تعریفی که از عقد مضاربه در ماده ۵۴۶ قانون مدنی آمده، عبارت است از اینکه مضاربه عقدی است که به موجب آن یک نفر سرمایهای را در اختیار دیگری قرار میدهد تا دیگری با آن تجارت کرده و سود حاصل از کسب و کار بین آن دو نفر تقسیم شود.
در چنین عقدی به کسی که سرمایه را تامین میکند مالک و به کسی که قرار است با آن سرمایه تجارت کند، مضارب (عامل) گفته میشود.
اوصاف مضاربه
از نظر حقوقدانان مضاربه عقدی عهدی است. همانطور که از نام این قرارداد پیداست، این عقد به این معناست که در اثر آن برای طرفین تعهداتی به وجود میآید.
به عبارت دیگر در اثر این عقد، صاحب سرمایه، سرمایه را در اختیار مضارب قرار میدهد تا مضارب با آن تجارت کند و مضارب تعهد میکند که با آن سرمایه تجارت کند و سهمی از سود که مشخص شده است را به مالک سرمایه بپردازد .عقد مضاربه از جمله عقود معوض است؛ یعنی مضارب در برابر عملی که انجام میدهد سودی را دریافت میکند. اما دریافت این سود بستگی به میزان تلاش و کاردانی مضارب دارد چرا که ممکن است در اثر فعالیت وی فقط زیان حاصل شود و سودی به دست نیاید که در این صورت سودی نصیب مضارب نخواهد شد.به گزارش مهداد، عقد مضاربه از جمله قراردادهای جایز است؛ قرارداد جایز یعنی در اثنای قراردادی مثل مضاربه هر یک از عامل یا مالک سرمایه میتواند درخواست بهم زدن عقد را داشته باشد.
یکی از مواردی که ممکن است یکی از طرفین درخواست فسخ (بهم زدن) مضاربه را داشته باشد در جایی است که یکی از طرفین درخواست تقسیم سود کند و دیگری بدان مایل نباشد. در این صورت درخواستکننده میتواند از اختیار خود استفاده کند و عقد را بهم بزند.
فرضی هم ممکن است مطرح شود و آن در جایی است که یکی از طرفین بخواهد سهم سود خود را بگیرد و عقد مضاربه ادامه یابد.
در اینجا گفته میشود اگر درخواستکننده سهم سود، عامل باشد، امکان ورود زیان به مالک بدیهی است بنابراین امکان اجبار مالک به تقسیم سود وجود ندارد.
اما در جایی که مالک تقاضای تقسیم سود کند، چون سرمایه در اختیار عامل است و او میتواند در صورتی که احتمال ورود زیان به او وجود داشته باشد از این محل زیان را جبران کند، بنابراین امکان اجبار عامل به تقسیم وجود دارد.
ارکان قرارداد مضاربه کدامند؟
در عقد مضاربه سه عامل اصلی وجود دارد.
1- سرمایهای که مالک در اختیار مضارب (عامل) قرار میدهد: نکتهای که راجع به سرمایه در عقد مضاربه وجود دارد این است که سرمایه بایستی وجه نقد باشد. یعنی پول رایج کشور در اختیار مضارب قرار داده میشود و اگر غیر این باشد، مضاربه باطل است.
برای مثال اگر شخصی مقداری طلا و نقره در اختیار دیگری بگذارد تا پس از فروش آنها، در سود شریک باشند این پیمان تابع قواعد مضاربه نیست.
بنابراین سرمایهای که در اختیار مضارب (عامل) قرا داده میشود نباید کالا باشد. لذا اگر طرفین بخواهند با سرمایهای که یک کالاست، عقد مضاربه منعقد کنند، لازم است در ابتدا آن کالا را بفروشند و با پولی که در اثر فروش آن کالا به دست میآید عقد مضاربهای منعقد کنند.2- کاری که عامل با استفاده از آن سرمایه انجام میدهد: چنانچه در عقد مضاربه شرط شود که عامل باید نوع خاصی از تجارت را انجام دهد، او ملزم به انجام دادن همان نوع تجارت است. اما لزومی ندارد در عقد مضاربه نوع خاصی از تجارت ذکر شود و میتوان به طور مطلق ذکر کرد که عامل باید با سرمایه موضوع قرارداد، تجارتی انجام دهد و عرف است که مشخص میکند چه نوع فعالیتی تجارت محسوب میشود. نکته قابل ذکر این است که مضارب در برابر فعالیتی که انجام میدهد صرفا میتواند در سودی که در قرارداد ذکر شده است، شریک شود و او نمیتواند بابت تجارت و عملی که انجام داده است، دستمزد بگیرد . 3- سودی که در اثر عمل مضارب به دست میآید: طبیعتا سودی که در نتیجه تجارت عامل با سرمایه مالک به دست میآید، از آن طرفین است. میزان سهم هر یک از مالک و مضارب باید در عقد مضاربه معین شود و در این زمینه طرفین آزادی کامل دارند.
اما تعیین میزان سهم سود هر یک از طرفین بایستی به صورت مشاعی باشد.مثلا در قرارداد ذکر شود یکسوم سود برای مضارب و دو سوم سود برای مالک سرمایه باشد و اگر میزان سود هر یک از طرفین بهطور دقیق مشخص شود دیگر قراردادشان تابع عقد مضاربه نخواهد بود.
مثلا اگر در قرارداد ذکر شود یک میلیون تومان از سود برای مضارب و سه میلیون تومان برای مالک سرمایه باشد، دیگر چنین عقدی تابع قرارداد مضاربه نخواهد بود .
وضعیت حقوقی عامل (مضارب) نسبت به سرمایه
از آنجایی که عامل به عنوان وکیل مالک سرمایه متعهد است با سرمایه او تجارت و داد و ستدی را انجام دهد، در نگهداری از سرمایه حکم امین را دارد.
به این معنا که عامل بایستی در حفظ سرمایه و جلوگیری از تلف شدن آن بکوشد.
به عبارت دیگر تعهد عامل در عقد مضاربه این است که وسایل تجارت را فراهم کند و در راه حفظ سرمایه و بهرهبرداری درست از آن کوشا باشد.
حال اگر عاملی تمام تلاش خود را به کار گرفت ولی سودی از سرمایه حاصل نشد یا سرمایه تلف شد، او مسئولیتی نخواهد داشت.
در چنین مواردی اگر مالک سرمایه مدعی باشد که عامل در تلف شدن سرمایه مقصر است او (مالک) موظف به اثبات تقصیر عامل است.
انفساخ مضاربه
همانطور که گفته شد مضاربه در زمره عقود جایز است یعنی هر یک از طرفین میتوانند قرارداد را فسخ کنند.
اما علاوه بر موارد اختیاری بهم زدن عقد، گاه مضاربه خود به خود و بی آنکه نیازی به اراده یکی از طرفین یا شخص دیگری باشد منفسخ میشود که اصطلاحا به آن انفساخ گفته میشود. که عبارتند از:
فوت یا حجر
به فوت هر یک از طرفین یا حجر یکی از آنها، مضاربه منفسخ میشود؛ حجر به این معناست که مثلا یکی از طرفین دیوانه شود یا سفیه شود یعنی عقل معاش خود را از دست بدهد و شایستگی تصرف در امور مالی خود را نداشته باشد.
مفلس شدن مالک
مفلس شدن مالک به معنای ورشکسته شدن او است. در صورتی که مالک ورشکسته شود ادامه مضاربه به ضرر طلبکاران است.
چرا که پس از ورشکستگی، فرد از تصرف در اموال خود ممنوع میشود و چون بخشی از سرمایه مالک در اختیار مضارب است که به نمایندگی از مالک تجارتی را انجام میدهد، بایستی او نیز ممنوع از تصرف شود تا این سرمایه نیز ضمیمه سایر اموال مالک شود که بتواند پاسخگوی طلب طلبکاران شود.
به همین دلیل است که ورشکستگی یکی از عواملی است که مضاربه خود به خود پایان میپذیرد.
در صورت ورشکستگی مالک، عامل (مضارب) در زمره طلبکاران نیست و به نسبت مال، مضارب شریک مالک است چرا که گفته شد به محض ایجاد سود، مضارب مالک آن میشود.
اثر و نتیجه انفساخ مضاربه
انحلال عقد مضاربه چه در اثر اختیار یکی از طرفین باشد و چه در اثر عواملی که خود به خود باعث به هم خوردن عقد میشود، در گذشته اثری ندارد و اثرش نسبت به آینده است.
بنابراین اگر تا زمان انفساخ قرارداد سودی حاصل شده باشد بر مبنای قرارداد بین طرفین تقسیم میشود.
همچنین با انفساخ مضاربه نمایندگی عامل در اداره سرمایه و تجارت پایان می ذیرد و او ناگزیر است در نخستین فرصت ممکن سرمایه و سود سهم مالک را به او بدهد./حمایت/منبع: دیده بان هشتم