عصراسلام: به تعبیر بلند صدرالمتالهین؛ درمرگ چیزی بنام عدم مطرح نیست، بلکه در مرگ انسان از غیر خود و تعلقات بیگانه از خویشتن جدا میشود. پس مرگ باعث مفارقت از اوصاف ظاهری است و نه جدایی از خویشتن؛ عبارت مرحوم ملاصدرا در کتاب الشواهد الربوبیه چنین است:
“الموت لیس هو امرا یعدمک بل یفرق بینک و بین ماهو غیرک و غیر صفاتک الازمه.” [ص۳۳۴]
“ان الموت وارد علی الاوصاف لاعلی الذات.” [ص۳۳۸]
اگر مرگ بخواهد نیستی باشد با حکمت خدا در تعارض خواهد بود. شیخ بزرگوار ما علامه حسن زاده میفرمود: “مرگ عدم انسان نیست بلکه جدایی انسان از غیر خودش است و اگر مرگ عدم باشد با سرشت انسان که بر حب بقاء آفریده شما قابل جمع نیست.”
از “ماندن و بودنِ ابدی” که حکیمان به “حب بقاء” تعبیر میکنند در کتاب “الاسفارالاربعه” نوشته ملاصدرا چنین آمده: “خداوند متعال بر اساس حکمت بالغهاش در نهان هم نفوس محبت و عشق به ماندن را قرار داده است؛ ان الله قد جعل لواجب حکمته فی طبع النفوس محبه الوجود و البقاء.”
مهم این است؛ حال که آدمی پس از مرگ، به بودن خود ادامه میدهد، قطعا “دیدنیهایی” دارد و این دیدنیها در صورتی قابل رویت است که به تعبیر قرآن “پرده” کنار رود و چشمان تیزبین به دیدن درآیند؛ “لَقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حدید. (سوره ق/۲۲)
البته امکان این “دیدن” در همین دنیا و در زمان حیات دنیوی امکان پذیر است ولی بسیار دشوار است. راه آن “دیدن”، طبق بیان حضرت امیر (ع)؛ قوت عقل و طهارت نفس است که در نتیجه باعث برداشته شدن پرده از چشمان آدمی میشود؛ “فلو مثلهم بعقلک او کشف عنهم محجوب الغطا لک” [نهج البلاغه/خ ۲۲۱]
مشاهدات پس از مرگ
روح سفرکرده و آزاد شده از ماده، توحید و سیطره علم وقدرت و رحمت الهیه را مشاهده میکند. ما وقتی به زیارت اهل قبور میرویم به آنان میگوییم ای اهل لااله الاالله، چگونه توحید و عرصهی قدرت و علم خدای متعال را یافتید؟ “کیف وجدتم لااله الاالله؟”
در مقام “مشاهده”، سه “دیدن” مهم روزی ارواح میشود و برای آنان رخ نمایی میکند:
اول؛ خودِ واقعیِ خود را میبیند؛ به تعبیر مرحوم آخوند ملاصدرا؛ همه ذات خویش و عالَم خویش را مشاهده میکند؛ فانما یراه فی ذاته و فی عالمه… [شواهد ربوبیه/۲۹۰]
دوم؛ آینده خود را میبیند. در واقع “معادِ” خود را با چشم مشاهده میکند. معاد، یعنی ابدیت خود و بهشت و یا جهنم و انبیاء و فرشتگان و..
سوم؛ آینده هستی را میبیند. مقصود از آینده هستی؛ “معادِ هستی” است که بازگشت همه و همه به خدا را مشاهده میکند. این مشاهده آینده هستی؛ خیلی با فراخ تر از اطلاع از رخدادهای آینده این جهان است. برخی با ارتباط با ارواح در خواب و یا بیداری، از برخی خبرهای آینده مطلع میشوند. نمونهای را در پایان تقدیم میکنم.
راه آگاهی از عالَم مرگ و برزخ
۱) راه تعقل و تفکر
قرآن راه آگاهی به مسائل عالَم آخرت را در آگاهی کامل و دقیق از همین دنیا میداند؛ “لقد علمتم النشاة الاولی” (واقعه /۶۳)
امام رضا(ع)میفرماید: “عاقلان متوجهاند که آنچه در آنجاست بوسیله آنچه دراینجاست قابل دستیابی است؛ قدعلم اولواالالباب ان ما هنالک لایعلم الابما هیهنا”
عارفان میگویند: “معرفت امور آخرت در گِرو معرفت واقعی از امور دنیاست.”
۲) مکاشفات ائمه و شاگردانِ آنان
مرحوم نراقی در مکاشفهای با روح یکی از ارواح مومنین ارتباط پیدا کرد و او گفت : این باغ، بهشت برزخی من است. این افراد، ارحام من هستند که قبل از من مرده اند و آمدهاند تا از اقوام خود که در دنیا هستند احوالپرسی کنند.
مرحوم میرزا علی آقای قاضی به وادی السلام زیاد می رفتند ودر گوشه ای به حال سکوت و توجّه می نشستند و بعد برمیگشتند. شاگرد ایشان آیت الله محمد تقی آملی میگوید: این برنامه استادم برای من بسیار تعجّب آور بود. یکبار عازم ایران بودم ولی تردید داشتم، خدمت ایشان رسیدم.
ایشان بدون مقدمه فرمودند: صلاح نیست به ایران بروید. من بی اختیار گفتم: آقا از کجا فهمیدید؟!ایشان فرمودند: از وادی السلام.
پس هستند نادری از عارفان که در ارتباط با ارواح مؤمنین، اخباری را دریافت میکنند. نکته مهم این است که دراین وادی ادعای کشف و شهود، نباید فریب دغل کاران را بخوریم. کسانی میتوانند وارد و یا مطلع از جمع ارواح برزخی شود که از “اهل معرفت” واقعی باشند و اضافه بر علم و اجتهاد، امتحان تقوا و ترک ثروت و قدرت دنیا را بارها پس داده باشند. و اینان بسیار بسیار اندکاند.
هادی سروش