نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تَسَلْسُل تسلسل در لغت به معنای روان شدن آب و هر امری است كه وجود آن موقوف به وجود دیگری باشد. و در اصطلاح فلسفه، تسلسل یعنی ترتیب و ادامهی سلسلهی علت و معلول تا بینهایت. به دیگر سخن تسلسل عبارت است از ترتب امور تَسَلْسُل نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به ...
ادامه مطلب »همه
تَزاحُم
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تَزاحُم تزاحم از ماده «زحمت» است، و در اصطلاح هرگاه دو حكم برای یكدیگر مزاحمتی ایجاد كنند، به گونهای كه نتوان به هر دو عمل كرد، به آن «تزاحم» گویند و آن دو حكم را «متزاحمین» نامند. مثال: هرگاه دو نفر غرق شده باشند، تَزاحُم نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك ...
ادامه مطلب »تعادُل و تَراجیح
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تعادُل و تَراجیح تراجیح جمع سماعی ترجیح است. زیرا جمع قیاسی ترجیح ترجیحات است. و تراجیح به معنای مرجحات، و تعادل به معنای تساوی است. در مقام تخالف دو دلیل یا هر دو از نظر مرجحات مساوی و یا متفاوت هستند. اگر مساوی و تعادُل و تَراجیح نویسنده: عیسی ولائی نگاهی ...
ادامه مطلب »تَقْلید
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تَقْلید تقلید در لغت به معنای قلاده به گردن انداختن است، و در اصطلاح تقلید عبارت است از: متابعت عملی یا التزامی از دیگری در احكام فرعیه بدون مطالبه دلیل از او. وقتی میگوییم: فلانی مقلد است، یعنی گفتار مجتهد را همچون تَقْلید نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در ...
ادامه مطلب »تَعارُض
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تَعارُض در لغت از عرض به معنای اظهار است، و در اصطلاح عبارت است از تلاقی دو فكر در جهت عكس یكدیگر، به گونهای كه جمع بین آنها مقدور نباشد. هرگاه دو یا چند دلیل به حسب دلالت یا مدلول در عكس جهت یكدیگر قرار گیرند، به تَعارُض نویسنده: عیسی ولائی ...
ادامه مطلب »تَنْقیحِ مَناط
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول تَنْقیحِ مَناط تنقیح مناط یعنی منقح كردن و پاك كردن ملاك و علت حكم، سپس تعمیم دادن آن. به دیگر سخن تنقیح مناط یعنی تعیین علت حكم. اگر در كلام شارع تصریح به حكمی شده باشد، بدون آنكه متعرض علت آن شده باشند، برای دستیابی تَنْقیحِ مَناط نویسنده: عیسی ولائی نگاهی ...
ادامه مطلب »جَمْعِ مَهْما اَمْكَن اَوْلی منَ الطَّرْح
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول جَمْعِ مَهْما اَمْكَن اَوْلی منَ الطَّرْح معنای این قاعده این است كه مادامی كه بین دلالت دو دلیل امكان جمع عرفی باشد، لازم است آن جمع صورت گیرد. بحث در دو مقام است: الف. دلیل قاعده؛ ب.شمول و عدم شمول آن نسبت به جمع تبرعی. جَمْعِ مَهْما اَمْكَن اَوْلی منَ الطَّرْح نویسنده: ...
ادامه مطلب »حَدیث
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول حَدیث حدیث در لغت كلامی را گویند كه به وسیلهی گفتن یا نوشتن برای دیگری نقل میشود، و در اصطلاح سنت گفتاری و قولی را حدیث نامند. بنابراین حدیث، خبر و روایت همگی مترادف یكدیگر هستند. بعضی حدیث را به آنچه از معصوم حَدیث نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح ...
ادامه مطلب »حجت
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول حجت حجت در لغت به معنای دلیل و برهان است، و در اصطلاح در دو جا به كار میرود: حجت منطقی و حجت اصولی. حجت نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول حجت (1) در لغت به معنای دلیل و برهان است، و در اصطلاح در دو جا ...
ادامه مطلب »حُسْن و قُبْح عَقْلی
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول حُسْن و قُبْح عَقْلی آنان كه دلیل عقل را از منابع حقوق اسلام دانستهاند، از دروازهای به نام «حسن و قبح عقلی» و یا «حسن و قبح ذاتی» وارد شده اند. لذا ناگزیر به توضیح حسن و قبح هستیم. طرح مسئله بدین گونه است: آیا اعمال آدمی بدون آنكه دین حُسْن و قُبْح ...
ادامه مطلب »حَقیقَت و مَجاز
نگاهی به یک اصطلاح در علم اصول حَقیقَت و مَجاز استعمال لفظ در موضوع له حقیقت است، و در غیر موضوع له که مناسبت با موضوع له داشته باشد، مجاز است و اگر مناسبت نداشته باشد غلط است. حَقیقَت و مَجاز نگاهی به یک اصطلاح در علم اصول استعمال لفظ در موضوع له (1) حقیقت (2) است، و در غیر ...
ادامه مطلب »حُكُومَت
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول حُكُومَت هرگاه دلیلی مفسر و ناظر دلیل دیگر باشد، در اصطلاح علمای اصول دلیل مفسر و ناظم را حاكم و دلیل دیگر را محكوم نامند. اعمّ از اینكه دلیل ناظر موضوع دلیل دیگر را معنی و تفسیر كند، و یا محمول آن را. چه با تفسیر خود حُكُومَت نویسنده: عیسی ولائی ...
ادامه مطلب »حُكْم
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول حُكْم مدلول هر خطاب را حكم نامند. در كتاب الاصول العامه در تعریف حكم آمده: حكم اعتبار شرعی است كه به عمل مكلف تعلق میگیرد. چه آن تعلق مستقیم باشد، یا غیرمستقیم و به واسطهی منشأ انتزاع باشد. (1) تعریف فوق از تعریف حُكْم نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح ...
ادامه مطلب »دِلالَت
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول دِلالَت كیفیتی است در چیزی كه اگر كسی آن كیفیت را بداند بدان وسیله منتقل به دانستن چیز دیگر میشود، و دارندهی آن كیفیت را دلیل نامند. چنانكه وجود دو دلیل بر وجود آتش است. دِلالَت نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول كیفیتی است در چیزی كه ...
ادامه مطلب »خَبَر
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول خَبَر خبر در لغت در مقابل انشاء است، و آن قولی است كه در آن احتمال صدق و كذب باشد، و در اصطلاح به «سنت گفتاری و قوی» حدیث، خبر، روایت گفته میشود. مهمترین وظیفهی اصولی بررسی سند و متن حدیث است. خَبَر نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در ...
ادامه مطلب »امام خمینی (ره) و اهمیت تهذیب نفس و درس اخلاق (2)
امام خمینی (ره) و اهمیت تهذیب نفس و درس اخلاق (2) از وصیتها [ی] من که در آستان مرگ، و نفسهای آخر را میکشم به تو که از نعمت جوانی برخورداری، آن است که معاشران خود و دوستان خویش را از اشخاص وارسته و متعهد و متوجّه به معنویّات و آنان که به حبّ دنیا و زخارف امام خمینی (ره) ...
ادامه مطلب »امام خمینی (ره) و اهمیت تهذیب نفس و درس اخلاق (1)
امام خمینی (ره) و اهمیت تهذیب نفس و درس اخلاق (1) حوزههای علمیه در هر جا هست – در هر جا – حوزههای علمیه هم بیدار بشوند، هر جا هستند. امروز روزی نیست که حوزههای علمیه مثل سابق عمل کنند. سابق وضع دیگر داشت، خالا وضع دیگر. حوزههای علمیه بیدار باشند. تقوا را، امام خمینی (ره) و اهمیت تهذیب نفس ...
ادامه مطلب »امام خمینی (ره) و آفات روحانیت (3)
امام خمینی (ره) و آفات روحانیت (3) اگر خدای نخواسته از اینهایی که نماینده هستند از طرف اولیای خدا، از طرف رسول خدا، اینها اگر یک وقت یک انحرافی از آنها پیدا بشود، شاید اشخاص غرضمند این را به پای اسلام حساب کنند؛ خیال کنند تعلیمات اسلامی این طور امام خمینی (ره) و آفات روحانیت (3) نویسنده: رسول سعادتمند ...
ادامه مطلب »امام خمینی (ره) و آفات روحانیت (2)
امام خمینی (ره) و آفات روحانیت (2) ای مدّعی ایمان و خضوع قلب! در بارگاه ذوالجلال، اگر تو به کلمهی توحید ایمان داری و قلبت یکی پرست و یکی طلب است، و الوهیّت را جز برای ذات خدای تعالی ثابت ندانی، اگر قلبت موافق با ظاهرت است و باطنت موافق با دعویت امام خمینی (ره) و آفات روحانیت (2) ...
ادامه مطلب »امام خمینی (ره) و آفات روحانیت (1)
امام خمینی (ره) و آفات روحانیت (1) حوزههای روحانیّت محل تدریس و تعلیم و تبلیغ و رهبری مسلمانان است. جای فقهای عادل و فضلا و مدرسین و طلاب است. جای آنهاست که امانتدار و جانشین پیغمبران هستند. محل امانتداری است؛ و بدیهی است که امانت الهی را امام خمینی (ره) و آفات روحانیت (1) نویسنده: رسول سعادتمند دنیاطلب ...
ادامه مطلب »اصلاح و تصفیه حوزهها از نگاه امام خمینی (ره)
اصلاح و تصفیه حوزهها از نگاه امام خمینی (ره) ما هرگز نمیگوییم که این طبقه یکسره خوب و منزهند و برای اصلاح آنها نباید قدمی برداشت اینها هم مثل سایر طبقات خوب و بد دارند و بدهای آنها از همهی بدها فساد و ضررشان بیشتر است چنانچه خوبهای آنها از تمام طبقات اصلاح و تصفیه حوزهها از نگاه امام خمینی ...
ادامه مطلب »اخلاق روحانیت در برخورد با دیگران
سیری در بیانات امام خمینی (ره) اخلاق روحانیت در برخورد با دیگران در مسائل، ملایمت و جهت رحمت بیشتر از جهت خشونت تأثیر میکند. من در زمان اختناق رضاخانی وقتی در مدرسه فیضیه صحبت میکردم، آنگاه که از جهنم و عذاب الهی بحث میکردم همه خشکشان میزد، ولی وقتی از رحمت حرف اخلاق روحانیت در برخورد با دیگران نویسنده: ...
ادامه مطلب »روحانیت و تهذیب اخلاق در دیدگاه امام خمینی (ره)
روحانیت و تهذیب اخلاق در دیدگاه امام خمینی (ره) بباید دانست که مشکلترین امور و سختترین چیزها دینداری است در لباس اهل علم و زهد و تقوی و حفظ قلب نمودن است در این طریقه. و از این جهت است که اگر کسی در این طبقه به وظایف خود عمل کند و با اخلاق نیت وارد این روحانیت و تهذیب ...
ادامه مطلب »روحانیت و تهذیب نفس در کلام امام خمینی (ره)
روحانیت و تهذیب نفس در کلام امام خمینی (ره) آقا این اصطلاحات – خدا میداندکه این اصطلاحات – یک وبالی است به عهدهی ما! خدا میداند که اصطلاحات هرچه زیادتر شد، اگر تهذیب نفس در کار نباشد، به ضرر دنیا و آخرت جامعهی مسلمین تمام میشود. اصطلاحات اثری ندارد. روحانیت و تهذیب نفس در کلام امام خمینی (ره) نویسنده: ...
ادامه مطلب »ضرورت تهذیب در روحانیت از نظر امام خمینی (ره)
ضرورت تهذیب در روحانیت از نظر امام خمینی (ره) اگر تهذیب در کار نباشد، علم توحید هم به درد نمیخورد. «اَلعِلم هُوَ الحِجابُ الأکبَر» هرچه انباشتهتر بشود علم، حتی توحید که بالاترین علم است، انباشته بشود در مغز انسان و قلب انسان، انسان را اگر مهذّب نباشد، از خدای تبارک ضرورت تهذیب در روحانیت از نظر امام خمینی (ره) ...
ادامه مطلب »دَوْر
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول دَوْر دور (به فتح اول و سكون ثانی) از اصطلاحات منطق و فلسفه است كه در سایر علوم مخصوصاً فقه و اصول كاربرد زیادی دارد. دور عبارت است از اینكه موجود شدن چیزی توقف داشته باشد بر موجود بودن خودش. به بیان دیگر دَوْر نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح ...
ادامه مطلب »سَبَبیّت و طَریقیّت
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول سَبَبیّت و طَریقیّت سبب عبارت است از چیزی كه هرگاه مانعی در كار نباشد باعث به وجود آمدن چیزی شود. چنانچه آتش سبب سوختن است سَبَبیّت و طَریقیّت نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول سبب عبارت است از چیزی كه هرگاه مانعی در كار نباشد باعث به ...
ادامه مطلب »رَأی
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول رَأی «رأی» در موردی است كه خردمندان اختلاف كرده و اوضاع و احوال قضیه درهم باشد، آن گاه انسان به اندیشهی خود راه درست را پیدا كند. این كلمه در سراسر قرن اول هجری و پس از آن به كار رفته زودتر از آنكه لغت «قیاس» رَأی نویسنده: عیسی ولائی نگاهی ...
ادامه مطلب »سَدِّ ذَرایِع و فَتْحِ ذَرایِع
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول سَدِّ ذَرایِع و فَتْحِ ذَرایِع سدّ یعنی جلوگیری كردن در مقابل فتح است. ذرایع جمع ذریعه در لغت به معنای وسیله و در اصطلاح تعاریف متعددی از ذرایج شده كه مناسبترین تعریف این است: ذریعه وسیلهای است كه منجر به احكام پنجگانه گردد. سَدِّ ذَرایِع و فَتْحِ ذَرایِع نویسنده: عیسی ولائی ...
ادامه مطلب »شُبْهه بُدْویه
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول شُبْهه بُدْویه شبهه در لغت به معنای التباس و اشتباه درست به نادرست است. شبهه بدویه یعنی شبهه ابتدایی و آن شبههای است كه همراه با علم اجمالی نباشد. شُبْهه بُدْویه نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول شبهه در لغت به معنای التباس و اشتباه درست به ...
ادامه مطلب »سُنَّت
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول سُنَّت سنت در لغت به معنای طریقه و روش است، و منظور از سنت در سورهی مباركهی احزاب كه میفرماید: سنت خدا هرگز مبدّل نخواهد گشت. قانون كلی حاكم بر جهان است و در اصطلاح كلامیین و فقها گاهی سنت در مقابل سُنَّت نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در ...
ادامه مطلب »شُبْهه مَحْصُوره
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول شُبْهه مَحْصُوره شبهه محصوره و غیرمحصوره دو اصطلاحی است كه غالباً در موارد شبهات در اطراف علم اجمالی به كار میرود. مثلاً ظرفهای متعددی پیش روی ماست كه علم اجمالی به نجاست یكی از آنها داریم، گرچه آن ظرف نجس مشخص شُبْهه مَحْصُوره نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در ...
ادامه مطلب »شَكّ
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول شَكّ شك در لغت مقابل علم است، اما در اصطلاح برابری دو طرف اندیشه است. به دیگر سخن جایی كه مسئلهای مطرح باشد، و ذهن بین دو یا چند احتمال قرار گیرد، به گونهای كه ذهن به طرف یكی از احتمالات گرایش پیدا نكند، میگویند شَكّ نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به ...
ادامه مطلب »شَكّ
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول شَكّ شك در لغت مقابل علم است، اما در اصطلاح برابری دو طرف اندیشه است. به دیگر سخن جایی كه مسئلهای مطرح باشد، و ذهن بین دو یا چند احتمال قرار گیرد، به گونهای كه ذهن به طرف یكی از احتمالات گرایش پیدا نكند، میگویند شَكّ نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به ...
ادامه مطلب »صِحَّت حَمْل
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول صِحَّت حَمْل علمای اصول برای تشخیص حقیقت از مجاز چهار معیار ارائه كردهاند: 1.تصریح واضع. 2.تبادر و عدم تبادر. 3.اطراد و عدم اطّراد. 4.صحت حمل و عدم صحت حمل، یا صحت سلب و عدم صحّت سلب. صِحَّت حَمْل نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول علمای اصول برای ...
ادامه مطلب »صِحَّت حَمْل
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول صِحَّت حَمْل علمای اصول برای تشخیص حقیقت از مجاز چهار معیار ارائه كردهاند: 1.تصریح واضع. 2.تبادر و عدم تبادر. 3.اطراد و عدم اطّراد. 4.صحت حمل و عدم صحت حمل، یا صحت سلب و عدم صحّت سلب. صِحَّت حَمْل نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول علمای اصول برای ...
ادامه مطلب »شُهْرت
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول شُهْرت شهرت در لغت به معنای شایع و پخش شدن، ظاهر شدن و بالا رفتن است، و در اصطلاح بر سه قسم است: 1.شهرت روایی؛ 2.شهرت فتوایی؛ 3.شهرت عملی. شُهْرت نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول شهرت (1) در لغت به معنای شایع و پخش شدن، ظاهر ...
ادامه مطلب »صحیح و اعم
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول صحیح و اعم آیا الفاظِ دالّ بر عبادات و معاملات همانند لفظ صلاه و بیع، وضع شدهاند برای معانی موردنظر شارع؟ و یا اعمّ از آن؟ به بیان دیگر اسامی وضع شدهاند برای معانی كه واجد جمیع شرایط و اجزاء باشند، به گونهای كه استعمال لفظ در غیر صحیح و اعم نویسنده: ...
ادامه مطلب »ظَنّ
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول ظَنّ حالت نفسانی بین قطع و شك را «ظنّ» گویند. اگر مسئلهای مطرح باشد و ذهن بین دو یا چند احتمال قرار گیرد، اما اگر گرایش به طرف یكی از احتمالات پیدا كند، میگویند «ظنّ» دارد. ظَنّ نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول حالت نفسانی بین قطع ...
ادامه مطلب »ضِدّ
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول ضِدّ منطقیین و فلاسفه دو عرض (بر وزن غرض) را نسبت به یك موضوع بر شش قسم تقسیم كردهاند: 1.مثلین: دو عرضی كه از یكنوع باشند مثلین نام دارند. مثل سفیدی كاغذ و سفیدی برف. 2.خلافین: به دو عرضی كه از دو نوع ضِدّ نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح ...
ادامه مطلب »ظواهر الفاظ
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول ظواهر الفاظ در میان احتمالات از معانی یك لفظ، آن معنایی كه زودتر به ذهن آید. ظاهر آن لفظ خواهد بود. در ظواهر الفاظ دو بحث مطرح است: الف. بحث در اصل ظهور كه آیا فلان لفظ ظاهر در چه معنایی است؟ ب.بحث در حجیّت، پس از اثبات ظواهر الفاظ نویسنده: عیسی ...
ادامه مطلب »عُرْف
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول عُرْف عرف در لغت دو ریشه دارد: 1. به معنای پیاپی بودن چیزی به طوری كه اجزای آن متصل به یكدیگر باشد. به یال اسب «عرف الفرس» میگویند، زیرا موهای یال در كنار هم قرار دارند. 2.به معنای آرامش و طمأنینه است، عُرْف نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در ...
ادامه مطلب »عامّ و خاصّ
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول عامّ و خاصّ این بحث از بحثهای مهم اصولی است، عام یعنی شامل و فراگیر، و عموم یعنی شمول، در اصطلاح به مفهومی كه كلیهی افراد و مصادیق خود را شامل شود، عام گویند. مثال: تمام دانشمندان خادم بشریتاند؛ و خاصّ به مفهومی گویند كه عامّ و خاصّ نویسنده: عیسی ولائی ...
ادامه مطلب »عقل
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول عقل یكی از منابع شناخت و معارف بشری«عقل» است. و وحی و سنت برای رشد عقل و تكامل اندیشهی بشری به وجود آمدهاند. امام علی (علیه السلام) در فلسفه بعثت انبیا در خطبه اول نهج البلاغه میفرمایند: «خداوند انبیا را فرستاد تا عقل نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در ...
ادامه مطلب »عموم و خصوص
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول عموم و خصوص عموم در لغت به معنای شمول است. بنابراین هرگاه مفهومی شامل همهی افرادی بشود كه آن مفهوم شایستگی انطباق بر آنان را دارد چنین مفهومی را عموم و لفظ دالّ بر آن را عام گویند، برخلاف خصوص. عموم و خصوص نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در ...
ادامه مطلب »قاعده تَجاوُز
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول قاعده تَجاوُز هرگاه در انجام دادن عملی شك كرده باشیم در حالی كه زمان آن گذشته باشد، و یا وارد جزء دیگر شده باشیم، «قاعدهی تجاوز» میگوید: به شك خود اعتنا نكن. قاعده تَجاوُز نویسنده: عیسی ولائی نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول هرگاه در انجام دادن عملی شك كرده ...
ادامه مطلب »قاعدهی دَرْء
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول قاعدهی دَرْء اسلام همواره مسلمانان و به ویژه حاكمان را از اینكه خون بیگناهی بر زمین ریخته شود و یا حرمت و آبروی انسانی به ستم مورد تعرض قرار گیرد برحذر داشته و بر «عصمت خون» و حرمت «عرض و ناموس» اصرار داشته و فریاد قاعدهی دَرْء نویسنده: عیسی ولائی نگاهی ...
ادامه مطلب »قاعده تَسامُح در ادله سُنَن
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول قاعده تَسامُح در ادله سُنَن اگر خبر ضعیفی كه واجد شرایط حجیّت نبوده و دلالت بر ثواب یا استحباب و یا كراهت عملی كند آیا میشود با آن خبر ضعیف حكم به استحباب یا كراهت آن عمل كرد یا خیر؟ عدهای از علما میگویند: به دلیل تسامح در ادلهی سنن قاعده تَسامُح در ...
ادامه مطلب »قاعدهی دفع ضرر محتمل
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول قاعدهی دفع ضرر محتمل از ادلهی حجیت مطلق ظنّ این است كه ظنّ به حكم، ملازم با ظنّ به ضرر است، و دفع ضرر مظنون از نظر عقل واجب است. پس عمل به ظنّ واجب است. توضیح اینكه، عقل هم حكم به قبح عقاب بلابیان دارد و هم حكم به وجوب دفع قاعدهی ...
ادامه مطلب »قاعدهی قُرْعه
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول قاعدهی قُرْعه قرعه در لغت به معنای سهم و نصیب است، و در اصطلاح عبارت است از صفحات كوچكی از كاغذ یا غیر آن كه روی هر یك اسم یا علامتی گذارند، و برای رفع خصومت و تعیین حق در مواردی كه قانون اجازه داده به آن متوسل قاعدهی قُرْعه نویسنده: عیسی ...
ادامه مطلب »