسانه غرانيق» كه مى‏ گويند در قرآن است، چيست و آيا اين چنين مطلبي صحيح است؟

منظور از «افسانه غرانيق» كه مى‏ گويند در قرآن است، چيست و آيا اين چنين مطلبي صحيح است؟

افسانه غرانيق، ساخته و پرداخته دشمنان اسلام و پيامبر اكرم(صلى‏ اللَّه‏ عليه‏ وآله) است كه براى تضعيف موقعيت قرآن و پيامبر، چنين حديث بى‏ اساس را جعل كرده ‏اند.اين حديث جعلى آن است كه پيامبر خدا(صلى‏ اللَّه‏ عليه‏ وآله) در مكه، مشغول خواندن سوره «النجم» بودند، وقتى به آياتى كه نام بتهاى مشركان در آن بود، رسيدند (أفَرَأيْتُم اللَّات وَ الْعُزّى * وَ مَنوةَ الثَّالِثَةَ الأُخْرى) [1] شيطان اين دو جمله را بر زبان او جارى ساخت، «تلك الغرانيقُ العُلى و انّ شفاعتهن لترتجى»؛ اينها پرندگان زيباى بلند مقامى هستند و از آن‏ها اميد شفاعت مى‏رود. در اين هنگام، مشركان خوشحال شدند و گفتند كه محمد(صلى‏ اللَّه‏ عليه‏ وآله) تا كنون نام خدايان ما را به نيكى نبرده است. در اين هنگام پيامبر(صلى‏ اللَّه‏ عليه‏ وآله) سجده كرد و آنها هم سجده كردند. جبرئيل نازل شد و به پيامبر(صلى‏ اللَّه‏ عليه‏ وآله) اظهار كرد كه اين دو جمله را من براى تو نياورده بودم. اين از القائات شيطان بود و در اين موقع، آيات 52 تا 54 سوره حج نازل شد و به پيامبر و مؤمنان هشدار داد.اگر چه برخى مخالفان، اين افسانه ساختگى را با آب و تاب فراوان ذكر كرده‏اند، ولى قرائن فراوان نشان مى‏ دهد كه اين يك روايت مجعول و ساختگى است كه براى بى‏ اعتبار ساختن مسلمين و قرآن و پيامبر(صلى‏ اللَّه‏ عليه‏ وآله) ساخته شده است زيرا:اولاً: به گفته محققان، راويان اين حديث ضعيف، غيرقابل اطمينان ‏اند و صدور آن از ابن عباس نيز به هيچ وجه معلوم نيست و به گفته «محمد بن اسحاق» اين حديث از جعليات زنادقه است و او در اين باره كتابى نگاشته است. [2] ثانياً: آيات آغازين سوره نجم، صريحاً اين خرافات را ابطال مى‏ كند؛ آنجا كه مى‏ گويد: «و ما ينطِقُ عَنِ الهَوى * إنْ هُوَ إلاّ وحىٌ يوحى» [3] ؛ پيامبر از روى هواى نفس سخن نمى ‏گويد، آن چه مى‏ گويد، تنها وحى الهى است. پس اين آيه چگونه با افسانه فوق سازگار است؟
ثالثاً: آياتى كه بعد از ذكر نام بتها در اين سوره آمده است، همه بيان مذمّت بتها و زشتى و پستى آن‏هاست (به ادامه آيات توجه نماييد).
رابعاً: مبارزه پيامبر(صلى ‏اللَّه ‏عليه‏ وآله) با بت‏پرستى، يك مبارزه آشتى‏ناپذير، پى‏گير و بى وقفه بود و در سخت‏ترين حالات و شرايط نيز آن حضرت از خود انعطاف نشان ندادند. پس چگونه مى‏ شود اين الفاظ را گفته باشند.

خامساً: احاديث متعددى در مورد سوره نجم و سپس سجده كردن پيامبر و مسلمين در كتاب‏هاى مختلف نقل شده و در هيچ يك از آن‏ها سخنى از افسانه غرانيق نيست و اين نشان مى‏ دهد كه اين جمله بعداً افزوده شده است. [4] پى نوشت:

[1]. نجم/ 19-20.
[2]. فخر رازى، تفسير كبير، ج 23، ص 50.
[3]. نجم/ 3-4.
[4]. تفسير كبير، ج 23، ص 50.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد