نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول إستقراء در علم منطق وقتی سخن از حجت به میان میآید، گفته میشود حجت یا استدلال بر سه قسم است: الف. قیاس؛ ب.تمثیل؛ ج.استقراء. إستقراء نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول در علم منطق وقتی سخن از حجت به میان میآید، گفته میشود حجت یا استدلال بر ...
ادامه مطلب »همه
إستقلالی
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول إستقلالی در موقع استعمال لفظ گاهی معنی را به عنوان آلت و حالت برای غیر ملحوظ میكنند، و زمانی مستقلاً و به «ماهو» موردنظر قرار میگیرد. اولی را آلی و دومی را استقلالی نامند. مواردی از كاربرد دو اصطلاح فوق: إستقلالی نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول ...
ادامه مطلب »اَصالَةُ الْاِباحه
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اَصالَةُ الْاِباحه هرگاه در حلال یا حرام بودن چیزی تردید كنیم، اصل اباحه جاری كرده حكم به عدم حرمت میكنیم. زیرا آنچه نیازمند نص است الزامات قانونی است، والا عدم الزامات قانونی احتیاجی به نص ندارد. پس اصل در اشیاء قبل از ورود اَصالَةُ الْاِباحه نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به یك ...
ادامه مطلب »اِشْتِراك
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اِشْتِراك اشتراك در مقابل ترادف است. اگر چند واژه دارای یك معنی باشند، آن واژهها را مترادف گویند. مثل واژهی انسان و بشر كه هر دو دارای یك معنی هستند. اما اشتراك عبارت است از اینكه یك واژه دارای معانی متعدد باشد. مثل لفظ اِشْتِراك نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به یك ...
ادامه مطلب »أصالة الإحتیاط
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول أصالة الإحتیاط اصالة الاحتیاط یا اصالة الاشتغال یا قاعدهی اشتغال عبارت است از: حكم شارع یا عقل به لزوم انجام دادن یا ترك جمیع محتملات تكلیف در مورد شك در مكلفبه. به بیان دیگر در صورتی كه انسان به اصل تكلیف مطمئن بوده ولی أصالة الإحتیاط نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به ...
ادامه مطلب »أصالةُ البَرائه
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول أصالةُ البَرائه هرگاه پس از مراجعه به ادله در تكلیف شرعی تردید حاصل شود، اصل برائت میگوید: تكلیف منتفی است. پس در موضوع اصل برائت «شك در تكلیف» اخذ شده است. شك و تردید مذكور یا وجوبیه است و یا تحریمیه. و هر یك از أصالةُ البَرائه نویسنده: عیسی ولایی نگاهی ...
ادامه مطلب »أصالة الإطلاق
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول أصالة الإطلاق اصاله الاطلاق از اصول لفظیه است. (در مقابل اصول عملیه). در صورتی كه لفظی بدون قید یعنی به صورت مطلق استعمال شده باشد، اما تردید داشته باشیم كه آیا مراد گوینده نیز مطلق است یا مقصود او مقید بوده و لكن قیود به ما أصالة الإطلاق نویسنده: عیسی ولایی ...
ادامه مطلب »أصاله التَخْییر
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول أصاله التَخْییر وقتی اصل تكلیف محرز و تردید در مكلفبه باشد، و به بیان دیگر اصل الزام قطعی، اما تعلق آن به این یا آن مشكوك باشد، و جمع بین هر دو به صورت احتیاط نیز مقدور نباشد، و ترجیح یكی بر دیگری نیز بلامرجح باشد، در چنین أصاله التَخْییر نویسنده: عیسی ...
ادامه مطلب »أصالَةُ الحَظْر
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول أصالَةُ الحَظْر حظر بر وزن هفت به معنای منع است، و محظور، یعنی ممنوع. اصل حظر شبیه اصل احتیاط است. عدهای عقیده دارند كه اشیاء در طبیعت از آن خداست، و انسان هم جزئی از طبیعت است، پس انسان و اعمال او همگی مخلوق و أصالَةُ الحَظْر نویسنده: عیسی ولایی نگاهی ...
ادامه مطلب »أصالَةُ التَّعْیین
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول أصالَةُ التَّعْیین هرگاه مكلّف بین انجام دادن دو دستور مردّد بماند، مثلاً بین وجوب انجام «الف» متعیّناً و یا وجوب انجام «الف» و «ب» و یا «الف» و «ب» و «ج» مخیّراً مردّد بماند. به دلیل آنكه در تمام صور «الف» موردنظر است (یا معیناً یا أصالَةُ التَّعْیین نویسنده: عیسی ولایی ...
ادامه مطلب »اَصالَةُ الحِلّیة
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اَصالَةُ الحِلّیة معنی این اصل این است كه انسان نسبت به اشیاء موجود در خارج حق هرگونه دخل و تصرف را دارد، مگر در مواردی كه دلیل بر منع وارد شده باشد. پس هرگاه در حلال یا حرام بودن چیزی شك كردیم با اجرای اصل حلیت حكم به اَصالَةُ الحِلّیة نویسنده: عیسی ...
ادامه مطلب »أصالَةُ الحَقیقة
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول أصالَةُ الحَقیقة هرگاه در كلام لفظی وجود داشته باشد كه آن لفظ دارای معنای حقیقی و مجازی باشد، و شنونده هم به هر دو معنی آگاهی داشته، اما احتمال میدهد قرینهای كه دلالت بر معنای مجازی كند از طرف گوینده صادر گشته، ولی به دست او أصالَةُ الحَقیقة نویسنده: عیسی ولایی ...
ادامه مطلب »أصالَةَ الصِّحْة
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول أصالَةَ الصِّحْة اگر عملی از كسی سر زد و شما در درستی آن شك داشتید، با اجرای این قاعده باید عمل او را حمل بر صحت كنید؛ و تمام آثار عمل صحیح را بر آن بار كنید، اعم از اینكه آن عمل عملِ عبادی باشد مثل نماز، یا غیرعبادی باشد مثل عقود أصالَةَ ...
ادامه مطلب »اَصالَهُ الطَّهارة
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اَصالَهُ الطَّهارة هرگاه در طهارت یا نجاست امری تردید كردیم، با اجرای اصل طهارت حكم به طهارت میكنیم. مبنای این اصل روایتی است از امام صادق (علیه السلام) كه فرمود: هر چیزی پاك و طاهر است تا علم به نجاست او پیدا كنی. اَصالَهُ الطَّهارة نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به یك ...
ادامه مطلب »أصالَةُ عَدمِ الإسْتِخْدام
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول أصالَةُ عَدمِ الإسْتِخْدام هرگاه از یك كلمه معنایی، و از ضمیری كه به آن رجوع میكند، معنای دیگری اراده گردد، میگویند «استخدام» كرده است. «اصالة عدم الاستخدام» (1) اصلی است عقلایی كه در گفتگو و محاورات مردم جاری میگردد. زیرا اصل بر این أصالَةُ عَدمِ الإسْتِخْدام نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به ...
ادامه مطلب »أصالَةُ الظُّهُور
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول أصالَةُ الظُّهُور كلمه یا كلامی كه معنای آن معلوم نبوده، بلكه مردد بین دو یا چند احتمال باشد، و ندانیم كه گوینده كدام را اراده كرده است. أصالَةُ الظُّهُور نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اصالة الظهور از اصول لفظیه است، و ظاهر در مقابل نص و ...
ادامه مطلب »أصالَةُ عَدَمِ الإشْتِراك
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول أصالَةُ عَدَمِ الإشْتِراك از اصول لفظیه، اصل عدم اشتراك است. گاهی لفظی را برای چند معنی وضع میكنند: همانند لفظ «شیر» كه در فارسی برای حیوانی درنده، همچنین مایعی كه از پستان انسان و حیوان بیرون میآید، و وسیلهای كه برای كنترل آب بر أصالَةُ عَدَمِ الإشْتِراك نویسنده: عیسی ولایی نگاهی ...
ادامه مطلب »اَصالَةُ عَدَمِ القَرینة
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اَصالَةُ عَدَمِ القَرینة شیخ انصاری معتقد است: اصالة الحقیقه و اصالة العموم و اصالة الاطلاق و… از اقسام اصالة الظهور هستند، و برگشت اصالة الظهور به اصالة عدم القرینه است. با این توضیح كه اصالة الحقیقه به اصالة عدم قرینة المجاز، و اصالة اَصالَةُ عَدَمِ القَرینة نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به ...
ادامه مطلب »اَصالَةُ العُمُوم
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اَصالَةُ العُمُوم اصالة العموم از اصول لفظیه است. توضیح اینكه، هرگاه گوینده لفظ عامی را به كار برد، اما برای شنونده شك حاصل گردد كه آیا گوینده ارادهی عام كرده یا خاص؟ مثلاً گفتهی «به دیدار همهی دانشمندان برو.» شك میكنیم آیا مراد اَصالَةُ العُمُوم نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به یك ...
ادامه مطلب »اَصالَةُ الوَقْف
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اَصالَةُ الوَقْف غزالی میگوید: برخی از معتزله میگویند: اصل در اشیاء (قبل از ورود شرع) بر اباحه است. در این مورد دستهای قائل به حظر و جمعی قائل به وقفاند. بنا به نظریهی توقف در هر موردی كه به تكلیف شرعی واقف نباشیم باید اَصالَةُ الوَقْف نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به ...
ادامه مطلب »اصحاب إجماع
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اصحاب إجماع در علم رجال در مورد برخی از اصحاب ائمه اطهار (علیهم السلام) بین علماء اتفاق نظر وجود دارد مبنی بر اینكه هر روایتی كه از آنان به طریق صحیح نقل شده و راویان از اول سند تا یكی از آنان مورد اعتماد باشند آن روایت را صحیح اصحاب إجماع نویسنده: ...
ادامه مطلب »اَصْل
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اَصْل اصل در لغت به معنای پایه و ریشه است. و در اصطلاح پنج معنی برای اصل ذكر شده است: 1.اصل در برابر فرع، مثل: «الخمر اصل النبیذ»، یعنی حكم نبیذ از خمر گرفته شد به تعبیر صاحب معالم موضوع حكم ثابت (از طرف شرع) را اصل، و اَصْل نویسنده: عیسی ولایی ...
ادامه مطلب »أصل عدم
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول أصل عدم همه چیز از عدم و نیستی به وجود آمده، و «هست» گردیده است. پس اصل، عدم هر چیز است تا وجودش ثابت گردد. بنابراین با اصل عدم حكم میكنیم. به نبودن هر امری كه وجود فعلی آن مورد تردید باشد. بر این اساس هرگاه اختلافی أصل عدم نویسنده: عیسی ولایی ...
ادامه مطلب »اَصْلِ تَأخُّر حادِث
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اَصْلِ تَأخُّر حادِث این اصل شبیه استصحاب عدمی بوده، و از فروعات مبحث استصحاب است. مثلاً اگر دو چیز در خارج محقق و حادث گشته اما تاریخ تقدم و تأخر حدوث یكی بر دیگری مجهول باشد، در این صورت دو فرض متصور است: اَصْلِ تَأخُّر حادِث نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به ...
ادامه مطلب »اَصْلِ مُثْبِت
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اَصْلِ مُثْبِت هرگاه استصحابی جاری گردد، و غرض از آن اثبات یك اثر شرعی باشد، اصل عقلی یا عادی كه واسطهی بین مستصحب و آن اثر شرعی خواهد بود را اصل مثبت (1) نامند. توضیح اینكه هر اصلی دارای آثار و لوازمی است، بنابراین در اَصْلِ مُثْبِت نویسنده: عیسی ولایی نگاهی ...
ادامه مطلب »اُصُول اَرْبَعَمِأه
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اُصُول اَرْبَعَمِأه با توجه به اینكه هر یك از یاران نزدیك امامان معصوم (علیهم السلام) محل رجوع سائر امامیه بودهاند، به همین دلیل در مواقع احتیاج و در هنگام برخورد با رویدادهای جدید شخصاً به حضور ائمه یا صحابی مورد اعتماد رسیده و احكام اُصُول اَرْبَعَمِأه نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به ...
ادامه مطلب »اَصْلِ مُحْرَز
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اَصْلِ مُحْرَز اصل عبارت است از حكم ظاهری برای كسی كه جاهل به واقع باشد. بنابراین اگر در جعل چنین حكمی واقع نیز مدنظر قرار گیرد، به آن اصل محرز یا اصل تنزیلی گویند. به دیگر سخن در اصل محرز یا اصول تنزیلی بناء عملی بر اَصْلِ مُحْرَز نویسنده: عیسی ولایی ...
ادامه مطلب »اُصُول عَمَلِیّه
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اُصُول عَمَلِیّه اصول عملیه یا فرض قانونی اصولی است كه وظیفهی عملی كسی را كه دچار تردید شده معین میكند. بنابراین موضوع اصل عملیه «شك» است. به دیگر سخن حكم بر دو قسم است: 1.حكم واقعی؛ 2.حكم ظاهری. زیرا اُصُول عَمَلِیّه نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول ...
ادامه مطلب »اُصُول فِقْه
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اُصُول فِقْه اصول جمع اصل به معنای پایه و ریشه است، و بازگشت معنای اصطلاحی نیز همین معنای لغوی است. و فقه در لغت به معنای فهم و در روایات و آیات به معنای فهم عمیق است. به بیان دیگر بصیرت در دین را فقه گویند. خواه آن اُصُول فِقْه نویسنده: عیسی ...
ادامه مطلب »اُصُول لَفْظیه
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اُصُول لَفْظیه هر حكم ظاهری كه مجرایش الفاظ باشد، اصول لفظیه نام دارد. چون این اصول در مورد انسان مردد و شاكّ جاری میشود، لذا عنوان اصل بر آن اطلاق شده است. اُصُول لَفْظیه نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول هر حكم ظاهری كه مجرایش الفاظ باشد، ...
ادامه مطلب »اَقَلّ و اَكْثَر
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اَقَلّ و اَكْثَر اقل و اكثر در لغت به معنای كمتر و زیادتر است، و در اصطلاح نیز عبارت است از دو عملی كه یكی كمتر و دیگری بیشتر بوده، و در مقام تعلق تكلیف مورد ملاحظه قرار گرفته باشد. در تهذیب الاصول آمده: نافعترین و مفیدترین اَقَلّ و اَكْثَر نویسنده: عیسی ...
ادامه مطلب »اِطِّراد
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اِطِّراد اطّراد بر وزن اتحاد در لغت به معنای روان گشتن، دنبال كار یكدیگر شدن است. و در اصطلاح به معنای شیوع است. توضیح اینكه وضع در لغت به معنی قرار دادن است، و چون الفاظ با معانی در رابطهی واقعی نیستند، بلكه رابطهی اِطِّراد نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به یك ...
ادامه مطلب »اِكْراه
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اِكْراه اكراه عملی است تهدیدآمیز از طرف كسی نسبت به دیگری، به منظور تحقق بخشیدن فعل یا ترك موردنظر اكراه كننده. عناصر اكراه عبارتاند از: 1.عمل آمیخته به تهدید باشد. 2.وعید به آن عمل مؤثر در شخص باشعور باشد اِكْراه نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اكراه ...
ادامه مطلب »اَمارَه
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اَمارَه برای كسی كه واقع را نداند، در نتیجه تكلیف خود را نشناسد، راههایی جهت رفع تردید و تعیین تكلیف مشخص گردیده است كه به طور عمده عبارتاند از: الف. اصول؛ ب. امارات. اَمارَه نویسنده: عیسی ولایی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول برای كسی كه واقع را نداند، در ...
ادامه مطلب »اِمْتِثال
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اِمْتِثال امتثال یعنی فرمانبرداری، و انجام دادن متعلق تكلیف مطابق دستور مولی. چهار نوع امتثال در حكم شرع وجود دارد: تفصیلی؛ اجمالی؛ ظنی؛ احتمالی. اِمْتِثال نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول امتثال (1) یعنی فرمانبرداری، و انجام دادن متعلق تكلیف مطابق دستور مولی. چهار نوع امتثال در ...
ادامه مطلب »اِمْتِناع
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اِمْتِناع در علم منطق اصطلاح وجوب و امكان و امتناع در كنار یكدیگرند. توضیح اینكه منطقیین میگویند: اگر محمولی را به موضوعی نسبت دهیم، مثلاً بگوییم «الف» «با» است، رابطهی «الف» با «با» یكی از كیفیتهای سه گانه را پیدا اِمْتِناع نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول ...
ادامه مطلب »اَمْر
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اَمْر امر در لغت دارای معانی بسیاری است، مثل حادثه، فرمان، دستور دادن، خواستن و… و در اصطلاح به طلب انشایی (در مقابل طلب حقیقی كه همان ارادهی قلبی باشد) گویند. اَمْر نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول امر (1) در لغت دارای معانی بسیاری است، مثل ...
ادامه مطلب »امور إعتباری
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول امور إعتباری اموری را كه انسان تصور میكند یا متأصلاند و یا غیرمتأصل هستند. الف. امور متأصل كداماند؟ امور متأصل اموری هستند كه در عالم تكوین و واقع حقیقتاً وجود داشته، و وجود آنها معلول یك سری علل تكوینیه است. نه آنكه با انشاء امور إعتباری نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به ...
ادامه مطلب »اِنْحِلال
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول اِنْحِلال رضا علم اجمالی دارد به وجوب «الف» یا «ب». سپس علم تفصیلی و قطعی به وجوب «الف»، و عدم وجوب «ب» پیدا میكند، در اینجا علم اجمالی اول منحل گشته، و علم تفصیلی جدیدی حادث میگردد. كه این زوال علم اول و حدوث اِنْحِلال نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك ...
ادامه مطلب »تأخیر بیان
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تأخیر بیان برخی از علمای اصول میگویند: تأخیر بیان از وقت حاجت جایز نیست و بعض دیگر میگویند عدم جواز تأخیر بیان از وقت حاجت اجماعی و اتفاقی است. زیرا لازمهی تأخیر بیان از وقت حاجت تكلیف مالایطاق خواهد تأخیر بیان نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول ...
ادامه مطلب »إنْسِداد
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول إنْسِداد انسداد در لغت به معنای بسته بودن در مقابل انفتاح به معنای باز بودن است، و در اصول هرگاه برای مكلف راه علم به احكام بسته باشد میگویند انسداد است. به عكس انفتاح كه راه علم برای او باز است. علما در مسائل اعتقادی یعنی إنْسِداد نویسنده: عیسی ولائی نگاهی ...
ادامه مطلب »تَبادُر
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تَبادُر تبادر در لغت به معنای سبقت گرفتن به ذهن است. علمای اصول برای تشخیص حقیقت از مجاز «چهار» ملاك ذكر كردهاند: 1.تصریح واضح؛ 2.تبادر و عدم تبادر؛ 3.صحت سلب و عدم صحت سلب؛ 4.اطراد و عدم اطراد. در تَبادُر نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تبادر ...
ادامه مطلب »تَجَری
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تَجَری تجری یعنی تمرد و بیاعتنایی به قانون و بیپروا بودن در انجام دادن جرم و گناه. شخصی با علم به اینكه كاری جرم و گناه بوده، و آن را مرتكب شود، سپس معلوم گردد كه آن كار گناه نبوده به چنین شخصی «متجری» گویند. تَجَری نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به ...
ادامه مطلب »تحقیق مَناط
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تحقیق مَناط رسیدگی موضوعی را اصطلاحاً تحقیق مناط گویند. توضیح اینكه برای قیاس چهار ركن ذكر شده است: 1.اصل (مقیس علیه)؛ 2.فرع (مقیس)؛ 3.حكم؛ 4.علت (جهت مشترك بین اصل و فرع). تحقیق مَناط نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول رسیدگی موضوعی را اصطلاحاً تحقیق مناط (1) گویند. ...
ادامه مطلب »تَخْریجِ مَناط
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تَخْریجِ مَناط استنباط علت حكم را تخریج مناط گویند. به دیگر سخن هرگاه در كلام شارع تصریح به حكمی شده باشد، بدون آنكه به علت آن حكم اشاره شود، و مجتهد برای دستیابی به «علت و جامع» از قاعدهی «سبر و تقسیم» استفاده نكند، بلكه تَخْریجِ مَناط نویسنده: عیسی ولائی نگاهی ...
ادامه مطلب »تَخْییر
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تَخْییر در دوران امر بین محذورین (وجوب و حرمت). هرگاه اصل حكم الزامی محرز، اما نوع الزام مورد تردید باشد، و ندانم كه آن حكم الزامی وجوب است یا حرمت. مثلاً میدانم در روز جمعه یا نماز جمعه واجب است و یا حرام، در آن تَخْییر نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به ...
ادامه مطلب »تَخْطِئَه
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تَخْطِئَه تخطئه از خطاء به معنی نسبت خطا به دیگری دادن است و در اصطلاح مكتبی است كه طرفداران آن عقیده دارند: مقررات شرع در هر مسئلهای در واقع یكی است و استنباطات صاحب نظران در یك مسئله اگر برخلاف واقع هم باشد تَخْطِئَه نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح ...
ادامه مطلب »تداخل اسباب و مسببات
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تداخل اسباب و مسببات منظور از تداخل اسباب این است كه دو سبب یكی گشته، و در یك مسبب عمل كنند. و مراد از تداخل مسبب این است كه در امتثال امر، آوردن مصداق واحدی كه جامع عناوین متعدد باشد كافی است. وقتی سببیت چیزی بر امری ثابت تداخل اسباب و مسببات ...
ادامه مطلب »تركِ اِسْتِفْصال
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تركِ اِسْتِفْصال در مبحث عام در مورد الفاظی كه افادهی عموم میكنند از شافعی نقل شده كه گفته: ترك استفصال در موردی كه احتمال دیگر وجود دارد، نازل منزلهی عموم گفتاری است. در روایت است كه «غیلان بن سلمه ثقفی» قبل از آنكه اسلام تركِ اِسْتِفْصال نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به ...
ادامه مطلب »تَرَتُّب
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تَرَتُّب ترتب در لغت به معنای توقف چیزی بر دیگری است و در اصطلاح اجتماع دو حكم فعلی است در یك یا دو موضوع در زمان واحد، به گونهای كه امتثال هر دو مقدور نباشد. در حالی كه یكی از آن دو مطلق و دیگری مشروط باشد. تَرَتُّب نویسنده: عیسی ولائی ...
ادامه مطلب »