خانه تکانی دل
گفته شد که ماه رمضان ویژگیهای منحصر به فردی دارد، برای همین خداوند متعال تنها مؤمنان را لایق استفاده از برکات آن دانسته است. اما باید توجه داشت که فضای معنوی این ماه می تواند در سایرین نیز اثر گذارده و آنان را برای تغییر و دگرگونی آماده سازد. شاید بدین سبب است حضرت رسول اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) خطبه شعبانیه را با خطاب «آیها الناس» (ای انسانها) آغاز میکند تا به این نکته مهم اشاره کند که در این ماه، همه انسانها دعوت شدهاند اما تنها مؤمنان و کسانی که توبه کنند، لایق استفاده و بهرهمندی از برکات این ماه خواهند بود.
بررسی آیات و روایات حکایت از آن دارد که ماه رمضان، ماه خودسازی و به تعبیری ماه خانه تکانی دل است. زیباترین و کامل ترین نوع تغییر و خانه تکانی، شیوهای است که قرآن کریم برای آدمی ترسیم ساخته است، و آن جبران بدیها به وسیله خوبیها و جبران خطاها و توبه و بازگشت از اعمال گذشته است، اما آن کس که پس از ستم کردن، توبه و جبران نماید، خداوند توبه او را می پذیرد که خداوند آمرزنده و مهربان است. چنین تغییر و دگرگونی باعث میشود که خداوند متعال نه تنها گناهان را ببخشد، بلکه خطاهای گذشته را به عمل صالح تبدیل نماید.این دگرگونی و تغییر از بدی به خوبی و اصلاح خود، در دعاهای رسیده از امامان بزرگوار دین علیهم السلام ، بسیار نمایان است، بنابر این همانگونه که روزه زباله ها و مواد اضافی و جذب نشده بدن را می سوزاند، و در واقع بدن را «خانه تکانی» میکند، ما نیز وظیفه داریم روحمان را از آلودگیها و پلشتیها پاک کنیم و نقصهای درونی خود را که به واسطه گناه، اخلاق رذیله، کردار ناپسند به وجود آمده است، از وجودمان بزداییم. راه نجات از این آلودگیها استغفار، جبران عملکردها و دعاست.
دعا و راز و نیاز مهمترین وسیله برای ارتباط با خداوند متعال و خانه تکانی دل از بدیها و آلودگی هاست. به همین خاطر در ماههای پرفیض رجب، شعبان و به خصوص رمضان، دعاهای پرشماری به ما رسیده است که اگر با توجه به مضامین آنها خوانده شود، دگرگونی خاصی در انسان به وجود آورده و او را برای استفاده از برکات این ماه آمادهتر میسازد. به عنوان نمونه دعای ابوحمزه ثمالی که در سحرگاهان ماه رمضان خوانده میشود از مضامین و محتوای بسیار بلند برخوردار است که اگر کسی با اندکی توجه و آمادگی روحی، این دعا را بخواند، به یقین در عمق وجودش نورانیت خاصی وارد میشود و در دل و جانش انقلابی ایجاد میکند. دعای ابوحمزه ثمالی علاوه بر آنکه یک دوره خداشناسی را در بر دارد، راه و رسم و طریق انابه و توبه و بازگشت به سوی پروردگار را به ما می آموزد. ابوحمزه ثمالی می گوید: امام زین العابدین (علیه السلام) در طول شبهای ماه رمضان بیشتر شبها را به نماز می ایستاد و چون هنگام سحر فرا می رسید، این دعا را می خواند.
خلاصه آنکه خواندن آیات نورانی قرآن کریم و دعاهای پرشماری که از معصومان(علیهم السلام) به ما رسیده است، دل را از آلودگی ها پاک ساخته و نورانیت را جایگزین میسازد که خواندن حداقل یک بار هر یک در طول این ماه مناسب به نظر می رسد.
ایستگاه پالایش گناهان
گناه به معنای گسترده هر چیزی است که موجب نافرمانی خداوند و باعث شادمانی شیطان و بدکاران باشد. گناه هر چند کوچک باشد چون نافرمانی خداست، بزرگ است. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که در سخنی به ابوذر فرمودند: یا آباد لاتنظر إلى صغر الخطیئة و لکن انظر إلى من عصیت؛ ای اباذر، به کوچکی گناه نگاه نکن، بلکه بنگر چه کسی را نافرمانی میکنی. از نظر تعلیمات اسلامی هر گناه، اثری تاریک کننده و کدورت آور بر دل آدمی باقی میگذارد و در نتیجه میل و رغبت به کارهای نیک و خدایی کاهش یافته و رغبت به گناهان دیگر افزایش می یابد. حضرت علی گناه را به اسب افسارگسیختهای تعبیر کرده که اختیار را از سوارش سلب میکند . حقیقت گناه همانند باتلاقی است که گناه کار را به تدریج در کام خود فرو میبرد، تا آن جا که ناگهان، خود را غرق در باتلاقی میبیند که رها شدن از آن مگر به لطف الهی امکان پذیر نمیباشد.
قلب هر انسان مانند آینه صاف و پاک و روشن است، اما بر اثر یک گناه، یک لکه سیاه روی آن میافتد و اگر همین طور ادامه پیدا کند، سیاهی، تمام قلب را فرا میگیرد. بسیار دیده شده است افرادی که گناهان بسیار انجام داده اند از تکرار آن ابایی ندارند، و حرف حق را نمیپذیرند. قرآن کریم این افراد را به گوسفندان و حیواناتی تشبیه می نماید که از فریادهای چوپان خیرخواه و دلسوز چیزی جز سر و صدایی که فقط تحریک آنی در آنها دارد، نمیفهمند. سپس این افراد را چنین توصیف میفرماید: «صم و بکم عمى فهم لا یعقلونه» اینان، در واقع کر و لال و نابینا هستند از این رو چیزی نمیفهمند؛ و در بررسی آموزههای دینی به گناهان بسیاری بر میخوریم، که توجه به هر یک ضروری است.
منبع: فرصتهای از ماه خدا، محمدمهدی فجری، صص 63-58، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ اول، 1393.